به گزارش برنا از خراسان جنوبی، محمدرضا مقدسی بیان کرد: مرور آثار منتشرشده حکایت از آن دارد که تعریف استاندارد واحدی از تابآوری اجتماعی وجود ندارد. تابآوری بسته به پیشینۀ تحصیلی پژوهشگران، بنیان نظری و اهداف پژوهش به روشهای متفاوتی مفهومسازی میشود. در طول چهار دهۀ گذشته از اصطلاح تابآوری در رشتههای مختلف استفاده شده، همین امر موجب تبیین تعاریف متفاوتی از تابآوری شده است؛ طیف گستردهای از تعاریف در پژوهشهای اجتماعی وجود دارد
اکثر تعاریف پیشنهادی برای تاب آوری اجتماعی ، علیرغم تفاوتهایشان تلویحاً به عملکرد مفید و مثبت یک سیستم در گذر زمان و پس از پشت سر گذاشتن نوعی مشکل و گرفتاری اشاره دارند.
بااینحال تغییر نظری از رویکرد اجتماعی ـ بومشناختی به رویکرد اجتماعی انتقادی نسبت به تابآوری، بسیاری از پژوهشگران را به ارزیابی مجدد این مفهوم با توجه به زمینۀ اجتماعی ترغیب کرده است. بسیاری معتقداند که مفهوم تابآوری در عمل بسیار پیچیدهتر و چندلایهتر از آن چیزی است که در اکثر تعاریف بیان میشود با اینحال پژوهشگران سعی کردهاند پاسخ قابلقبولی را برای پرسشهای زیر بیابند:
تاب آوری چه چیزی؟
تعاریف تابآوری در بعضی مطالعات بر اساس واحد تحلیل طبقهبندی میشود. اگرچه تمام تعاریف تابآوری اجتماعی به سیستمها و موجودیتهای اجتماعی توجه دارد، تابآوری اجتماعات در کانون تمرکز آثار پژوهشی قرار گرفته است، بهحدی که اغلب پژوهشگران «اجتماع» را جایگزین «سیستم اجتماعی» کردهاند. فرض میشود که اجتماعات از طریق ایجاد و بهکارگیری فعالانۀ ظرفیتهای اعضایشان در امر مقابله با اختلالهای اجتماعی و محیطی میتوانند تابآوری را به وجود بیاورند (ماگیس، 2010؛ پلادینک، 2009؛ پلادینک و همکاران، 2014). همچنین پژوهشگران از طریق بررسی تابآوری در سطح اجتماع میتوانند به شناخت زمینههای نهادی تأثیرگذار بر تابآوری اجتماعی کمک کنند (اجر، 2000).
چند پژوهشگر بر واکنشها و ظرفیتهای افراد در شرایط دشوار تأکید دارند (روتر، 2000؛ ساوتویک و همکاران، 2014). بحث اصلی در مطالعات مزبور این است که چگونه شرایط خانوادگی و ساختارهای خانواده ظرفیتهای افراد را برای برخورد با چالشها توانمند یا محدود میسازد. پژوهشگران ضمن مرور واحدهای تحلیل گوناگون پیشنهاد میدهند که بررسی تجربی تابآوری اجتماعی باید در چند سطح و با در نظر گرفتن تنوع و روابط متقابل میان سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی انجام شود (لیدبیتر و همکاران، 2005؛ لورنز، 2013؛ لوتار، 2006؛ تیلور و وانگ، 2000). شمول نهادهای اجتماعی در تحلیل نیز در آثار برخی پژوهشگران به چشم میخورد (شاو، 2012؛ ساوتویک و همکاران، 2014). این مطالعات بر لزوم بررسی نقشهای عاملیت انسانی و نهادها، از جمله حکومتهای محلی و کشوری در مقابله با موقعیتهای دشوار و نامطلوب تأکید دارد.
تاب آوری در برابر چه چیزی؟
مفهوم تابآوری بدون برقرار بودن نوعی شرایط نامساعد بیمعنا است. اصطلاحات متعددی در تعاریف تابآوری برای اشاره به شرایط نامساعدی که محرک تابآوری موجودیتهای اجتماعی میشود، به کار برده شده است که از آن جمله میتوان ناملایمات، گرفتاری، تغییر، شرایط غیرمترقبه، چالش، ریسک، مشکل، اختلال، تهدید، شوک، سختی، استرس، عدمقطعیت، رویداد تکاندهنده، خطر، خطر پیشبینینشده، بحران، خشونت، پسرفت، تجربۀ ناخوشایند و فاجعه را نام برد. در رویکرد SESمعمولاً فرض میشود که ریسکها و تهدیدها از بیرون سیستمی که اجتماعات بومشناختی و اجتماعی به آن تعلق دارند، اعمال میشود. در مقابل رویکرد اجتماعی تأکید دارد که تهدیدها ممکن است از «عملکرد داخلی» جوامع یا نوعی تعامل بین عاملهای داخلی و خارجی پدیدار شود. همچنین به این موضوع اهمیت داده میشود که حکشدگی مناسبات اجتماعی نابرابر و تبعیض مبتنی بر جنسیت، نژاد و طبقۀ اجتماعی در جامعه فرصتها و انتخابهای اشخاص و گروههای خاص به حاشیه راندهشده را محدود میکند. برای مثال موانع زبانی، فقدان روابط اجتماعی و دانش محدود دربارۀ حقوق در کشور جدید فرصتهای مهاجران را برای بهبودی و احیای پس از سختی اقتصادی محدود میکند. تابآوری در این دسته از مطالعات به صورت «واکنش هدفمند به واقعیتهای ساختاری نابرابری اجتماعی» مفهومسازی میشود (شیفر و همکاران، 2009، ص 232؛ وندرپلات، 2015). همانطور که وندرپلات اشاره میکند، هدف از پژوهشهای انتقادی تابآوری این است که «رابطۀ بین ساختارهای نظاممند و بومشناسیهای اجتماعی مشخص و واضح شود و آشکار شود که ساختارهای نظاممند چگونه باعث دوباره ایجاد شدن نابرابری در بومشناسیهای اجتماعی میشود» (وندرپلات، 2015).
علاوه بر ساختشکنی کردن و رسیدن به منشأ چالشها، پرسشهایی نیز در باب بُعد زمانی چالشهای داخلی و خارجی مطرح شده است. بین تهدیدهای با شروع سریع مانند گردباد و تهدیدهای مستمری مانند تبعیض تمایزاتی ایجاد شده است. برخی محقیقن بر اهمیت تعریف تابآوری با توجه به تجارب روزمره تأکید دارند، حال آنکه بقیه از استفاده از اصطلاح تابآوری برای بررسی بحران و شوکهای ناگهانی دفاع میکنند. همچنین شماری از مطالعات بر ضرورت بررسی تجربۀ چند گرفتاری و مشکل ناگهانی و پایدار اصرار میورزند (کک و ساکداپولراک، 2013).