دکتر محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری گفت : منطقه امن خطرناکترین جای زندگی است.
منطقه امن خطرناکترین جای زندگی است، منطقه امن زندگی به فضایی اشاره دارد که در آن افراد احساس راحتی و امنیت میکنند، اما این احساس میتواند مانع پیشرفت و موفقیت آنها شود. در این منطقه، افراد تمایل به تغییر یا مواجهه با چالشهای جدید ندارند و به همین دلیل، ممکن است از فرصتهای مهم زندگی خود دور بمانند.
در دنیای امروز، مفهوم “منطقه امن” به عنوان مکانی برای آرامش و امنیت شناخته میشود. اما گاهی اوقات، این تصور میتواند فریبنده باشد و به یک منطقه خطرناک تبدیل شود.
دکتر محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری گفت : منطقه امن خطرناکترین جای زندگی است.
منطقه امن به حالتی روانی اطلاق می شود که در آن فرد احساس راحتی می کند و محیط خود را تحت کنترل دارد و سطوح پایینی از اضطراب و استرس را تجربه می کند. این حالت با آشنایی و قابل پیش بینی بودن مشخص می شود و به افراد اجازه می دهد بدون چالش یا خطرات قابل توجهی کار کنند.
در برخی از مناطق امن، روابط انسانی میتوانند به شدت سمی باشند. این روابط میتوانند به مرور زمان به سلامت روانی افراد آسیب برسانند.
زندگی در یک منطقه امن میتواند منجر به انزوا و تنهایی شود. عدم ارتباط با دیگران میتواند احساس ناامنی و اضطراب را افزایش دهد.
در این منطقه، فرد با چالشهای جدید مواجه نمیشود و به همین دلیل، رشد شخصی و حرفهای او متوقف میماند.افراد در این فضا احساس امنیت میکنند، اما این احساس میتواند به وابستگی و ترس از تغییر تبدیل شود. وابستگی به روال زندگی روزمره و ترس از تغییر آن، میتواند انسان را در منطقهای به نام “منطقه امن زندگی” محصور کند.
دکتر مقدسی اضافه میکند که آشنایی ،کنترل و پایین بودن اضطراب سه ویژگی اصلی “منطقه امن” است.
منطقه امن، هرچند ظاهراً امن و آشناست، اما در واقع محدودکننده و بازدارنده رشد و پیشرفت فردی است. برای رهایی از این وابستگی و ترس، باید به خود جرأت داد تا از منطقه امن خارج شد و با آغوش باز به استقبال تغییرات و چالشهای جدید رفت. این تغییرات، فرصتی برای رشد و شکوفایی استعدادها و کسب تجربیات ارزشمند خواهد بود.
در حالی که منطقه امن احساس امنیت را فراهم می کند، همچنین می تواند مانع رشد و توسعه شخصی شود. ماندن در این منطقه ممکن است افراد را از به چالش کشیدن خود، کشف فرصت های جدید یا گسترش مهارت های خود باز دارد.
بسیاری از افراد به دلیل عدم تجربه کافی در زمینههای جدید، از خروج از این منطقه هراس دارند و این کمبود اعتماد به نفس مانع از پیشرفت آنها میشود.
کمبود اعتماد به نفس میتواند فرد را به منطقهای خطرناک به نام “منطقه امن” سوق دهد. در این منطقه، افراد از مواجهه با چالشها و تجربیات جدید خودداری میکنند و به فعالیتهای آشنا و راحت بسنده میکنند. این رفتار ممکن است به احساس رضایت موقتی منجر شود، اما در بلندمدت، فرد را از رشد و پیشرفت بازمیدارد. خروج از این منطقه نیازمند شجاعت و پذیرش ریسک است. با ایجاد اعتماد به نفس و پذیرش چالشها، میتوان به دنیای جدیدی از فرصتها و تجربیات دست یافت و به رشد شخصی و حرفهای دست پیدا کرد.
زندگی یکنواخت میتواند خطرات جدی برای سلامت روان و جسم افراد به همراه داشته باشد. تکرار مداوم روزمرگی و عدم تنوع در فعالیتها منجر به احساس بیحوصلگی و ناامیدی میشود که میتواند به افسردگی و اضطراب منجر گردد. از سوی دیگر، این یکنواختی و سکون در منطقه امن ممکن است باعث انزوا و کاهش روابط اجتماعی شود، زیرا افراد تمایل به دوری از تعاملات اجتماعی پیدا میکنند. همچنین، عدم تحرک و فعالیت بدنی کافی در نتیجه زندگی یکنواخت میتواند به مشکلات جسمی مانند چاقی و بیماریهای قلبی منجر شود
برای خروج از منطقه امن، افراد میتوانند از روشهای زیر استفاده کنند:
-شناسایی ترس : ابتدا باید ترسهای خود را شناسایی کنند و به این سؤال پاسخ دهند که بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست. شناسایی ترسها اولین گام برای خروج از منطقه امن زندگی است. ترسها معمولاً ناشی از عدم آگاهی یا تجربیات منفی گذشته هستند. برای شناسایی آنها، میتوانید با خودتان صادق باشید و به احساسات و واکنشهایتان در موقعیتهای مختلف توجه کنید. نوشتن لیستی از ترسها و بررسی دلایل آنها میتواند مفید باشد. پس از شناسایی، قدمهای کوچک و تدریجی برای مواجهه با این ترسها بردارید. این کار به شما کمک میکند تا اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید و به تدریج از منطقه امن خود خارج شوید، تجربههای جدیدی کسب کنید و رشد فردی را تجربه کنید.
-تعیین اهداف: تعیین اهداف مشخص و واقعبینانه میتواند به افراد کمک کند تا به تدریج از منطقه امن خود خارج شوند و به سمت موفقیت حرکت کنند. تعیین اهداف به عنوان گامی مهم در تغییر زندگی، به ما کمک میکند تا مسیر روشنی برای پیشرفت پیدا کنیم.
این اهداف باید مشخص، قابل اندازهگیری و قابل دستیابی باشند. خروج از منطقه امن، به معنای مواجهه با چالشها و ناشناختههاست که میتواند به رشد شخصی و حرفهای منجر شود. با پذیرش ریسک و تلاش برای دستیابی به اهداف، اعتماد به نفس و مهارتهای جدیدی کسب میکنیم. این فرآیند نه تنها به ما انگیزه میدهد، بلکه به ما یادآوری میکند که زندگی در خارج از منطقه امن، پر از فرصتها و تجربیات ارزشمند است.
– محیط حمایتی: ارتباط با افرادی که آنها را تشویق میکنند و به آنها در مواجهه با چالشها کمک میکنند، میتواند بسیار مؤثر باشد. محیط حمایتی به فضایی اطلاق میشود که فرد در آن احساس امنیت و آرامش میکند. این محیط میتواند شامل خانواده، دوستان و جامعه باشد که در آن فرد توانایی بیان احساسات و نیازهای خود را دارد.
خروج از منطقه امن زندگی به معنای مواجهه با چالشها و خطرات جدید است. این فرآیند میتواند منجر به رشد شخصی، افزایش اعتماد به نفس و یادگیری مهارتهای جدید شود. با پذیرش عدم قطعیت و ریسک، فرد میتواند به فرصتهای جدید دست یابد و به توسعه فردی و حرفهای خود ادامه دهد.
– تمرین و تکرار: تمرین مداوم و تکرار فعالیتهای جدید میتواند به افزایش اعتماد به نفس و کاهش ترس کمک کند. تمرین و تکرار مداوم، کلید پیشرفت و رشد است. خارج شدن از منطقه امن و چالش با موقعیتهای جدید، باعث میشود تا مهارتهای جدیدی کسب کنید و به مرزهای جدیدی دست پیدا کنید. با هر بار تمرین، اعتماد به نفس شما افزایش مییابد و تواناییهای شما گسترش مییابد. نترسید از شکست و شکست را به عنوان فرصتی برای یادگیری ببینید. با پشتکار و تلاش مداوم، میتوانید موانع را پشت سر بگذارید و به اهداف خود دست پیدا کنید.
خروج از منطقه امن به معنای مواجهه با چالشها و پذیرش تغییرات است که میتواند به رشد و پیشرفت فردی منجر شود. خروج از منطقه امن میتواند به رشد شخصی و حرفهای منجر شود. این فرآیند شامل ترک عادات و رفتارهای راحت و آشناست و به فرد این امکان را میدهد که با موقعیتهای جدید روبرو شود. مواجهه با عدم قطعیت و ریسکهای ناشی از این تغییرات، میتواند به تقویت اعتماد به نفس و افزایش مهارتها منجر شود. با پذیرش این چالشها، افراد میتوانند افقهای جدیدی را کشف کنند و به اهداف بزرگتری دست یابند.
خروج از منطقه امن به معنای گسترش دامنه تجربیات و یادگیریهای جدید است و هم چنین درگیر شدن در تجربیات جدید، افراد را مجبور می کند تا با چالش ها سازگار شوند و بر چالش ها غلبه کنند، که خود موجب تقویت تاب آوری است.
تلاش برای فعالیت های جدید یا ملاقات با افراد متنوع، جهان بینی فرد را گسترش می دهد، همدلی و درک عمیق تر از تجربیات و فرهنگ های مختلف را تقویت می کند که این نیز بنوبه خود موجب توسعه و تقویت تاب آوری است .