هر رویکرد تاب آوری برای کار کردن با خانواده های ناتنی اساسا مبتنی بر نقاط قوت است
اگرچه تمرکز بر توانایی ها و ارتقا فرایندهای تاب آوری است ممکن است برای درمانگران متمرکز بر حل مسئله و درمانگران بومی خانواده آشنا باشد، این مفهوم جدیدترین تفکر در دیگر حوزه های بالینی است.
یک مداخله ساده تایید و هنجار کردن شناخت ها و تجربیات اعضای خانواده های ناتنی بوده است(Ganong & Coleman, 2004 ; Shalay & Brownlee, 2007 ; Visher & Visher, 1994). هنجارسازی (عادی سازی) تجربیات می تواند به کاهش اضطراب تجربه شده توسط اعضای خانواده ناتنی و ارتقا دیدگاه های جدید برای مقابله با سختی های گذشته کمک کند (Shalay & Brownlee, 2007).
به گزارش میگنا علاوه بر تجربیات عادی، متخصصین بالینی باید بر روی متعادل کردن ایدئولوژی اجتماعی متضاد خانواده های هسته ای که در ازدواج اول شان هستند و ننگ های متعلق به ازدواج مجدد و خانواده های ناتنی تلاش کنند. Visher and Visher (1988) تاکید کردند که متخصصین بالینی باید به طور مداوم آگاهی های خود را از آنچه که در یک خانواده با ازدواج مجدد شکل گرفته اند ارزیابی و تجدیدنظر کنند و مطمئن شوند که به عنوان درمانگران یک محیط معتبر و مثبت را فراهم می کنند (ارائه می دهند).
کاربرد تاب آوری برای خانواده های ناتنی به معنای تمرکز بر نقاط قوت خانواده و تصدیق روش های گوناگون برای خانواده ها برای دستیابی به اهداف و وظایف است (Hawley, 2000).
مفهوم تاب آوری به عنوان یک فرایند بدین معناست که کاربرد تحقیق تاب آوری برای خانواده های ناتنی در یک محیط بالینی اغلب مستلزم مداخلات در سطح خانواده است.
انجام این کار سخت است. طبق نظر Visher and Visher (1988)، هماهنگ کردن برنامه ها از خانواده های مختلف (متعدد) باعث خانواده درمانی و درمان تمام suprasystem چالش های خانواده های ناتنی می شود اما ارزشمند است. سایر متخصصین بالینی به شدت مخالف هستند (Browning, 1994). به هر حال، اکثر متخصصین بالینی با کار کردن بر زیرسیستم ها که می توانند به رشد و ارتقا تاب آوری کمک کنند و ممکن است زمانی که تنش ها و استرس بالا هستند ایده آل باشند، موافق هستند (Browning, 1994 ; Visher & Visher, 1994).
بر خلاف خانواده های هسته ای، مداخلات خانوادگی که بر اعمال تنش بر سیستم خانواده، چه آزمون مرزها یا تغییر شدت عمل تکیه می کنند، می توانند زمانی که روابط جدید هستند و فاقد سپر (حائل) ارائه شده توسط پیشینه خانوادگی مشترک هستند، خطرناک باشد(Browning). از طرف دیگر، زیر سیستم های والد- کودک و زوجی احتمالاثبات بیشتری در زمان تحریک می یابند و تعدیل (سازگاری) برای کارهای دو نفری ممکن است برای ارتقا تاب آوری سودمندتر باشد (Browning, 1994 ; Ganong et al., 2002).
همان طور کهPapernow (2006) اشاره کرده است، خانواده های ناتنی که اخیرا شکل گرفته اند فاقد “middle ground” یا پیشینه ، تجربیات و فرهنگ مشترک هستند، که توانایی حل موثر مشکل و حفظ روابط در میان تضادها و چالش ها را تسهیل کند. خانواده هایی با زمینه های مشترک زیاد لازم نیست در مورد چگونگی مقابله یا حل مشکل تفکر کنند، بنابراین متخصصین بالینی برای کمک به خانواده ها کمک می کنند تا زمینه های مشترک آنها را بیشتر و قوی تر شود. Papernow این کار را با آموزش روانشناختی در مورد اینکه چگونه خانواده های ناتنی از خانواده هایی که در ازدواج اول شان هستند، متفاوت هستند، کاهش سرعت تغییرات، کمک به تغییر و تعدیل انتظارات غیر واقعی و خیالی در مورد آنچه که باید اتفاق بیفتد و کمک به اعضای خانواده ناتنی که مهارت هایی همچون توانایی های فرزند پروری مقتدر را ایجاد کنند.
مداخلات آموزشی
رویکردهای روانشناختی برای کار با خانواده های ناتنی می تواند سبب ارتقا و پرورش تاب آوری شود و تلاش ها برای عادی سازی تجریبات خانواده های ناتنی می تواند در شرایط گروهی یا فردی رخ دهد (Papernow, 2006 ; Shalay & Brownlee, 2007 ; Visher & Visher, 1994). اغلب آنچه که بیشتر توسط اعضای خانواده ناتنی مورد نیاز است اطلاعات و آموزش است. برای مثال، والدین ناتنی جدیدی که قبلا فرزندی از خودشان نداشتند می توانند بسیار از دانش پایه ای رشد کودک بهره مند شوند (Ganong et al., 2002 ; Papernow, 2006).
درک این موضوع که چگونه بین رفتارهای متناسب با سن و بدرفتاری ها تفاوت قائل شویم میتواند به والدین ناتنی برای درک بهتر فرزند خوانده های جدیدشان کمک کند (Ganong & Coleman, 2004 ; Papernow, 2006). والدین بیولوژیکی جزئیات خصوصیات خلقی فرزندان شان و دیگر ویژگی های شخصیتی آنها را می دانند اما یادگیری در مورد توانایی های کودکان و نوجوانان و اهداف رشدی می تواند به والدین ناتنی در تنظیم انتظارات شان کمک کند. درک رشد نوجوانان می تواند به والدین و والدین ناتنی اجازه دهد که چارچوب بندی مجددی برای عدم علایق فزاینده نوجوانان در زندگی خانوادگی داشته باشند و استدلال های مجادله گرانه را به عنوان تلاشی برای ارزیابی استقلال خود تا سرکشی و رد شخصی در نظر بگیرند. این چارچوب بندی مجدد آگاهانه و در حال رشد می تواند تاب آوری خانواده را توسط حذف بحث های تنش زا از ایجاد نیروهای بی ثبات کننده به فرصت هایی برای یادگیری و مذاکره در مورد آنچه که به معنای انتقال به بزرگسالی است، ارتقا دهد(Shalay & Brownlee, 2007).
بعضی از اعضای خانواده ناتنی به طور گسترده ای از یادگیری تکنیک های ارتباطی ساده همچون نحوه صحیح بیان شکاینت و اجتناب از ادبیات انتقادی یا اهمیت توصیف احساسات شخصی و افکار توسط استفاده از اظهارات اول شخص مفرد (من....) که می تواند هم به صورت فردی و هم در موقعیت های دو نفره یا گروهی آموخته شود، سود می برند (Ganong et al., 2002 ; Papernow, 2006). مهارت های ارتباطی و تسلط بر توانایی ها مانند توانایی تشخیص اینکه چه زمانی برای شروع بحث های حساس مناسب هست یا خیر، در فرایندهای تاب آوری مهم هستند که مستلزم دانش و عمل هر دو است.
پیامدهای تحقیق
هنوز تحقیقات بیشتری در خصوص فرایندهای تاب آوری در خانواده های ناتنی مورد نیاز است. تحقیقات در مورد خانواده های ناتنی همچنان به طور عمده از رویکرد مقایسه کمبود تا رویکرد سازگاری استفاده می کند. دو طول دو دهه گذشته، محققان و متخصصین بالینی درک بهتری از چگونگی و چرایی تفاوت های خانواده های ناتنی به دست آورده اند. خانواده های ناتنی پیچیده هستند و تعاریف ساده از پویایی های خانواده برای درک فرایندهای خانواده های ناتنی و ایجاد تاب آوری کافی نیستند (Ganong & Coleman, 2004).
توجه بیشتری نسبت به نقش روابط بیولوژیکال (زیستی) در خانواده های ناتنی مورد نیاط است. بخش بزرگی از ادبیات مربور به روابط والد- فرزند در خانواده های هسته و خانواده های پس از طلاق است اما تحقیقات اندکی در مورد چگونگی روابط والد- فرزند در خانواده های ناتنی انجام شده است. هم چنین به روابط درمیان خواهر و برادرها در خانواده های ناتنی توجه کمی شده است.
بررسی ویژگی های دو نفره و نظامند از طریق مشاهده و داده های جمع آوری شده از گزارش های متعدد به طور گسترده ای به تحقیق در مورد تاب آوری خانواده های ناتنی کمک خواهد کرد. بخش مهمی از تحقیقات مربوط خانواده های ناتنی متکی بر پاسخ های تحقیق زمینه یابی از نمونه های بزرگ و ملی یا مصاحبه های کیفی عمیق با نمونه های در دسترس است.
اگرچه این روش ها یکدیگر را تقویت می کنند و به چارچوب بندی یک تصویر منسجم از زندگی خانواده های ناتنی کمک می کند، نظرسنجی های بزرگ در تلاش برای درک پیچیدگی های زندیگ خانواده های ناتنی هستند و یافته های از نمونه های در دسترس کوچک تعمیم یافته ها را دشوار می سازد. در نهایت، تحقیقات کیفی بهتر و درک بیشتر از فرایندهایی که تاب آوری را در خانواده های ناتنی ارتقا می دهند، مستقیما به خانواده های ناتنی کمک خواهند کرد.
نتیجه گیری
خانواده های ناتنی یا هم نیا یک موضوعی مهم و شایع هم برای محققان و متخصصین بالینی است و البته سوالات بدون پاسخ هم فراوان ، در حالی که چندین دهه گذشته به محققان اجازه داده شد که طرح کلی گستره خطراتی که خانواده های ناتنی با آنها مواجه هستند را مشخص کنند اما مطالعات کمتری با رویکرد تاب آوری اجرا شده است.
روش های خاصی که می توانند تاب آوری را در خانواده های ناتنی توسعه دهند را را برجسته کردیم اما احتمالا راه هایی بسیار دیگری هم وجود دارد که هنوز شناخته نشده اند. درک فرایندهای تاب آوری می تواند توسط خانواده های ناتنی همچون حمایت نهادهای حرفه ای و ارتباطی برای افزایش سازگاری آنها استفاده شود.
به قلم و ترجمه دکتر محمدرضا مقدسی