تابآوری ظرفیت یک سیستم پویا برای سازگاری موفق
عفت حیدری دریادداشتی برگرفته از کتاب تاب آوری ، جوانان و فرهنگ برای باشگاه تاب آوری میگنا نوشت اکنون اصطلاح تابآوری در سطح وسیعی شناخته شده و برای عموم مردم آشناست. این واژهها اغلب توسط پزشکان، درمانگران، سیاستگذاران، معلمان، دانشگاهیان و عامهی مردم استفاده میشود و به افرادی اشاره میکند که بعداز استرسهای مهم و دشواریها، با موفقیت بازگشته و بحران را طی میکنند.
بههرحال، تابآوری علیرغم شهرت آن، بهطرز فریبندهای سازهی سادهای دارد و موضوع بسیاری از بحثهای تعریفی بوده و استفاده از تابآوری بهعنوان یک سازهی توضیحی، مورد سؤال قرار گرفته است. تابآوری از واژهی لاتین «رزیلیر» بهمعنای جهش و بازگشت بهعقب وپسزدن گرفته شده است.این واژه اولینبار زمانی که توماس تردگولد از آن برای توصیف ویژگی چوب و توضیح آنکه چرا انواع چوب میتواند بیآنکه بشکند، حجم زیاد باری را تحمل کند، استفاده کرد(به تاریخچهی پژوهشی در سال ۱۸۱۸ معرفی شد.چهارسال بعد، مالت شیوهای را برای سنجش ضریب انعطاف و تابآوری و توانایی مواد برای تحمل شرایط سخت ارائه کرد.
این واژه بعداز سالها استفاده از مولد در مهندسی و فیزیک، توسط اکولوژیستها و دانشمندان حوزهی رشد، بهعنوان استعارهای برای ظرفیت سیستم پویا(برای مثال، جنگل بارانی، یک خانواده، یک جامعه) برای پاسخگویی به چالشها و تهدیدات و بقاء و تداوم شکوفایی مورداستفاده قرار گرفت.
مفاهیم کلیدی و اصطلاحات
گرچه مفاهیم تعریفی باز هم موضوع برخی گفتوگوهاست،؛اما درمورد مفاهیم کلیدی اتفاقنظر وجود دارد(تابآوری را بهعنوان ظرفیت یک سیستم پویا برای سازگاری موفق با آشفتگیهایی که عملکرد و سرزندگی و یا رشد را تهدید میکند، درنظر میگیرند.
این تعریف در میان سطوح سیستم و نظامها، وسیع و مقیاسپذیر است. بههرحال، در محیطهای کاربردی نیاز به توصیفات بیشتر برای تعریف معنای ظرفیت یا سازگاری موفقیتآمیز و یا چالشهای مهم احساس میشود. پژوهشها درمورد تابآوری، نیازمند تعاریف مفهومی و عملی از این عوامل بوده و فرهنگ، نقشهای مهمی را در تعریف تابآوری ایفا میکند.
تعاریف تابآوری، ماهیت تهدید نسبت به سازگاری و کیفیت سازگاری را بهدنبال درمعرضِ تهدید قرارگرفتن، مورد بررسی قرار میدهد.تهدیدات سازگاری عموماً با واژههایی مثل خطر، دشواری و وقایع پراسترس زندگی توصیف میشوند. سازگاری مثبت به شیوههای مختلفی، ازجمله نبود رواندرمانی، موفقیت برجسته در وظایف رشد، بهزیستی معقول و توانمندی نسبی، تعریف و سنجیده میشود
مهم است که یادمان باشد خطر، یک واژهی احتمالی است و نشاندهندهی احتمال بالای پیامدهای منفی برای اعضایء یک گروه خطر مشخص است؛ اما ماهیت اصلی تهدید را نسبت به یک فرد برای این نشان نمیدهند تا تشخیص دهند که کدام افراد در گروه خطر، پیامدی منفی را نشان میدهند. خطراغلب چندوجهی بوده و عوامل خطر بهطور مکرر در زندگی افراد رخ میدهند؛.درنتیجه، محققان اغلب روی سنجش خطر مضاعف متمرکزشدهاند
طبقهبندیهای خطر، مثل والدین طلاقگرفته، شامل کودکانی است که در سطح وسیعیکشمکشهای قبل و بعداز طلاق بین پدر و مادرها را تجربه میکنند؛ خشونت خانواده، مشکلات اقتصادی ومشکلات زندگی روی بهزیستی کودکان اثر میگذارد.درضمن، کودکان بهشکل متفاوتی، بسته به سن و جنس و دورهی رشد و بسیاری از تفاوتهای فردی در عملکرد بیولوژیک و روانی و اجتماعی خود، نسبت به همین وقایع واکنش نشان میدهند.
تحلیل دقیق تأاثیرات طلاق اغلب نشان میدهد که بررسی خطرهای انباشته وتفاوتهای فردی، دیدگاههای روشنتری نسبت به فراآیندهاییکه روی سازگاری بلندمدت کودکان با والدین طلاقگرفتهتأثیر میگذارند،فراهم میآورد
پژوهشهای تابآوری بهصورت مستند نشان میدهد معمولاً پیامدهای منفی وقتیکه عوامل خطر روی هم انباشته میشوندو بهصورت مستمر ادامه مییابند، بدتر شده و احتمال تابآوری کمتر میشود. درنتیجه، پژوهشهای معاصر، تابآوری خطر را از دیدگاه متنی و مضاعف و انباشته بررسی کرده و اذعان میدارد که ضریبهای واکنش متناسب با مقدار نشان میدهند که خطرهای متعدد در زندگی افراد جمع میشوند. برای مثال، خطر بزرگتر در زندگی افرادی رخ میدهد که در حینی که فقر و جنگ و بدرفتاری را از سر میگذرانند، دشواریهای تازه و حادی را تجربه میکنند،؛ در مقایسه با کسانی که مشکلی حاد و دشوار،؛ اما تنها راتجربه میکنند
پژوهشهای گذشته روی ضریبهای خطر، نمونههای مستندی را از دشواریهایی سازگاری که افراد تجربه میکنند و در معرض استرسها و خطرهایت بسیاری قرار میگیرند،؛ نشان میدهد
درنهایت نشان داده شده است که معمول آن است که وقتی ضریبهای خطر افزایش مییابند، میزان داراییها و منابع کاهش مییابند.این امر نشاندهندهی این حقیقت است که عوامل خطر و منابع، اغلب رابطهی معکوسی باهم داشته و در برخی از موارد در انتهای متضادِ همان پیوستار قرار میگیرند(برای مثال، قوانین، فقر و والدین بدسرپرست).
میتوان سازگاری مثبت را در سطح فردی، خانوادگی، اجتماعی و یا سیستمهای دیگر تعریف کرد.در پژوهشهای تابآوری فردی انسانی،اغلب معیار ارزیابی سازگاری مثبت براساس انتظارات بههنجار برای رفتار یا رشد در محدودهی سنی، اجتماعی و تاریخی قرار دارد.
واژههای کلیدی تابآوری: ظرفیت یک سیستم پویا برای سازگاری موفق با اختلالات مهم و ادامه یا بهبود عملکرد سالم یا رشد. عامل خطر: یک متغیر مربوط به احتمال زیاد یک پیامد منفی برای یک گروه از افراد. خطر انباشت: خلاصهی تمام عوامل خطری که فرد تجربه کرده و یا نمایهای از شدت دشواریای که تجربه کرده است.این میتواند شامل وقایع جداگانهی پرخطر و یا رخدادن پیاپی همان خطر باشد. استرس: شرایط یا تجربهی عدم تعادل در فشارهای وارده به فرد و منابع واقعی یا خیالی دردسترس برای رویارویی با این چالشها؛ آشفتگی در کیفیت عملکرد در همان سطح. وقایع دشوار و استرسآمیز زندگی: تجربیاتی که بهطور عمدهبه واکنشهای استرسآمیز در افراد منجر میشود. دشواری:تجارب پراسترس زندگی که سازگاری یا رشد را تهدید میکنند. عوامل مربوط به رشد و ترفیع (داراییها، منابع)، ویژگیهای قابل سنجش افراد مربوط به سازگاری بهتر (برای پیامدهای خاص) در شرایط پرخطر بالا و پایین، متغیرهایی با آثار سودمند بدون توجه به سطح خطر، مربوط به سازگاری مثبت. عوامل حمایتی: ویژگیهای قابل سنجش افراد مربوط به پیامدهای مثبت، بهویژه در محیطهای دشوار و پرخطر، متعادلکنندهی خطر یا دشواری. حمایت جمعی: حضور عوامل متعدد حمایتی یا تأثیرات حمایتی در زندگی افراد. حساسیت متفاوت (حساسیت بهمحیط): تفاوتهای فردی در واکنش و یا حساسیت به تجربه، آثار تعدیلکنندهی تجربه روی عملکرد یا رشد فردی. چنین تعدیلکنندههایی ممکن است با واکنشهای خوب به محیطهای مثبت و یا واکنشهای ضعیف به محیطهای منفی مرتبط باشند. وظایف رشد: نقاط عطف روانی اجتماعی یا موفقیتهای موردانتظار از اعضا در یک جامعه یا فرهنگ در دورههای سنی متفاوت. این نقاط عطف اغلب معیاری را ارائه میدهند که در آن رشد فرد میتواند با فرهنگ ارزیابی شود. توانمندی: استفادهی بهنجار از منابع فردی یا محیطی برای انجام وظایف رشد متناسب با سن.
برگرفته از کتاب تاب آوری جوانان و فرهنگ
.نوشته لیندا سی .ترون. مایکل اونگار.
برگردان محمدرضا مقدسی، عفت حیدری .نشر شبگیر ۱۴۰۱