تاب آوری موضوعی جدای از عدالت و برابری اجتماعی نیست زنانه شدن فقر خطرناکترین بحران اجتماعی است زنانه شدن فقر تمامی ساختارها و سازه های اجتماعی را تهدید میکند زنانه شدن فقر بمانند بنزین بر آتش آسیب های اجتماعی است
محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تابآوری درباره تاثیر بر کاهش تابآوری و تبعات منفی آن بر جامعه به رویداد ۲۴ گفته: تابآوری عبور موفقیتآمیز از مسیرپر فراز و فرود زندگی است، اما رویداد محور نیست. یعنی ما نمیتوانیم منتظر وقوع یک حادثه باشیم و پس از آن واکنش افراد، جوامع یا سازمانها را مشاهده و مطالعه کنیم و بگوییم که این افراد تابآور بودهاند یا خیر. زنانه شدن فقر تمامی ساختارها و سازه های اجتماعی را تهدید میکند
وی ادامه میدهد: تابآوری میتواند پیشگیرانه باشد، اما آفت تاب آوری فقر است. یافتههای پرشماری داریم که نشان میدهد افراد فقیر الزاما قربانی نخواهند بود و در فقرهم میشود چراغ امید را روشن نگاهداشت، اما وقتی مسئله ابعاد بزرگتر اجتماعی و اقتصادی پیدا میکند، قضیه فرق میکند. جامعه فقیر نمیتواند از افراد در معرض آسیب یا آسیب دیده حمایت کند. زنانه شدن فقر تمامی ساختارها و سازه های اجتماعی را تهدید میکند
به باور مدیر و موسس خانه تاب آوری جامعهای میتواند از افراد آسیبدیده یا در معرض آسیب خود حمایت بکند که متمول باشد. یعنی سازمانهای متولی امور اجتماعی باید قدرت پشتیبانی از افرادی را که به هر دلیلی گرفتار فقر شدهاند داشته باشند. در آموزههای دینی و فرهنگی خودمان هم داریم که وقتی معاش نباشد معاد هم نیست، یعنی فقر دشمن دین و دنیای آدمهاست.
وی به ٧ تنش و چالش در حوزه آسیبپذیری و تابآوری اشاره کرده و گفته: یکی از این موارد میزان دسترسی افراد به منابع است یعنی افراد به فرصتهای آموزشی، فرهنگی و اقتصادی به دور از رانت و به مساوات دسترسی داشته باشند. درغیر این صورت نمیتوان انتظار معجزه داشت.
سخنرانی مثبت برای جامعه فقیر معجزه نمیکند
این متخصص تابآوری معتقد است که در شرایط انسداد اجتماعی نمیتوان با سخنرانیهای انگیزشی و هیجانی و مثبت اندیشیهای مسموم منتظر معجزه بود.
به گفته مقدسی چالش بعدی دسترسی یک جامعه سالم به روابط امن، سالم، پایدار و خالی از سوءاستفاده است. در چنین روابطی افراد فرصت رشد مییابند.
جامعه فقیر کرامت انسانها را به خطر میاندازد
مقدسی چالش بعدی تابآوری را فساد سازمانی خوانده و میگوید: در وضعیت فساد سازمانی ممکن است کرامت در روابط انسانی نادیده گرفته شده و افراد به بردگی گرفته شوند که همه این موارد از تبعات فقر و رکود هستند.
او معتقد است که فقر هویت افراد را مخدوش میکند، چراکه عزت نفس، کرامت، منزلت، استقلال و هویت شخصیتی تحت تأثیر فقر قرار میگیرد و این فرد فرصت آموزش و رشد پیدا نمیکنند.
این کارشناس امور اجتماعی میگوید: افراد فقیر زمانی که قدرت اقتصادیشان کاهش پیدا میکند توان مدیریت و کنترل بخش زیادی از زندگی خود را از دست داده و در نتیجه برده صاحبان قدرت و ثروت میشوند. به چنین فردی هر جا که دستمزد بیشتر بدهند، تن به بردگی خواهد داد. به اصطلاح شکم گرسنه دین و ایمان ندارد.
او به یکی از مهمترین آسیبهای فقر در ایران اشاره کرده میگوید زنانه شدن فقر موضوعی بسیار خطرناک است. باتوجه به مشکلات گستردهای که در حوزه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی داریم، نرخ طلاق رو به افزایش است. از سوی دیگر زنان در مقایسه با مردان از دسترسی یکسان به فرصتهای شغلی و درآمدهای متناسب با هزینههای زندگی محرومند. موضوعی که به زنانه شدن فقر دامن میزند. این درحالیست که زنانه شدن فقر میتواند تمامی ساختارهای فرهنگی و اجتماعی را به صورت جدی تهدید کند.
مقدسی زنانه شدن فقر را معضل بسیارجدی خوانده و میگوید فقر و زنانه شدن آن اثر یکدیگر را تشدید میکنند. زنانه شدن فقر میتواند میزان پایبندی جوامع و افراد به مسائل مذهبی، فرهنگی و رعایت هنجارهای اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد. سعادت هرجامعه بستگی به صحت و سلامتی زنان آن جامعه دارد. از جامعهای که گرفتار فقر مزمن زنانه است نمیتوان انتظار نمره بالای تاب آوری داشت.
مدیر خانه تابآوری معتقد است که فقر، عدالت اجتماعی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. جامعه تاب آورجامعهای است که فرصتها، منابع و روابطش بر اساس عدالت و برابری در دسترس همه اعضای آن قرار گرفته باشد.
او میگوید: زمانی که از افت سلامت اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، فردی، روانی و روحی صحبت میکنیم در واقع از کاهش تابآوری در جامعه و به تبع آن گسترش آسیبها حرف میزنیم.
زنانه شدن فقر تمامی ساختارها و سازه های اجتماعی را تهدید میکند
شایسته است در هنگام دستکاری یک متغیر کلان به ویژه عوامل اقتصادی این واقعیت مسلم را نیز لحاظ کنیم که متغیرهای وابسته نیز بطور حتم دچار نوساناتی خواهند شد.
دستکاری متغیرهای کلان بویژه در سامانه های اجتماعی، میتوانند بر همدیگر تأثیرات متقابل منفی یا مثبت داشته باشند، به یقین وقتی یک متغیر کلان را دچار نوساناتی اعم از توسعه یا تقلیل ببینیم بایستی منتظر تحولات و تغییرات در متغییر های وابسته نیز باشیم.
تاب آوری کل نگر است، اگر چه از اقدامات جزئی و کلی (micro and macro action) همسو و یا حتی متمایزی تشکیل شده باشد، اما آنچه بعنوان اصل کلی میتوان مورد اشاره قرار داد این است که نابرابری و عدم دستیابی به فرصت های یکسان و محدود کردن قابلیت ها سرمنشاء تمامی اختلالات و آفات در رفتارها و ساختارهای اجتماعی است.
بعبارتی دیگر تلاش برای تاب آوری موضوعی جدا از عدالت و برابری اجتماعی نیست و در واقع تلاش برای ترمیم و اصلاح سازه ها و ساختارهای مدنی اقدامی جدی برای توسعه تاب آوری بشمار می آید. پرواضح اینکه اوضاع در خصوص مخاطرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی نیز دقیقاً به همین منوال است.
اعمال محدودیت بر قابلیتهای انسانی بزرگترین آسیب اجتماعی است که انسان احسن الخالقین است. نابرابری، تبعیض و عدم مساوات در توسعه انسانی اصل و اساس انواع آسیب است.
هیچ محدودیتی خطرناکتر از فقر و تنگدستی نیست که در آموزه های دینی بسیار دیده و فراوان آموخته ایم از همان در که بیاید ایمان را از همان جا بیرون خواهد کرد.
زنانه شدن فقر بمانند بنزین بر آتش آسیب های اجتماعی است. انتقال موروثی فقر از مادران مجرد و سرپرستان خانوار به فرزندانشان و کودکان کار نیز دغدغه ی دیگری است که خشک و تر را با هم خواهد سوزاند.
متأسفانه زنان و کودکان همانگونه که در وقایع طبیعی مانند سیل و زلزله در صف اول صدمات هستند در بحرانهای اقتصادی و اجتماعی نیز در معرض بیشترین خسارات هستند.
زنانه شدن فقر خطرناکترین بحران اجتماعی است. اگرچه فقر بخودی مسأله ای اقتصادی بشمار می آید، در این میان تنها روزنه امید توسعه و تقویت تاب آوری روانشناختی در سطوح فردی است که میتواند تا حدودی از سلامت روانی و اجتماعی زنان صیانت کند. پیش از این هم در همین رسانه بیان شد که زن قلب خانواده و تاب آوری قلب سلامت است و آنکس که از اهمیت و نقش خانواده در سلامت و سرزندگی اجتماعی غافل است کجاست؟
تاب آوری موضوعی جدای از عدالت و برابری اجتماعی نیست