توسعه اجتماعی به تاب آوری نیاز دارد
به قلم عفت حیدری
توسعه اجتماعی به تاب آوری نیاز دارد و از جانب دیگر توسعه اجتماعی موجب ارتقای تاب آوری خواهد بود در واقع تاب آوری و توسعه اثر همدیگر را تشدید میکنند.
توسعه اجتماعی به تاب آوری نیاز دارد و از جانب دیگر توسعه اجتماعی موجب ارتقای تاب آوری خواهد بود در واقع تاب آوری و توسعه اثر همدیگر را تشدید میکنند به گزارش میگنا عفت حیدری در باشگاه تاب آوری نوشت : بحث و گفتگو در باره ایجاد و توسعه جامعه نشان میدهد که ایجاد روابط و شبکه ها و اعتماد در جامعه برای موفقیت فعالیتهای توسعه اجتماعی حیاتی است.
علاوه براین محیط اکولوژیک در توسعه فعالیتها مهم است. بنابراین محققان و متخصصان لازم است از ایجاد اعتماد آگاه باشند و محیطی که در آن خانواده واقع است را درک کنند. و درعمل فرایند مشارکتی که در آن درون داده های سهامداران جذب میشوند و فعالیتهایی برای تغییر موثر انجام میشود.
سیاستگذاران به هنگام برنامه ریزی فعالیتهای توسعه اجتماعی لازم است فرایندی کلی و جامع داشته باشندتا به موضوعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رسیدگی کند.
اغلب استراتژیهای توسعه اجتماعی روی رشد اقتصادی مثل شرکتهای مشوق تمرکز میکنند تا بتوانند فرصتهای شغلی برای مردم بومی فراهم کنند.
چنین رویکردهایی ارزشهای موجود اجتماعی و فرهنگی را در نظر نمیگیرد و جمعیت های حاشیه ایی در این فعالیتها مورد غفلت قرار میگیرند. برای مثال مردم بومی ممکن است از مهارتهای شغل جهت استخدام برخوردار نباشند و یا سیستم های حمایت اجتماعی ضروری را برای مراقبت از افراد خیلی جوان یا رنجور و ناتوان را نداشته باشند.
درک نیازهای اعضای جامعه میتواند به برنامه ریزی و توزیع راههای چندگانه جهت تقویت جامعه بیانجامد. رویکرد سیستمی تر در عوض تمرکز روی ایجاد شغل و دستاوردهای اقتصادی میتواند مسائلی مثل آموزش و آموزش مهارتها و مراقبت بهداشتی و مراقبت از کودکان و تامین مسکن مناسب و تنظیم زیرساختارهای لازم برای حمایت اجتماعی را مخاطب قرار دهد.
عفت حیدری مترجم کتاب تاب آوری زنان در ادامه این یادداشت برای باشگاه تاب آوری نوشت :بعضی از اعضا و خانواده های جوامع آسیب پذیر در نبود یک رویکرد جامع در حاشیه قرار می گیرند و ممکن است لازم باشد زمانی که توسعه اجتماعی باعث میشود که هزینه زندگی بالاتر رود، جامعه را ترک کنند.
سیاستگذاران و متخصصان لازم است از چنین پیامدهایی آگاه بوده و بتوانند فعالیتهای توسعه را بعد از درک نیازهای جامعه برنامه ریزی کنند و استراتژیهایی را به کارگیرند تا بتواند به خیلی از خانواده ها و خانوارهایی که در جامعه زندگی میکنند، بهره برسانند.
دوما، الزامی است که نه تنها با اعضا جامعه و نماینده های آنها و موسسات و سازمانهایی مثل مدرسه و عبادتگاه ها و گروه های غیر رسمی همسالان و موسسات جامعه محوری را که به عنوان ساختارهای واسطه عمل میکنند، را طرف مشورت قرار داده و با آنها مشارکت نمود.
این ساختارها ابزاری برای افراد و خانواده ها فراهم می کنند تا با هم ارتباط برقرار کرده و بصورت جمعی روی سیاستگذاری موسسات سطح ماکرو جهت فرموله کردن استراتژیهایی برای بهزیستی جامعه اثر بگذارند.
سوما برای موفقیت پروژه های توسعه اجتماعی سیاستگذاران و متخصصان لازم است با نمایندگان جامعه متحد شده و روی خانواده ها و اعضا جامعه متمرکز شده و موسسات جامعه محور را از برنامه ریزی تا عمل به کار گیرد.
بنابراین جامعه تنها قبل از توسعه پروژه طرف مشورت قرار نمیگیرد، بلکه در طی مراحل اجرایی و ارزیابی اهداف پروژه نیز مورد مشاوره قرار میگیرد.
انتخاب رویکرد مشارکتی با سهامداران و ذینفعان محلی و بومی میتواند اعتماد را در سازمانهای بوروکرات در حین اجرا جلب کرده و منجر به مالکیت اجتماعی پروژه ها شود. خانوارها و اعضا جامعه میتوانند بخشی از فرایند را احساس و گام های ضروری برای تکمیل موفقیت آمیز فعالیتها را بردارند.
این امر منجر به حفظ ارتباطات در لایه های مختلف محیط اکولوژیک است طوری که فعالیتهایی برای بهتر ساختن جوامع در خلا انجام نمیشود.بلکه بیشتر از طریق همکاری و مشارکت ساختارها بصورت لایه لایه مثل ساختارهایی که برونفنبرنر نشان داده بود، امکان پذیر میشود.
در پژوهش های بعدی، برونفنبرنر ، مفهوم سیستم زمانی را به پیشینه اش افزود و استدلال کرد که جامعه سازی فراتر از محیط حاضر و پیشینه مشارکت است چرا که با انجام این کار، متخصصین میتوانند به تاریخچه مشترک مکانی اذعان کنند و احتمال کمتری دارد که ناآگاهانه اشتباهات قبل را دوباره انجام دهند.
نهایتا شناسایی و مدیریت اسطوره تغییر جامعه به راحتی فرایند توسعه کمک میکند. این فرد اغلب از دل جامعه برخاسته و مورد اعتماد همه است و بر اساس ارتباطات حمایتگرانه و شبکه های اجتماعی به نفع همه جامعه کار میکند. نقش قهرمان حیاتی است و برداشت رسالت شخصی یا سیاسی میتواند تلاشهای خیرخواهانه را نقش بر آب کند.
قهرمان جامعه میتواند اعضا جامعه را برای بحث و گفتگو و مشاوره و ارزیابی نیازها گرد هم آورد و بعد بازخوردی را ایجاد کند که از طریق نهادهای بیرونی توسعه منتقل میشود.
تشویق مشارکت و گفتگوهای گسترده میتواند به خلق ایده ها و فراهم آوردن فرصتهایی برای یادگیری در مورد نگرانی های افراد و اعضا جامعه بیانجامد و اسطوره و قهرمان جامعه نقش مهم و حیاتی در اطمینان به این نکته که ایده ها در خلال برنامه ریزی توسعه گنجانده شوند، دارد.
سیاستگذاران و متخصصان لازم است بصورت تنگاتنگ با قهرمان جامعه همکاری کنند، در عین حالی که طرح هایی برای ایجاد و خلق جوامع قوی تر در نظر میگیرند.