نوروساینس و کوچینگ تاب آوری هر دو بر درک و استفاده از توانایی قابل توجه مغز برای سازگاری و تغییر تمرکز دارند.
نرو ساینس به ما می آموزد که مغز می تواند در طول زندگی دوباره سازماندهی شود و ارتباطات جدیدی ایجاد کند، مفهومی که به عنوان نوروپلاستیسیته شناخته می شود. این توانایی در ایجاد تاب آوری بسیار مهم است، زیرا به افراد اجازه میدهد تا واکنش مغز خود را به استرس و ناملایمات دوباره Rewire سیمکشی کنند
نوروساینس (Neuroscience) یا علوم اعصاب یک علم میان رشتهای است که به مطالعه کارکرد مغز و سیستم عصبی مرکزی و محیطی میپردازد. این علم با رشتههای دیگر مانند ریاضیات، زبانشناختی، مهندسی، روانشناسی و پزشکی سروکار دارد. نوروساینس به بررسی فرآیندهای عصبی در سطوح سلولی، مولکولی، سیستمیک، محاسباتی و شناختی مغز میپردازد و درک پیچیدگی دینامیکی سیستم عصبی را هدف قرار میدهد
به نظر می رسد تاب آوری یک ذهنیت پرورش یافته است که می تواند توسعه یابد.
نوروساینس در 50 سال گذشته پیشرفتهای چشمگیری در درک فرآیندهای عصبی ایجاد کرده است. این علم به دانشمندان مغز و اعصاب فرصتهای بسیاری برای بررسی و پاسخ به سوالاتی مانند «چگونه تغییرات در مغز منجر به بیماری میشوند» یا «چه تأثیری بر روی فرایندهای روانی دارد» ایجاد کرده است
نوروساینس در مراکز درمانی، تحقیقاتی و دانشگاهها به کار گرفته میشود. متخصصان این علم در تحقیقات پایه و کاربردی، تشخیص و درمان بیماریهای عصبی و سایر زمینههای مرتبط با سیستم عصبی مشارکت میکنند
بنظر میرسد هیپوکامپ و قشر پیش پیشانی نواحی مهمی هستند که در شناخت پیچیدگی های رفتاری، اجتماعی بودن و مقابله موفق نقش دارند. مداخلاتی که عملکرد را در این مناطق افزایش می دهد می تواند تاب آوری را ارتقا دهد.
آمیگدال در افراد آسیب پذیر بیش فعال است و کاهش فعالیت آن از طریق مداخلاتی مانند مواجهه درمانی می تواند تاب آوری را افزایش دهد
نوروساینس و تاب آوری هر دو بر درک و استفاده از توانایی قابل توجه مغز برای سازگاری و تغییر تمرکز دارند. را به عنوان یک سازه شناختی و قابل آموزش میداند که در رشد افراد در به دست آوردن تفکر و مهارتهای خود مدیریتی بهتر و دانش بیشتر نقش دارد.
کوچینگ شناختی رفتاری میتواند در بهبود عملکرد عصبی مؤثر باشد، زیرا این روش بر اساس نوروپلاستیسیته یا شکل پذیری سیستم عصبی بنا شده است. نوروپلاستیسیته به این مفهوم اشاره دارد که مغز ما حتی پس از آسیب یا تغییرات ساختاری قادر به تغییر و اصلاح است.
کوچینگ شناختی رفتاری به افراد کمک میکند تا تفکر جدید، خودسازی، و یادگیری متمرکز را توسعه دهند. این روشها میتوانند به ایجاد تاب آوری ، تقویت حافظه، افزایش سرعت تفکر، و حل مشکلات به صورت موثرتر کمک کنند
کوچینگ شناختی رفتاری همچنین میتواند به افراد کمک کند تا ساختار مغز خود را تغییر دهند و به رشد آن با ورزش روزانه و بازیهای هدفمند مغز کمک کنند. این روشها میتوانند تغییرات و تحولات مثبتی را در جنبههای خاص عملکرد افراد بوجود آورند.
نوروپلاستیسیته در کوچینگ شناختی رفتاری به این معنی است که کوچها میتوانند به مراجعان خود کمک کنند تا فرایند تغییرات پایدار را تسهیل کنند.
این فرآیند با درک مفهوم نوروپلاستیسیته و نقش محوری آن در تغییر پایدار، میتواند به افراد کمک کند تا عملکرد عصبی خود را بهبود بخشند.
نوروساینس و کوچینگ تاب آوری هر دو بر درک و استفاده از توانایی قابل توجه مغز برای سازگاری و تغییر تمرکز دارند.
تاب آوری در این زمینه به عنوان یک سازه شناختی و قابل آموزش دیده میشود که توانایی افراد را در مواجهه با چالشهای زندگی را تقویت میکند.
تاب آوری توانایی دستیابی به یک نتیجه موفق در مواجهه با ناملایمات است. افزایش تحقیقات در مورد علوم اعصاب تابآوری، ساختارها و استراتژیهای مغزی را که زیربنای تابآوری هستند و مداخلاتی را برای حمایت از سلامت مغز و سلامت روان در طول عمر مشخص کرده است
شاخههای نوروساینس که با اختلالات روانی مرتبط هستند عبارتند از:
1. نوروساینس عاطفی: بررسی چگونگی تاثیر نورونها بر رفتارهای مرتبط با رفتارهای هیجانی و عاطفی.
2. نوروساینس شناختی: مطالعه چگونگی تاثیر مغز بر رفتار و عملکرد شناختی.
3. نوروساینس بالینی: بررسی و درمان بیماریهای ذهنی مانند اختلالات مغز و اختلالات روانی.
4. نوروساینس رفتاری: بررسی چگونگی تاثیر مغز بر رفتار.
5. نوروساینس مولکولی: بررسی مولکولها و فرآیندهای مولکولی در سیستم عصبی که با اختلالات روانی مرتبط هستند.
6. نوروساینس سلولی: مطالعه سلولهای عصبی و فرآیندهای عصبی در سطوح سلولی که با اختلالات روانی مرتبط هستند.
7. نوروساینس تغذیهای: بررسی تأثیرات تغذیه بر عملکرد سیستم عصبی و اختلالات روانی مرتبط با آن.
8. نوروساینس محاسباتی: بررسی محاسبات و پردازش اطلاعات در سیستم عصبی که با اختلالات روانی مرتبط هستند.
9. نوروساینس شناختی آموزشی: بررسی چگونگی تاثیر مغز بر یادگیری و آموزش که با اختلالات روانی مرتبط هستند.
10. نوروساینس سلولی بنیادی: بررسی رشد سیستم عصبی، سلولهای بنیادی عصبی، تمایز نورونها و گلیا که با اختلالات روانی مرتبط هستند.