مترجم و نویسنده عفت حیدری
آیا میتوانید کاری کنید که دختران از کودکی بتواند چالش ها را مدیریت و بر مشکلات غلبه کند. زمانی با دختری کار میکردم که عادت داشت کارها را نصفه و نیمه رها کند. هر کاری را از ورزش گرفته تا کلاسهای هنری با شور و شوق شروع میکرد. هر بار والدینش موقعیتی تازه به او پیشنهاد می کردند، با اشتیاق استقبال میکرد اما مشکل اینجا بود که پایبند هیچکاری نبود و بعد از مدتی کار را رها میکرد.
او تمام ورزشها را آزموده بود، به عبارتی هر کاری را دقیقا یک بار امتحان کرده بود سپس آن را رها کرده بود. والدینش نگران بودند که مبادا تمایل او برای رها کردن کارها به این شیوه نشان دهنده نبود تابآوری در وی باشد. مادرش میگفت به محض آنکه با چالش و سختیها روبرو میشود از آن کار دست بر میدارد زیرا او با چالش میانهایی ندارد.
همانگونه که در مطالب پیشین بارها اشاره گردید، تابآوری کیفیتی است؛ که به افراد امکان آنرا میدهد تا از پس موقعیتهای دشوار بر آیند و پس از شکست دوباره از جای خود بلند شوند وبرخیزند و با ارادهای قویتر دوباره شروع کنند.
در این راستا با توجه به تعریف بالا می توان در وصف دختران تابآور چنین گفت که: متغیر عزت نفس در ایشان رابطهای مستقیم با تابآوری دارد. عزت نفس در دختران حدود 12 سالگی شکل میگیرد اما تغییر میزان این متغیر میتواند به دلیل شرایط خانواده و مسائل زندگی خانوادگی صورت پذیرد. بهعبارتی مشکلات خانوادگی میتواند، سبب پایین آمدن عزت نفس دختران شود و هنگامیکه عزت نفس پایین بیاید؛ بازگشت موفقیت آمیز به امور برای فرزندانمان نیز دشوارتر میشود.
برای مثال دختر بچهای که در ابتدای این متن بدان اشاره شد؛ مادرش با حسن نیت برایش قدم بر میداشت و به شدت روی موفقیتش متمرکز بود. مادر خودش را در برنامههای فرزند توانمند و هدفمحور میدانست. اما تمرکز بالای مادر برای رسیدن به اهداف، فشاری خاموش و ناخواسته روی دختر اعمال میکرد که باعث میشد دختر قبل از آنکه شکست بخورد؛ دست از فعالیت بردارد.
در صورتی که والدین این دختر میتوانستند با فراهم آوردن حس حمایت و ابراز عشق، بدون قید و شرط به تابآوری دختر خود کمک کنند. علاوه بر این والدین این دختر میتوانستند تابآوری فرزندشان را به شیوههای ذیل تقویت کنند:
نخست اینکه نگرش رشد را در دختر تقویت کنند. اگر دختران از سنین کم تشویق شوند، آنگاه باور میکنند که میتوانند بر دشواریها غلبه کرده و ایدههای تازه را انتخاب کنند. یاد میگیرند که عبارت نمیتوانم را به « نمیتوانم؛ اما » تغییر دهند.
علاوه بر این، جملات منفی را به مثبت استحاله میدهند و درک میکنند که فرایند یادگیری فرایندی نیازمند به فرصت و تمرین است و اگر به هدفی دست نیافتند؛ به معنای آن نیست که این هدف دست نیافتنی است، بلکه نیازمند تلاش بیشتر و تدبیر دیگر در آموختن است.
دومین نکته القای توانمندی به دختر از کودکی است. خیلی طبیعی است که دختران جوان وقتی با چالش روبر میشوند؛ سرخوردگی را تجربه کنند. درست مثل زمانی که کودک یا بزرگسالی چنین حسی را تجربه میکند. اما هنگامیکه دختران میآموزند؛ به گذشته نگاه کنند تا ببینند چه مشکلاتی را با موفقیت پشت سر گذاشتهاند؛ در این راستا با توان و قدرت بیشتر برای مقابله با چالشهای آتی گام بر میدارند.
سومین رکن آموختن به ذهنآگاهی به دختران از سنین کم است. افراد ذهنآگاه بهتر میتوانند با دشواریها، عواطف و چالشها بدون آنکه خیلی تحت فشار قرار بگیرند، روبرو شوند. در حقیقت مطالعه نشان میدهد افرادی که از افکار و احساسات خود در لحظه آگاه هستند، تابآوری بیشتر و رضایت از زندگی بالاتری را تجربه میکنند. خوشبختانه با شیوههای ساده و آسانی میتوان به بچههای خود ذهنآگاهی را آموخت و در این راه بازیهای ذهنی بسیار مؤثر است.
چهارمین رکن آموزش تمرینات تنفسی به کودک است. بدینصورت که از دخترتان بخواهید که دراز بکشد و عروسک یا بالش کوچکی را روی شکمش بگذارد سپس از او بخواهید که روی تنفس عمیق با چشمان بسته تمرکز کند. از دخترتان بخواهید افکارش را روی تنفسش و صدای پیرامونش متمرکز کند.
همچنین یک تکه سیب روی چشمان دخترتان به عنوان چشمبند بگذارید و تکه سیبی دیگری را در دستش بگذارید و از او سوال کنید که هنگام تنفس چه حسی دارد و چه بویی را حس میکند، تمرکز روی عطر سیب بسیار آرامبخش است، در این راستا میوههای دیگر را امتحان کنید و درباره عطرهای مختلفی که باعث حسهای مختلف می شوند؛ با دخترتان صحبت کنید.
دیگر آنکه مراقبت از خود را به دخترانتان بیاموزید. زیرا مراقبت از خود به کودکان کمک میکند تا در آینده تابآورتر شوند. وقتی دختران خوب استراحت کنند و ورزش کنند؛ کمتر استرس را تجربه میکنند و بهتر میتوانند موقعیتهای دشوار را مدیریت کنند.
رکن دیگر آموختن مهارتهای حل مسئله و مدیریت زمان به دختران است. وقتی دختران شما بتوانند مسائل خود را حل و زمان خود را مدیریت کنند؛ تابآورتر میشوند. لذا هر مسئلهایی را برای آنها حل نکنید و اجازه دهید خودشان امور کوچک را انجام دهند. در این راستا می توانید با آموزش تکنیکهای عملی و صحبت کردن در خصوص مهارتها برای ایشانالگو باشید.
اصل دیگر آموختن ارتباطات و تعاملات اجتماعی معنادار و مفید به دختران است. به عبارتی دخترتان لازم نیست دوستان زیادی داشته باشد؛ ولی لازم است ارتباطاتشان معنادار باشد. در این زمینه میتوان در انتخاب دوست و برقراری روابط صمیمانه آنها را راهنمایی کرد تا ارتباطات اجتماعی خود را به درستی تقویت کنند و روی احساس همدردی و دلسوزی تمرکز کنند و به ایشان بیاموزید چه طور می توانند دوست خوبی برای دوستانش باشند زیرا این امر به تابآوری دختران کمک میکند.
البته با اینکه مطالب مطروحه هر یک به نوبه خود در تابآوری دختران به عنوان سرمایههای اجتماعی آینده بسیار کاربردی است؛ اما بر پایه آموزههای سبک زندگی ایرانی _ اسلامی و تعالیم دین مبین اسلام میتوان دو رکن بسیار مهم دیگری را در فرهنگ تابآوری دخترانمان افزود.
نخست آموزش مفاهیم معنوی و دینی به واسطه زبان لیّن و لطیف به دختران از کودکی، و دیگری الگوسازی تابآوری به واسطه معرفی بانوان یاد شده در قرآنکریم و به ویژه فخر بانوان دو عالم حضرت زهرا(س) و دخت گرامیشان حضرت زینب(س) به عنوان اسوه تابآوری برای دختران، بسیار ارزشمند است. که اگر دو نکته آخر در کنار دیگر مطالب این مقاله جمع گردد بیشک میتوانیم دخترانی تابآور، متعهد و با بصیرت برای آینده درخشان ایران اسلامی پرورش دهیم.