نشست «تاب آوری و مسئله سوگ در ایام کرونا» با سخنرانی دکتر حسین اسدبیگی و دکتر محمدرضا مقدسی سه شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 21 برگزار می شود. علاقه مندان می توانند از طریق لینک زیر (ورود با گزینه میهمان) در این نشست شرکت نمایند.
سوگ واکنشی است که انسان در زمان تجربه وقایع تلخ و دردناک از خود نشان می دهد. این احساسات دردناک که با استرس زیاد همراه است، در زمان از دست دادن و مرگ عزیزان، طلاق و… بروز می کند. سوگ در افراد مختلف به طرق مختلف بروز نموده و مدت زمان آن متفاوت است. در برخی از افراد چندین ماه با گریه، بی خوابی و… همراه است اما بعضا دیده می شود که تنها چند هفته بعد از رخ دادن اتفاق، به حالت طبیعی بازمی گردد.
هیچ تک روشِ «درست»ی برای سوگواری وجود ندارد، اصلی که شامل این نکته نیز میشود که نمیتوان یک محدودیت زمانی برای فرایند سوگواری تعیین کرد: گاهی اوقات ممکن است سوگ برای یک عمر ادامه بیاید، زیرا ما همچنان به شخصی که از دست دادهایم عشق میورزیم. درحالیکه مرگ و مالیات را تاکنون بهعنوانِ تنها امور قطعیِ زندگی ذکر کردهاند، میتوانیم سوگ را نیز به این فهرست بیفزاییم. عشق (و گاه «دلبستگی») پُل میان مرگ و سوگ است: ما برای مردگانی سوگ میکنیم که عاشقشان بودهایم.
عبور از 5 مرحله سوگواری
فردی که دچار سوگ میشود به لحاظ روانی مراحل زیر را تجربه میکند که با توجه به تیپولوژی افراد مثلا برونگرا یا درونگرا بودن، جنسیت، سن، چگونگی حادثه و شخصی که از دست رفته است، فرق میکند و دارای شدت و ضعف است.
سوگواری بخشی از زندگی است و بعنوان یک گذار، مسیر آن بایستی طی شود. برای اینکه این مسیر با موفقیت و با سختی کمتری طی شود، باید آنها را به خوبی بشناسیم.
انسان در برخورد با هر از دست دادنی همچون فوت، حوادث، ترك اعتیاد، طلاق، ورشکستگی و تغییر شغل، پنج موضعِ عاطفىِ انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش را از خود نشان میدهد.
۱) شوک و ناباوری:
اولین مرحله در سوگواری انكار واقعیت است. شخص در این مرحله نمیتواند باور كند كه چه اتفاقی افتاده است. این مرحله به عنوان یك نوع دفاع شخصی به كار میرود و كاملاً طبیعی است.
۲) عصبانیت و پرسش:
پرسش همیشگی: «چرا باید برای من این اتفاق بیفتد؟».
عصبانیت واكنشی طبیعی است و در این مرحله از سوگ امری عادی بشمار میرود. صحبت كردن با همكاران، دوستان، اعضای خانواده و یا یك مشاور در مورد این خشم بسیار مفید خواهد بود.
۳) جرو بحث و چانه زدن:
سومین مرحله از مراحل سوگواری جر و بحث است. این امر فعالیتی است كه جهت به تعویق انداختن واقعیت مرگ به كار میرود. در صورت برخورد با چنین افرادی سعی كنید با جملات صادقانه، واقعی و مفید با آنها صحبت و همدلی كنید.
۴) آشفتگی و غم:
سومین مرحله از سوگ که افسردگی است شاید مرحلهای باشد كه طی آن شخص شروع به پذیرش واقعیت میكند. افسردگی میتواند خفیف و یا شدید و از نظر مدت زمان متفاوت باشد ولی اگر خیلی طولانی شود، بهتر است با یک روانشناس و یا روانپزشک مشورت شود.
۵) پذیرش واقعیت و بازسازی زندگی:
این مرحله به این معنا نیست كه شما از موقعیت پیش آمده راضی هستید، بلكه پذیرفتهاید كه از دستدادن و مرگ غیر قابل تغییر است. تازه اینجاست که امیدهای واهی را کنار میگذارید و واقعیت را میپذیرید و شروع به برنامهریزی زندگیای که «او» در آن حضور ندارد، میکنید. البته رسیدن به این مرحله ممكن است مدت زمان زیادی طول بكشد.
پیشنهادهایی برای تسهیل مراحل سوگ
برخی از افراد كه مراحل سوگواری را تجربه كردهاند، قادر به عبور از مراحل غم و اندوه و پذیرش واقعیت فقدان كسی كه دوست داشتهاند نیستند، که در اینصورت مراجعه به یک درمانگر ضرورت مییابد.
جهت تسهیل در مراحل سوگ تکالیفی وجود دارد که ما در اینجا چند پیشنهاد را مرور میکنیم:
۱) پذیرش واقعیت:
ناباوری و خیال پردازیها در ابتدای شنیدن خبر به شما کمک کند که بار این شوک ناگهانی را راحتتر تحمل کنید. سعی کنید این واقعیت را که یک عزیز را از دست دادهاید بپذیرید. باور اینکه ماهیت زندگی همین است، سوگ را برای شما قابل تحملتر میکند.
۲) سوگواری و گریه کردن:
سوگواری به شکل شرکت در مراسم و گریهکردن از مهمترین راهکارهای کاهش این بار سنگین است.
تخلیه هیجانی کمک میکند که یک امر طبیعی تبدیل به یک بیماری مزمن نشده و به شکل روانتنی مثل زخم معده یا بیماریهای روانی مثل افسردگی، اضطراب و یا اختلال استرس پس از سانحه خودش را نشان ندهد.
۳) سازگاری با زندگی تازه:
شکل زندگی ما با از دست دادن یک عزیز خانواده، ممکن است بسیار تغییر کند. این تفاوتها را بپذیرید و باور داشته باشید که زندگی، پستی و بلندی داشته و با تغییرات آن کنار بیاید.
۴) ادامه دادن، نه فراموش کردن:
افراد سوگوار فکر میکنند اگر به زندگی عادیشان برگردند یعنی اینکه فرد از دست رفته را فراموش کردهاند و به این خاطر، احساس گناه میکنند. اما واقعیت این است که میتوان زندگی را ادامه داد و یاد عزیز را هم همیشه گرامی داشت.
۵) معنای واقعی مرگ:
آدمهای سوگوار بعد از حیرت در برابر از دست دادن، با سوال «اصلا چرا مرگ؟» «چرا ما همیشه زنده نمیمانیم؟» روبرو میشوند.
روانشناسان و فیلسوفان زیادی مرگ را از زوایای گوناگون بررسی کردهاند. باورهای زیادی همچون مرگ معنای زندگی است که قدر زندگی را بیشتر بدانیم و بتوانیم تصمیمهای بزرگی برای زندگی بهتر و با معناتر بگیریم، کمک میکند که پذیرش مرگ به عنوان یک اتفاق اجتنابناپذیر برایمان راحتتر شود.
سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی دوسوگرا و حمایت اجتماعی از طریق سبک های مقابله ای بر تاب آوری سوگواران اثر غیرمستقیم دارند.
به طور کلی نتایج نشان می دهد که مدل پژوهش مبنی بر رابطه سبک های دلبستگی، حمایت اجتماعی و سبک های مقابله ای بر تاب آوری روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ از برازش مطلوب برخوردار است.