رتیبا (گروه تحلیل‌گران رتیبا)
رتیبا (گروه تحلیل‌گران رتیبا)
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

ارزش‌گذاری استارتاپ در 10 ثانیه: ساده اما کاربردی

همین ابتدا لازم است به این نکته توجه شود که ارزش‌گذاری یک استارتاپ فرآیندی زمان‌بر و بسیار دقیق است و ما اساسا نتایج حاصل از یک ارزش‌گذاری ده ثانیه‌ای را تایید نمی‌کنیم؛ اما گاهی در جلسات مذاکره لازم است که ارزش استارتاپ پیش روی شما و یا حتی استارتاپ رقیب، به صورت سرانگشتی و بسیار سریع به صورت تقریبی برآورد شود، این همان دلیلی است که این مطلب به شما ارائه شده است.

همانگونه که در تئوری روش‌های مختلف ارزشگذاری به طور مبسوط تشریح شده است، ارزشگذاری یک استارتاپ متاثر از عواملی مختلف است:

  • ایده، تیم و مدل کسب و کار استارتاپ
  • داده‌های مالی گذشته و آینده
  • عرضه و تقاضا یا تاریخچه‌ی افزایش سرمایه‌های صورت گرفته در شرایط مشابه
  • نسبت‌های مالی حوزه‌ای از کسب و کار که استارتاپ در آن مشغول به فعالیت است
  • ریسک‌های پیش روی کسب و کار
  • و غیره

بنابراین در اختیار داشتن دیدی کلی از وضعیت اکوسیستم استارتاپی‌ای که در آن مشغول به فعالیت هستید، در این فرآیند ارزشگذاری و استفاده سریع از روش‌هایی که به آنها اشاره میشود، موثر خواهد بود.

گاهی وقت‌ها نیاز است که در یک جلسه سریع و سرانگشتی بتونی ارزش یک استارتاپ رو به صورت تقریبی محاسبه کنید.
گاهی وقت‌ها نیاز است که در یک جلسه سریع و سرانگشتی بتونی ارزش یک استارتاپ رو به صورت تقریبی محاسبه کنید.

چگونه یک استارتاپ را در 10 ثانیه ارزش‌گذاری کنیم؟

ارزش‌گذاری یک دارایی مالی در حقیقت تحلیل جریان نقدی تنزيل شده آینده است. متاسفانه، پیش‌بینی جریان نقدی آینده از یک استارتاپ نمی‌تواند پیش‌بینی قابل اعتمادی باشد. چنین تلاشی بیشتر در سطح آکادمیک و تئوری انجام می‌شود. ضمن این که نتایج به دست آمده نیز بسیار وابسته به فرضیه‌های ورودی هستند. هرچه کسب و کار بالغ‌تر می‌شود، نتایج این محاسبات نیز مفیدتر و دقیق‌تر خواهند بود.

بنابراین، به طور کلی ما پشت یک در بسته قرار داریم. ممکن است عرضه و تقاضا ما را گمراه کند. در حقیقت، نمی‌توان به عرضه و تقاضا اطمینان چندانی داشت، زیرا عرضه و تقاضا امری پویا است و نوسانات آن می‌تواند در طول مدت 5 تا 10 ساله سرمایه‌گذاری در یک استارتاپ بسیار قابل توجه باشد و بر روی روش‌های تحلیل جریان نقدی تنزيل شده (هر روشی را که باید انجام دهید) تاثیرگذار باشد.

اصل ساده اما در عین‌حال قدرتمند "پارتو" (Pareto؛ اقتصاددان و جامعه‌شناس ایتالیایی) که به قاعده بیست هشتاد نیز معروف است می‌گوید حدود ۸۰ درصد اثرات (معلول‌ها) از ۲۰ درصد علت‌ها نشات می‌گیرند. در واقع به همین دلیل است که ما فکر میکنیم که شما با ۲۰ درصد تلاش (یا ۱۰ ثانیه کار) احتمالا قادر خواهید بود ۸۰ درصد نتایج نسبتا درست را به دست آورید.

در این حالت ما از روش‌های تحلیلی مالی همچون روش تنزیل جریانهای نقدی استفاده نخواهیم کرد و به بررسی پیش‌بینی‌های مالی کسب و کار نخواهیم پرداخت؛ چرا که اساسا پیش بینی‌های مالی یک کسب و کار با عدم قطعیت‌های فراوانی همراه بوده و این مساله در مراحل ابتدایی حذب سرمایه استارتاپ‌ها-که احتمالا در آنها نیاز بیشتری به محاسبه سرانگشتی ارزش استارتاپ‌ها خواهیم داشت-تشدید میگردد.

برای ارزشگذاری سرانگشتی و سریع استارتاپ‌ها، ما به سراغ تشریح مبانی تئوریک روش‌های مختلف ارزشگذاری نخواهیم رفت و محتوای مربوط به هرکدام از روش‌ها را در این قسمت میتوانید مطالعه نمایید. در واقع ما در ادامه به معرفی چهار روش و چهار رویکرد بررسی استارتاپ برای تعیین ارزش حدودی آن خواهیم پرداخت:

ارزش‌گذاری یک استارتاپ با توجه به مرحله بلوغ آن

شما در این حالت به عنوان یک سرمایه‌گذار خطرپذیر، به حوزه فعالیت این کسب و کار نگاه نکرده و صرفا به واسطه دانشی که از افزایش سرمایه‌های صورت گرفته در اکوسیستم استارتاپی‌تان دارید، میدانید که استارتاپ‌ها به طور میانگین در مراحل مختلف افزایش سرمایه با چه ارزشگذاری‌هایی موفق به جذب سرمایه شده اند. به عنوان مثال مطابق اظهارات صورت گرفته توسط انجمن سرمایه‌گذاران خطرپذیر ایران، استارتاپ‌های ایرانی پیش از ورود به شتاب‌دهنده‌ها بین ۳۵۰ تا ۴۵۰ میلیون تومان ارزش‌گذاری میشوند و این ارزش پس از خروج از شتابدهنده و در زمان جذب سرمایه از صندوق‌های وی‌سی به طور میانگین به چیزی در حدود ۸۰۰ میلیون تومان خواهد رسید. هرچه یک اکوسیستم استارتاپی بالغ‌تر باشد و تاریخچه افزایش سرمایه‌ی استارتاپ‌ها در آن غنی‌تر، این روش دقت بهتری پیدا خواهد کرد و افزایش بیشتر دقت آن، زمانی میتواند صورت پذیرد که سرمایه‌گذار خطرپذیر ارزشگذاری‌های مختلف در مراحل مختلف را برای حوزه‌های مختلف بدانر. به عنوان مثال بداند که استارتاپ‌های حوزه فناوری‌های مالی در راندهای مختلف روی چه ارزشگذاری‌هایی موفق به جذب سرمایه شده‌اند.

ارزش‌گذاری یک استارتاپ با توجه به آینده‌ی آن

در این روش سرمایه‌گذار خطرپذیر به آینده کسب و کار و ارزش نهایی یا اصطلاحا ارزش پایانی استارتاپ نگاه کرده و با توجه به رشد مطلوبی که در سرمایه‌گذاری‌های خود مدنظر دارد، تحلیل می‌کند که آیا این کسب و کار به عنوان مثال در پنج سال آینده موفق خواهد شد رشدی ۱۰-۱۵ برابری را تجربه نماید، سپس با یک برآورد حدودی از تعداد مراحل جذب سرمایه مورد نیاز در آینده، پیش بینی خواهد کرد که سهم او در زمان خروج از کسب و کار چقدر خواهد بود و بر مبنای همه آنها تصمیم میگیرد که ارزشی که استارتاپ در حال حاضر اظهار میکند، ارزشی منصفانه برای این کسب و کار با این چشم‌انداز است یا خیر.

ارزش‌گذاری یک استارتاپ با توجه به حوزه فعالیت آن

در این حالت شما به عنوان یک متخصص در آن حوزه سرمایه‌گذاری، میدانید که کسب و کارهای این حوزه چگونه کار میکنند و در زمان بلوغ با چه نسبت‌های مالی‌ای رفتار خواهند کرد. به عنوان مثال فرض کنید که یک استارتاپ در حوزه پرداخت به شما مراجعه کرده است و در مرحله دوم جذب سرمایه است، شما با توجه به داده‌ها و نسبت‌های مالی افشا شده کسب و کارهای بورسی فرض کنید که میدانید که نسبت ارزش کسب و کار به درآمد سالانه، عدد ۸ است؛ در این حالت کافی است آخرین درآمد الانه محقق شده کسب و کار را در عدد هشت ضرب کرده و به صورت حدودی ارزش استارتاپ را تقریب بزنید. البته باید توجه داشت که ارزش به دست آمده مسلما کف ارزش استارتاپ می باشد چرا که فلسفه و نگاه سرمایه‌گذاری خطرپذیر، سرمایه‌گذاری روی آینده کسب و کار بوده و رشد و سهم بازاری که میتواند به دست آورد. به همین دلیل گاهی از درآمدهای پیش‌بینی شده سال‌های آتی استارتاپ نیز به منظور ارزشگذاری سرانگشتی استفاده میشود.

ارزش‌گذاری یک استارتاپ با توجه به نیاز مالی آن

در این روش سرمایه‌گذار خطرپذیر احتمالا از ایده و تیم خوشش آمده و میخواهد بدون چانه زنی برای کاهش میزان سرمایه مورد نیاز، سرمایه‌گذاری را آغاز نماید. از طرفی دیگر نمیخواهد با ارزشگذاری پایین کسب و کار، سهم بالایی دریافت نموده انگیزه‌ی بنیان‌گذاران را کاهش دهد. به همین منظور درصد سهام مطلوب و معقول از منظر خود را مشخص کرده و بر مبنای آن ارزشگذاری را محاسبه میکند. به عنوان مثال فرض کنید استارتاپ در راند اول جذب سرمایه به شما مراجعه کرده باشد و میزان سرمایه مورد نیاز خود را برای یک بازه یک ساله، یک میلیارد تومان اعلام کرده باشد. شما نیز به عنوان یک سرمایه گذار خطرپذیر رویکردتان این است که در هر استارتاپ کمتر از ۲۰ درصد و بیشتر از ۲۵ درصد از این کسب و کر سهم نداشته باشید. در این صورت ارزش استارتاپ پس از تزریق سرمایه چیزی بین ۴ تا ۵ میلیارد تومان خواهد بود.

ارزشگذاری دقیق یک استارتاپ در هر مرحله‌ای از بلوغ که باشد، بسیار دشوار و زمان‌بر و است و این دشواری در مراحل اولیه بلوغ کسب و کار نیز به شدت تشدید خواهد شد. در مراحل اولیه، داده‌های مالی تاریخی وود نداشته و پیش‌بینی‌های مالی نیز با عدم قطعیت‌های شدیدی همراه خواهد بود؛ ریسک‌های محصول و بازار و مدیریتی به شدت بالا بوده و استارتاپ تنها با یک ایده و تیم و رویا به شما مراجعه نموده و درخواست سرمایه می‌نماید. در واقع به همین دلیل است که نام این سرمایه‌گذاری را سرمایه‌گذاری خطرپذیر نامیده‌اند و سرمایه‌گذاران در این مراحل برای کاهش ریسک خود و رسیدن به محدوده‌ای از ارزش برای یک کسب و کار، ناچار به استفاده از روش‌های مختلف ارزش‌گذاری می باشند که برخی از سریع‌ترین و سرانگشتی‌ترین روش‌های آن در این مطلب به شما ارائه گردید.

رتیبا یک پلتفرم ارزش‌گذاری استارتاپ هست که به صورت آفلاین و آنلاین می‌تونین از خدمات اون استفاده کنید.

برای ثبت درخواست ارزش‌گذاری در رتیبا کافیست که فرم درخواست رو تکمیل کنید.

retiba.ir

ارزشگذاری استارتاپارزشگذاری سرانگشتی استارتاپرتیبا
گروه تحلیل‌گران رتیبا متشکل از یک تیم متخصص و با تجربه در زمینه ارزش گذاری استارتاپ، ارزش گذاری سهام، مدل سازی مالی و جذب سرمایه و سرمایه گذار آماده ارائه خدمات به کسب و کارهای شماست.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید