یک برنامهی کسب و کار مدرن برای آنکه بتواند کسب و کار شما را در مسیر موفقیت هدایت کند، باید یک فاکتور کلیدی داشته باشد. این فاکتور همان چیزی است که شما در پوشش ریسکهای احتمالی مرتبط با کسب و کار کوچکتان به آن نیاز دارید. بنابراین، لازم است تا توجهتان را بر روی مسئلهای با عنوان مدیریت ریسک متمرکز کرده و اگر میخواهید به عنوان یک کارآفرین به موفقیت برسید، از فرآیند مدیریت ریسک مشخصی استفاده کنید.
اگرچه شما همیشه میتوانید مسائل آینده را به هر شکل ویژهای که اتفاق می افتند، پیشبینی و برنامه ریزی کنید، اما تاثیری که میگیرید همیشه در دست شما نیست. وقتی نوبت به دنیای تجارت می رسد، فاکتورهای خارجی بسیاری وجود دارند. این فاکتورها نه تنها همیشه واقعیت برنامه های شما را تحت تاثیر قرار می دهند، بلکه نتایجی که از اجرای یک برنامه خاص به دست خواهید آورد را نیز تحت تاثیر قرار میدهند. به همین دلیل، اگر می خواهید که قادر به اجرای یک فرایند مدیریتی مناسب در طول پیادهسازی برنامهی کسب و کارتان باشید، نیاز است که به این فاکتورها از نقطه نظر ریسک نگاه کنید.
در دیکشنری ها ریسک به این صورت تعریف شده است :
" احتمال به حقیقت پیوستن خطر یا عواقب بد "
وقتی نوبت به کسب و کار، کارآفرینی یا در این مورد فرآیند برنامهریزی کسب و کارمیرسد، ریسک به معنی احتمال عدم به اجرا درآمدن برخی از جوانب برنامهی کسب و کار به همان شکلی که برنامهریزی شدهاست، میشود. چنین شرایطی میتواند منجر به خطر یا عواقب منفی در کسب و کار کوچک شما شود.
موضوع ساده است. اگر شما آن چه را که در برنامهی کسب و کارتان است، اجرا نکنید، عواقب منفیای برای کسب و کار کوچکتان در پی خواهد داشت.
قبل از آنکه شروع به ایجاد فرآیند مدیریت خطر در کسب و کار کوچکتان کنید، لازم است ویژگیهای اساسی ریسکهای احتمالی در شرکتتان را بشناسید و در نظر بگیرید.
ویژگی های اساسی ریسک احتمالی چیست؟
وِیژگیهای اساسی ریسک به شرح زیر است:
اگر پیشبینی ریسک احتمالی برای شرکت شما ساده باشد، کارآفرینی امری بیش از حد ساده خواهد بود. بزرگترین مشکل در این مورد این است که ریسک تا حدودی ناشناخته است. چراکه ما در اینجا از آینده صحبت میکنیم و میخواهیم برای آینده آماده باشیم. و به همین دلیل که ریسک احتمال دارد در آینده اتفاق بیفتد و نه اکنون، آن را تا حدودی ناشناخته میکند.
به این دلیل که کسب و کار شما در محیطی شدیدا پویا فعالیت می کند، شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که همه چیز مشابه با پیش فرض اتفاق بیفتد. همچنین نمیتوانید انتظار داشته باشید که ریسک همیشه به یک شکل، فرم و یا با عواقب یکسانی وجود داشته باشد.
ریسک چیزی است که اگر بخواهیم میتوانیم آن را ازطریق فرآیندی سیستماتیک پیشبینی کنیم. اگر شما یک فرآیند مدیریتی ریسک مناسب را در کسب و کارتان برقرار کرده باشید، می توانید به راحتی ریسک را پیشبینی کنید.
شما همیشه میتوانید منابعتان را بر روی کاهش یا حذف ریسک در نواحی ای که انتظار به وجود آمدشان را دارید، متمرکز کنید.
فرآیند مدیریت ریسک نمیتواند به صورت یک فرآیند ثابت در شرکت شما در نظر گرفته شود. درعوض باید به عنوان یک فرآیند فعال که در آن اطلاعات به طور مداوم به روز رسانی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند، مورد توجه قرار گیرد. شما واعضای کسب و کار کوچکتان بر اساس این اطلاعات فعالیت کرده و تمام فاکتورهای ریسک در دورهای مشخص بازبینی میشوند.
یک فرآیند مدیریت ریسک به شکلی که توضیح داده شد، لازم است فاکتورهای زیر را پوشش دهد:
· تعریف نواحی ریسکپذیر – مهمترین ریسک در شرکت من کجاست؟
· شناسایی نشانگرها –ریسک در شرکت من چه چیزی خواهد بود؟ چطور میتوانم ریسک را در شرکتم اندازهگیری کنم؟
· نظارت کردن بر تمامی نواحی ریسکپذیر –آیا نشانگر ریسک بخصوص در طول عملیات ظاهر میشود؟
· انجام فعالیتهایی واقعی جهت مقابله با ریسک – در ارتباط با ریسک چه کاری از دستمان برمیآید؟
· نظارت بر روی فعالیتهای اجرا شده – آیا اقدامات انجام شده در ارتباط با ریسک بر اساس اندازهگیریهای درست است؟
· بازنگری –آیا میتوانید در ارتباط با فرآیند مدیریت ریسک، موردی را بهبود ببخشید؟ آیا نیاز به نشانگرهای ریسک جدید وجود دارد؟
اکنون لازم است که فرآیند مدیریت ریسک را به صورت بخشی بخصوص در برنامه کسب و کارتان وارد کنید. براساس آنچه تا اینجا توضیح دادهایم بخشهای زیر را لازم است در برنامه کسب و کارتان داشته باشید:
1. نواحی ریسک پذیر
ممکن است نواحی ریسکپذیر بسیار و متفاوت در کسب و کار کوچک شما وجود داشته باشد که به روشهایی متفاوت میتوانند تعریف شوند. برای شروعی واقعی میتوانید از موارد زیر استفاده کنید:
· ارزش پیشنهادی
· هزینهها
· درآمد
· مشتریان
· روابط مشتریان
· کانالهای توزیع
· منابع کلیدی
· شرکای کلیدی
با توجه به اینکه ضرورتا ریسک در تمامی نواحی و با یک شدت وجود نخواهد داشت. بنابراین بر اساس محیط کسب و کارتان، صنعتی که در آن فعالیت می کنید و مدل کسب و کارتان، نیاز به تعیین این نواحی و ریسک احتمالی دارید.
2. نشانگر های اصلی ریسک
نشانگرهای ریسک، نوعی معیار اندازهگیری هستند که باید از ظهور یا عدم ظهور ریسک در یک ناحیه ریسکپذیر بخصوص، که از قبل تعریف کرده اید، خبر بدهند.
بگذارید یک مثال بزنیم. برای مثال در مورد کانالهای توزیع، نشانگر میتواند تاخیر در مدت زمان حداقلی سه روزه برای تحویل محصول به مشتری باشد. این نشانگر به شما میگوید که چیزی در مورد آن کانال ایراد دارد و شما باید به آن به شکلی مناسب پاسخ دهید.
3. نظارت کردن
هدف از این مرحله از فرآیند مدیریت ریسک، نظارت بر تمامی نواحی تعریف شده از طریق نشانگرها است. هدف در این جا این است که ببینیم آیا مشکلی وجود دارد یا خیر.
برای مثال، اگر تحویل محصول به مشتری دیرتر از سه روز اتفاق بیفتد، شما متوجه میشوید که ریسک اتفاق افتادهاست و نیاز است که به مرحله ی بعدی بروید.
در این بخش از برنامه کسب و کار در ارتباط با هر ناحیه و نشانگر، لازم است که یک سیستم نظارتی با استفاده از اعطای مسئولیتها به نمایندهها، ارائه دهید.
4. اقدام
زمانیکه ریسک اتفاق میافتد و شناسایی میشود، زمان آن است که اقدامی پرقدرت دربارهی آن انجام شود. هدف از این اقدامات باید جلوگیری از اتفاق افتادن این ریسک در آینده، کاهش یا حذف کامل اثر آن بر روی عملیات کسب و کار و یا اجرای برنامه ی کسب و کار باشد.
در ادامه ی مثال مربوط به کانال های توزیع با مشکل تاخیر در تحویل محصول بیشتر از سه روز، اقدامات احتمالی زیر میتواند انجام شود:
· عذرخواهی از مشتری برای تاخیر اتفاق افتاده
· مشخص کردن علت تاخیر
· تجزیه و تحلیل دلایل
· حذف دلایل
· در نظر گرفتن کانال های توزیع جایگزین ...
در این بخش از برنامه کسب و کار برای هر ناحیه و شناساگر، تلاش کنید تا تمامی اقدامات احتمالی را استاندارد سازی کنید. شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که این اقدامات نهایی شدده باشند اما میتوانید یک سری دستورالعملهای اساسی که در صورت بروز ریسک نیاز به اجرای آنها وجود دارد، را پوشش دهید.
5. نظارت بر روی اقدامات انجام شده
به علت اینکه فرآیند مدیریت ریسک، یک فرآیند پویا است، شما باید فرآیند نظارت را اجرا کنید. در این روش شما میتوانید از حذف این نوع بخصوص از ریسک در آینده مطمئن شوید و منابعتان را به ریسکهای احتمالی جدید اختصاص دهید.
در مثال بالا باید به پرسشهای زیر پاسخ دهید :
· آیا عذرخواهی پذیرفته شدهاست؟
· پس از حذف علتها، آیا بازهم مواردی از تاخیر وجود دارد؟
· در مورد کانالهای تحویل جدید چطور؟ آیا آنها سر موقع کار میکنند؟
6. بازبینی
آخرین مرحلهای که نیاز به برنامهریزی آن دارید، این است که چه زمانی و چطور نیاز به مرور و بررسی مجدد نواحی ریسکپذیر و نشانگرها دارید. این بخش تکمیلی و نهایی تلاشهای شما جهت بهبود مداوم کسب و کار کوچکتان است.