در جلسۀ دوم آموزش مبانی علم اقتصاد که 22 مرداد 1400 برگزار شد، بخشی از فصل دوم کتاب توسط استاد شکیبایی مورد بحث قرار گرفت. در این جلسه آقایان حمیدرضا تیموری و سید علیرضا حیدری حضور داشتند.
فصل دوم: روش تحقیق در اقتصاد (Thinking Like an Economist)
چگونه همچون یک اقتصاددان بیندیشیم؟
در اقتصاد امکان آزمون و خطا را نداریم. چرا؟ حق نداریم یک سیاست اقتصادی را روی مردم پیاده کنیم.
میتوانیم از تاریخ و دایرۀ شمول یک سیاست اقتصادی در میان کشورها (گستردگی کشورها) برای تحقیق در اقتصاد استفاده کنیم.
البته میتوان در اندازهای کوچک به تحقیق در روابط اقتصادی انسانها پرداخت که امروزه اقتصاد رفتاری این کار را به عهده گرفته است.
در بررسی آثار اقتصادی کوتاهمدت و بلندمدت از فرضیات مختلفی استفاده میشود. مثلاً اصل 10 (معکوسبودن رابطۀ تورم و بیکاری) در کوتاهمدت جواب میدهد اما در بلندمدت جواب نمیدهد.
وظیفۀ مدلها این است که فضای واقعی را سادهسازی کند تا مسئله را تحلیل کند. هرچه فرضیات کم شود سادگی افزایش مییابد و دقت کم میشود و برعکس.
1. چرخۀ اقتصادی/ جریان دورانی درآمد و هزینه
2. مرز امکانات تولید
با کاهش تولید کالای X، نسبت افزایش تولید کالای Y هم کاهش مییابد.
بازشدن پنجرۀ جمعیتی باعث رشد و رونق کسبوکار میشود و پیری جمعیت و بیکاری باعث رشد منفی در نمودار خواهد شد. البته تحریمها هم میتواند امکانات اقتصادی را مسدود کند.
پیشرفت فناوری مرز امکانات تولید را جابهجا میکند. پیشرفت اقتصادی (سیاستگذاریها، سرمایهگذاریها، قدرت سیاسی و ...) نیز میتواند مرز امکانات تولید را جابهجا کند.
در هر علمی نیاز به تقسیمبندی داریم.
اقتصاد بر اساس مسائل اصلی به دو گروه 1. اقتصاد خرد (بنگاه و خانوار) و 2. اقتصاد کلان (تورم، بیکاری، رشد اقتصادی و ...) تقسیم میشود. برخی گفتهاند اقتصاد خرد علم تعیین قیمت (بر اساس عرضه و تقاضا) است. در اقتصاد خرد بیشتر با نمودارها و فرمولها روبهروییم. اما در اقتصاد کلان با شاخصها کار داریم و بیشتر تحلیل میکنیم.
اقتصاد بر اساس نحوۀ بیان و زبان اقتصاد به دو گروه 1. اثباتی (positive) و 2. دستوری/ هنجاری/ ارزشی (normative) تقسیم میشود. در اقتصاد اثباتی با آنچه هست و نیست روبهروییم (مثلاً میگوید تورم هست یا نیست و چه نسبتی با بیکاری دارد) و اقتصاددان در جایگاه نظریهپرداز مینشیند. این موارد با آزمون، اثباتشدنی است. اقتصادی دستوری دربارۀ بایدها و نبایدها صحبت میکند. در اقتصاد دستوری نسخه میپیچند و اقتصاددان در جایگاه سیاستگذار مینشیند.▲