بیشتر کارآفرینان در کلیشه قدیمی این که برای پول در آوردن به پول احتیاج دارید گیر میکنند. به لطف الگوی «استارت آپ مقرونبهصرفه»، بیشتر آن «تفکر سنتی» تغییر کرده است. شما می توانید یک کسبوکار موفق را با اندک یا هیچ پولی شروع کنید.
حتی اگر می خواهید یک مغازه کیکفروشی باز کنید یا یک استارت آپ بلند پروازانه بسازید، راههایی برای شروع کسب و کارتان با اندک یا هیچ پول نقدی وجود دارند. در اینجا چهار مهارت برگزیده در این رابطه را مطرح میکنیم.
دیوید اسوریو، بنیانگذار باشگاه کراس فیت در بروکلین جنوبی، تصمیم گرفت که کسبوکارش را آجر به آجر با سرمایهگذاری سود حاصل از باشگاه بسازد:
«زمانی که میخواستم CFSBK را درست کنم، پیدا کردن شریک، گرفتن وام سنگین، و اجاره کردن مکان گران برای ساختن باشگاهی بر اساس مفهوم تمرین گروهی که کسی دربارهاش نشنیده بود به نظر عاقلانهترین روش نمیآمد.»
اسوریو در مطلبی روی وبلاگش اینطور نوشته است: « تمام نقشه اقتصادی من به سادگی این بود که با منابعی که داشتم با تمام تواناییام کارکنم و حتی یک دلاری که در آن زمان نداشتم را خرج نکنم. قانون من این بود که اگر سرمایه به دست آوردن چیزی را که نیاز داشتم در اختیار نداشتم، باید با آنچه داشتم سختتر کار میکردم تا زمانی که بتوانم از پس آن بربیایم.»
اورابراش یک مثال عالی از یک استارت آپ موفق است، یک مخترع مسن یک وسیله پاککننده زبان با هدف مبارزه با تنفس بد بو میسازد ولی در بازاریابیاش شانسی ندارد.
سپس او سعی میکند از طریق یک تبلیغ تلویزیونی بلند، بازاریابی کند و وسیله را مستقیم برای فروش بگذارد اما باز شانس نمیآورد.
سپس او به یک کلاس بازاریابی میرود و درباره پروژهاش میگوید. درحالیکه داستان مخترع در سر اکثر افراد کلاس میچرخد یک فرد در کلاس فکر بکری به سرش میزند، چطور می شود اگر از یوتیوب برای تبلیغ این پروژه عجیب استفاده شود؟
چیزی که اتفاق افتاد یک ویدیو 500 دلاری بود، اما یک سخنگوی بامزه در فیلم معرفی شد که به اورابراش کمک کرد بیش از یکمیلیون پاککننده زبان در بیش از چهل کشور در عرض دو سال بفروشد.
داستان اورابراش مثال نقضی است بر احتمال دیده نشدن یک تجارت کوچک در فضایی شلوغی مانند اینترنت. در حال حاضر این شرکت به صورت مداوم مشغول ساخت محصولات جدید برای فروش است.
فیرات پارلاک، کارآفرین ارشد و نیروی اصلی در پشت زمینه طراحی و تولید شرکت Awesome، به مشتریهای تازهکارش پیشنهاد میکند که اقتصادی کار کنند و روی تولید «محصولی با حداقل موفقیت» تمرکز کنند:
«ما مشتریای داشتیم که وارد شرکت بسیار معتبر و رقابتی TechStars شده بود. درحالیکه مشتری فهرست بلندی از عملکردهایی داشت که میخواست محصول داشته باشد، در طول مرحله برنامهریزی پروژه، ما مشتری را به سمت محصولی با حداقل موفقیت یا MPV راهنمایی کردیم که بیشتر با فراهم کردن راهحلی برای کاربران هم سو بود.
در نتیجه، با همکاری و پیشنهاد ما، مشتری توانست یک نرمافزار آیفون ارائه کند که استفادهاش آسان و فهمش راحت بود و به او کمک کرد تا عضو برنامه شرکت شود.»
کیکپزی Salt of the Earth دستهای از محصولات پخته خوشمزه شامل گل سرسبدشان بیسکویت به همراه گروهی از براونیهای نرم و شیرینیهای دیگری با ذرهای نمک با کیفیت صنعتی تولید میکند.
هسکل ربانی، شریک کیکپزی، توضیح میدهد که راز موفقیت شرکت در حرکت شجاعانه همسرش بود:
«او یک روز به Whole Foods رفت و از آنها پرسید که آیا بیسکویت او را میفروشند یا نه و آنها قبول کردند.»
از آن موقع به بعد، شرکت شیرینیپزی در حال رشد از مجلههایی مثلElle و Serious Eats تعداد زیادی نقد مثبت دریافت کرده است، به ویژه که میل به «شور و شیرین» پینترست و بقیه کانالهای رسانههای اجتماعی محبوب را احاطه کرده است.
اما برای ربانی، دستور تهیه محصول، دنبالروی تمایلها نیست. او میگوید:«ما فقط چیزی را اضافه میکنیم که محصول را بینقص کند.»
درس کارآفرینان مشخص است: قبل از شروع سعی کنید شریکهای احتمالی را مشخص کنید. اگر شما در حال تهیه غذای حیوان خانگی هستید، برای مثال، می خواهید خودتان را با چه مدل مکانهای خردهفروشی هم سو کنید؟
برای کسبوکارهای خدماتی هم به همین شکل است. آیا شرکتی آن بیرون وجود دارد که معتقد باشد خدمات شما ارزش اضافه شدن به شرکتش را دارند؟ هنگامیکه تلاش میکنید و کسبوکار خود را رشد دهید شریک شدن ارزشمند خواهد بود.