کارآفرینان را باید از یک دیدگاه همزاد هنرمندان بدانیم؛ چرا که از محصولاتی که به وجود میآورند، محافظت میکنند. مثل هنرمندان که از نظر احساسی به هنر خود وابسته میشوند، خدمات و محصولات کارآفرینان مانند کودکان آنها هستند و گاهی اوقات به طور کامل از نظر احساسی به چیزی که قصد فروش آن را دارند وابسته میشوند. این وابستگی تا حدی است که گاهی اوقات چیزی که میخواهند بفروشند هرگز رنگ بازار را نمیبیند چون از ارائه آن به بازار میترسند.
استفاده از فلسفه محصول حداقلی قابل عرضه باعث کاهش طول چرخه عمر این ترس میشود تا آنها بتوانند بر پدیده «خستگی ناشی از تصمیمگیری» که کارآفرینان زیادی با آن روبهرو میشوند، غلبه کنند. استفاده از این فلسفه میتواند سریعا به آنها نشان دهد چه چیزی موفق میشود و چه چیزی جواب نخواهد داد، تا بتوانند کسب و کار خود را سریعتر ایجاد کنند.
و واقعا چه کسی نمیخواهد کسب و کار او با سرعت رشد کند؟
محصول حداقلی قابل عرضه (MVP) محصولی سودمند و به درد بخور ولی باحداقل ویژگیهای کافی برای فروش است. هدف از محصول حداقلی قابل عرضه تولید محصولی کامل با تمامی ویژگیهای ممتاز فروش نیست، بلکه شرکت با تولید آن قصد دارد بازخورد مشتریان در دنیای واقعی را به دست آورد.
کارآفرینان خیلی ساده ممکن است اسیر چرخه کمالگرایی شوند. اغلب اوقات آنها میخواهند قبل از عرضه یک محصول به بازار آن را به کاملترین سطح خود برسانند. البته این موضوع قابل درک است چون آنها میخواهند محصولات با کیفیتی روانه بازار کنند.
این جاست که به جمله فیلسوف فرانسوی ولتر میرسیم «بهترین، دشمن خوب محسوب میشود».
در محصولات «کامل» برخورد با مفهوم «هزینه فرصت» بسیار ساده است. هزینه فرصت هزینه انتظار ارائه یک محصول به بازار است. میتواند درآمد از دست رفته محسوب شود یا هزینه توسعه محصولی که ممکن است به فروش نرسد یا مجموعهای از دیگر مشکلات.
یک دلیل مهم دیگر برای استفاده از MVP این است که بهترین راه برای محک زدن این قضیه محسوب میشود که آیا برای محصول شما بازار واقعی وجود دارد یا خیر. شما تا زمانی که محصولتان فروخته نشود نمیتوانید متوجه شوید آیا به فروش خواهد رسید یا شکست خواهد خورد.
به طور خلاصه، هدف از MVP کسب اطمینان از این موضوع است که برای محصولتان، پیش از این که وقت و هزینه زیادی صرف سرمایهگذاری آن کنید، بازاری وجود دارد یا نه.
توضیح توسعه یک محصول حداقلی قابل عرضه میتواند به اندازه یک کتاب کامل زمان ببرد، بنابراین ما در مورد این که یک MVP باید به چه شکل باشد، تنها چند نکته مهم را بیان میکنیم.
توسعه یک MVP به معنای یک گام به عقب از فرآیند توسعه محصول معمولی است و به شما اجازه میدهد سرعت آن را بیشتر کنید.
اجازه بدهید با مثال نحوه عمل آن را شرح دهیم:
ما معمولا با مربیان، اساتید و متخصصان موضوعی زیادی کار میکنیم. مشتریان ما معمولا به دنبال به اشتراکگذاری پایگاه دانش خود با سایرین و درآمدزایی از آن هستند. این هدف بسیار عالی است و اگر به درستی انجام شود بسیار پر سود میتواند باشد اما، متوجه میشویم افراد زیادی میخواهند تمام دانش خود را در یک کلاس آموزشی بزرگ عرضه کنند.
مشکل انجام این کار این است که وقت فوقالعاده زیادی میبرد و شما نمیدانید آیا واقعا افراد میخواهند برای آن هزینه کنند یا نه.
بنابراین، در فضای آموزشی و معلمی، یک محصول حداقلی قابل عرضه ممکن است حوزهای باشد که در آن شما تخصصی دارید و به واسطه آن میتوانید یک کلاس آنلاین زنده با تخفیف برای افراد علاقهمند برگزار کنید. سپس شما براساس بازخورد زندهای که از مشتریان دریافت میکنید، میتوانید دانش خود را در تکرارهای مختلف ارائه دهید.
بدین وسیله به مقدار زیادی در وقت شما صرفهجویی میشود و مطمئن میشوید برای فروش محصولی که تبلیغ آن را میکنید، بازاری وجود دارد.
تکرار به سادگی نسخه جدیدی از یک چیز است و اجازه به توسعه تکراری یکی از مواردی است که MVPها به بهترین شکل آن را انجام میدهند.
به عنوان مثال، شما ممکن است کلاس آموزشی خود را با عنوان «نحوه درآمدزایی از فهرست مخاطبان ایمیلتان» تبلیغ کنید ولی هیچکس آن را نمیخرد. اما، شاید افراد روی تبلیغی که بگوید «12 قالب ایمیل برای دو برابر کردن درآمد شما» کلیک کنند.
حال، شما میتوانید از توسعه تکراری استفاده کنید و نام کلاس آموزشی بعدی شما میتواند این باشد «حداکثر استفاده از 12 قالب ایمیل برای دو برابر کردن درآمد شما». از آن جایی که این محصول براساس بازخورد اولیه از یک بازار واقعی شکل گرفته است، احتمال آن برای فروش به مراتب بیشتر خواهد بود.
با استفاده از یک فرآیند تکراری برای توسعه محصولتان و سپس ارائه سریع آن به بازار، شما میتوانید بازخورد فوقالعاده ارزشمند مشتری را به دست آورید که به شما کمک خواهد کرد محصولاتی تولید کنید که به فروش خواهند رسید و در پایان فراموش نکنید تولید محصولاتی که به فروش برسند ارزش واقعی یک محصول حداقلی قابل عرضه است.