یک فرقه تروریستی تشکیل میشود؛ ترور میکند؛ میکشد؛ تخریب میکند و حتی از کشتن کودکان هم ابایی ندارد ولی سازمانهای بینالمللی حقوق بشری، از این فرقه حمایت میکنند؛ برای تطهیر این سازمان تروریستی، دادگاه فرمایشی راه میاندازند و بودجههای کلان از سوی مقامات غربی و عربی در اختیار آنها قرار میگیرد!
این دقیقاً همان چیزی که برای "فرقه تروریستی رجوی" موسوم به «سازمان مجاهدین خلق» رقم خورده است.
فرقه رجوی روز ۲۶ فروردین ۱۳۵۸ طی اطلاعیه سیاسی ـ نظامی، مسأله وقوع "جنگ داخلی" را مطرح کرد و از طریق اعضاء و سمپاتهای خود، "سیاست توسعه خشونت اجتماعی" را در پیش گرفت. یکی از اعضای سازمان به نام موسیپور در اعترافات خود نقل میکند:
«ما در مراسم ۴ خرداد ۵۸ میخواستیم پوست حزباللهیها را بکَنیم. همه چیز را فراهم کرده بودیم؛ چوب تیزشده، نانچیکو، زنجیر و کمربند همه زیر نظر من بود...»
به همین خاطر امام خمینی ۴ تیرماه ۱۳۵۹ در واکنش به اقدامات مخرب منافقین فرمودند: «منافقها هستند که بدتر از کفارند»
-اقدامات تروریستی آشکار منافقین
روز دوم تیرماه ۱۳۶۰ یک بمب در سالن راه آهن قم در لحظه پیاده و سوار شدن مسافرین منفجر شد که ۷ شهید و بیش از ۵۰ مجروح بجای گذاشت.
روز سوم تیرماه با هوشیاری مردم یک بمب قوی در جنب یک هنرستان دخترانه در تهران کشف و خنثی میشود.
-گزارش سازمان مجاهدین خلق در مورد اقدامات تروریستیاش
سپس بنیصدر به رجوی پیام میدهد که باید شروع به رأس آنها (حاکمیت نظام جمهوری اسلامی) کرد و چاره دیگری نیست.
سازمان منافقین در پوشش گروهک فرقان (چون اعضای اصلی فرقان در سالهای ۵۸ و ۵۹ دستگیر شدند)، روز ششم تیرماه با انفجار بمب در روی تربیون سخنرانی آیتالله خامنهای در مسجد اباذر تهران، پروژه حذف رهبران اصلی جریان پیرو خط امام را شروع کرد.
-جاسوسی سازمان برای صدام
سازمان مجاهدین خلق از زمان ورود به عراق تا سقوط صدام، از هیچ همکاری با رژیم بعث عراق خودداری نکرد. سرکوب قیام مردم کردستان عراق، مقابله با انتفاضه شعبانیه شیعیان عراق، شنود مخابراتی و تخلیه اطلاعاتی و حتی شکنجه اسرای ایرانی از جمله اقدامات منافقین در همکاری و یا به عبارت دیگر مزدوری صدام بود.
سازمان علاوه بر انجام عملیاتهایی علیه ایران، اقدام به جاسوسی برای صدام کرد. باتوجه به اهمیت تخلیه تلفنی، علیرغم مشکلات متنوع عراقیها، بهترین و گستردهترین امکانات بدین منظور با دستور صدام حسین در اختیار منافقین قرار گرفت.
یکی از وظایف اصلی مقرهای مختلف سازمان در مناطق همجوار با ایران، تخلیه تلفنی و جمعآوری اطلاعات جبهه و جنگ بود. راهاندازی شبکه ارتباطات بین پادگانها و مقرهای تاکتیکی سازمان در عراق علاوه بر نقش کاربردی در انسجام تشکیلاتی، تاثیر بسزایی در انتقال سریع اطلاعات به دست آمده از جاسوسیها و تخلیه تلفنی و انتقال به موقع اطلاعات به سرویس اطلاعاتی عراق داشت.
آنان همچنین برای جاسوسی با لباس رزمندگان ایرانی وارد خطوط جبهه میشدند، اطلاعات کسب میکردند و به ارتش بعث عراق میدادند.
سازمان در راستای انجام ماموریت جاسوسی برای رژیم بعث عراق با سرویس اطلاعاتی عراق (استخبارات) در تخلیه اطلاعاتی اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق همکاری کرد.
منافقین با توجه به شناختی که از جامعه ایرانی و فرهنگ و اعتقادات مردم و رزمندگان داشتند، به عنوان مشاوران مورد اعتماد استخبارات در رابطه با اسرای ایرانی مورد استفاده قرار میگرفتند و در بازجوییها همکاری میکردند.
همچین سازمانی که نه به کودکان رحمی دارد نه به انسان های دیگر چطور میشود تروریست شناخته نشود!
باتوجه به گسترس اطلاعات و علم در امروز تنها عامل تروریست شناخته نشدن همچین سازمانی را میتوان همدستی یا موافق نظر بودن با انها دانست در نتیجه هر سازمانی که منافقین خلق را تروریست نداند خودش تروریست است!
گردآورنده: ریحانه آقامهدی
استاد راهنما: دکتر علی اکبر حسنوند