روزانه حوادث مختلفی مثل تصادفات جادهای، وقایع طبیعی مثل سیل و زلزله و طوفان و... جان برخی افراد را میگیرد، برخی هم بر اثر کهولت سن و ضعف سیستم ایمنی از بین میروند، اما مرگی که این روزها ذهن مارا درگیر کرده، مرگ با ویروس اسمقشنگ کرونا است که با دیدنش چهرهی آن خفاش خندان لبهی بشقاب سوپ، آن مرد چینیِ وسط خیابان سقوط کرده و افرادی که از تراس ساختمانها باهم ارتباط میگیرند، تداعی میشود!
در اخبار کانالهای ارتباطی مختلف با عدد و رقمهای ناهمسان که معلوم نیست کدام راست اند و کدام دروغ،شاهد از بین رفتن اعضای جامعهی خودمان که بدنشان توان مقابله با این ویروس را نداشته، هستیم!
اما ما! ما اعضایی از جامعه که تخصص پزشکی نداریم و نمیتوانیم کمکی به بهبود جسمانی بیماران بکنیم، چه؟ وظیفه ی ما چیست؟
1) سریعا دست خانومبچهها را گرفته، منقل و جوجه را برداشته، بار و بندیل را جمع کرده و میزنیم به دل جاده چالوس و دریا! بالاخره مگر چندسال یکبار کرونا میآید و اینگونه مدرسهی بچهها تعطیل میشود؟ هوا آن جا تازه است و احتمال شیوع کرونا کمتر! در جاده هم احتمالا آشنا ببینیم و به به! چه شود! سفر دستجمعی!
2) در جاده همین که شیشهها پایین است و با صدای بلند آهنگهای زیبای حسن خوشصدا (شماعیزاده) گوش میدهیم، خانم خانه، وظیفه دارد به عنوان عضوی از جامعه کنشگری اجتماعی داشتهباشد، پس هرچه در کانال خانوم های قری و فری و آرایشگاه سر کوچه و کانال پخش میوه و اجناس بغالی محل درمورد کرونا گذاشتهاند را برای تمام گروههایی که در آن عضو است، فوروارد کند، که هم اطلاعرسانی کند ، هم دیگران از آگاهیاش به خطرها و کشندهبودن ویروس کرونا باخبر شوند! اگر در آخر پیامها بد و بیراهی به دولت و حکومت هم نثار کند که چه بهتر! این یعنی آگاهی سیاسی بالاتری دارد! خب! مسئولیت اجتماعیمان هم انجام شد!
3) از درب منزل تا داخل شهر، تا ورودی جاده و خلاصه طی مبدا تا مقصد، به هر مغازهای که میرسیم، توقف کرده و علاوه بر خرید چیپس و پفک و تخمه، هرچه ماسک و ژل ضد عفونیکننده و دستکش هست را تهیه میکنیم، هرچه بیشتر بهتر! احتمالا هرچه ماسک بیشتری در صندوق عقب ماشین احتکار کنیم، احتمال نمردنمان بر اثر کرونا بیشتر خواهد بود!
4) ادامه سفر و چگونگی انجام دیگر وظایفمان را خودتان حدس بزنید!:))
از این نوع کارها و رفتارهای نسنجیده و عجیبو غریب در بحرانهای مختلف اجتماعی از ما ایرانیان اصیل با تمدن 4500 ساله مدام سرزده و بحران را کوهتر از قبل کرده! اینکه ما نقش موثر خودمان به عنوان عضوی از جامعه، در برابر حال اطرافیانمان را نادیده میگیریم، موضوعی است که این روزها قابل توجه و بحرانزا شده!
کوتاهیهای انجام شده، مثل عدم اقدام صحیح و به موقع برای پیشگیری از ویروس کرونا، توزیع ناصحیح ابزارهای درمان و پیشگیری از این ویروس و نبود یک منبع موثق و آگاه دربارهی این ویروس و بحران به وجود آمده، انکار ناپذیر است، اما ایجاد رعب و وحشت کاذب و بیفایده که نتیجهی پخش آمارهای نهچندان درست و محتواهای کذب است،مشکلی را حل نخواهد کرد و با ایجاد دلهره، سبب کاهش قدرت ایمنی بدن انسان خواهدشد.
پس حفظ آرامش خودمان و کمک به اطرافیان برای به دستآوردن آرامششان، امری ضروری است، برای بازگشت این آرامش لازم نیست کار زیادی انجام دهیم، همین که قبل از پخش یک پیام در شبکههای اجتماعی، به صحت آن و اطمینانکردن از مفید بودن آن برای همه فکر کنیم و آگاهانه و با قصد خیرخواهی پیام را ارسال کنیم، کافی است.
شیوع این بیماری بیش از هرچیز نیازمند تماس با دهان و چشم و وابسته به لمس شی یا فرد ناقل است، پس باید در برخورد با محیط بیرون احتیاط کرده و از دستدادن، روبوسیکردن و بغلکردن بپرهیزیم و در صورت اضطرار تماس با محیط بیرون و آلوده از دستکش یکبار مصرف استفاده کنیم.
هرچه در محیطهای شلوغتر و سربسته حضورداشتهباشیم، احتمال برخورد با افراد ناقل بیشتر است پس از حضور در میهمانیها و جمعهای شلوغ و غیر ضروری بپرهیزیم! حتی در شمال!:))
شستن مداوم دستها با آب گرم و ژل ضدعفونی کننده، به اندازهای که دستمان تمیز بماند کافی خواهدبود.
امید است که با همکاری ما مردم و مسئولیتپذیری مسئولین ذیربط و جایگزینی سرو قرمهسبزی لذیذ خودمان به جای سوپ خفاش ، در چین، این ویروس بلاسوختهی رسانهای هم از بین برود.