رضا حاجی کریم
رضا حاجی کریم
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

تبدیل اعتراضات خوزستان به فرصت طلایی در مسیر توسعه پایدار

اعتراضات این روزهای خوزستان سبب شده تا موضوع آب به موضوع اصلی و نقطه توجه یکایک شهروندان کشور مبدل گردد. اعتراضاتی که آب هرچند محور آن قرار گرفته اما در محتوی، اعتراض به زنجیره‌ای از تصمیمات و توالی ناکارآمدی مدیریتی است که سبب شده تا استان زرخیز خوزستان به وضعیت کنونی دچار شود.

در مقطع کنونی و درکشاکش این اعتراضات، نوع مواجهه با معترضان، خواسته‌های آنان و واکنش افکارعمومی و رسانه‌ها به این اعتراضات اهمیت مضاعف پیدا میکند.

سیاسی شدن این اعتراضات و مصادره و تحریف خواسته‌های معترضان توسط هر گروه و دسته‌ای با هر نیتی که باشد تنها سبب بی‌توجهی و به حاشیه رانده شدن خواسته‌های به حق معترضین خواهد گردید. از سوی دیگر تعامل صحیح رسانه‌ها، حاکمیت ‌و افکار عمومی با این اعتراضات میتواند متضمن فرصتهای طلایی در مدیریت زیرساختی کشور خصوصا حوزه‌های کشاورزی، آب و محیط زیست باشد. در این خصوص توجه به نکات ذیل حائز اهمیت به نظر میرسد:


1. مشکلات حاد کنونی خوزستان -اعم از مشکلات آب، هوا، شبکه‌های زیرساختی آب و فاضلاب و آبهای سطحی و...- معلول بخشی نگری مدیریتی و پیامد عدم توجه به اصول کلاسیک و مطالعات دانشگاهی، بی توجهی به توسعه پایدار، و عدم درنظرگرفتن سندهای آمایشی در دهه‌های گذشته است. با پررنگ شدن وضعیت حاد محیط زیست و شرایط کنونی زیرساختهای خوزستان، مشخص شده که ادامه رویکردهای مدیریتی قبلی در بخش کشاورزی، آب و محیط زیست در کشور امکان پذیر نیست و آنچه امروز در خوزستان رخ داده، به زودی گریبانگیر سایر استانهای کشور نیز خواهد شد. اکنون برای علاج این عوارض شدید، حاکمیت نیازمند اتخاد و اجرای تصمیمات بزرگ و احتمالا سخت است. تبدیل اعتراضات کنونی به مطالبات به حق مدنی، کمک بزرگی به بدنه اجرایی و مدیریتی کشور در تصمیم‌سازی و اجرای تصمیمات سخت و استراتژیک خواهد بود.

2. یکی از آفات مدیریتی گذشته در بخش آب، فقدان مشارکت زنجیره ارزش آب در مدیریت منابع آبی کشور و واگذاری تصمیمات استراتژیک به وزارت توزیع و تولید محور نیرو بوده که سبب شده تا سایر ذینفعان خصوصا کشاورزانی که قرنها نقش فعال و پررنگ در مدیریت و سازگاری کشت با شرایط اقلیمی داشته‌اند از این زنجیره مدیریتی حذف شده و به واسطه این فقدان مشارکت، تصمیمات متخذه در تخصیصها، جنبه حاکمیتی پیدا کرده و میزان پذیرش این تصمیمات توسط این ذینفعان به شدت کاهش یافته و سبب ایجاد تعارضات بعضا شدید بین کشاورزان و زیرمجموعه‌های وزارت نیرو گشته است. از نمونه‌های این تعارضات میتوان به ماجرای کشت برنج در خوزستان یا اعتراضات کشاورزان اصفهان اشاره کرد. فضای کنونی فرصت مناسبی است تا این ذینفعان کلیدی در عرصه مدیریت آب کشور حضور فعال داشته باشند. کمترین فایده این حضور، آمادگی کشاورزان در مواجهه با شرایط نامساعد اقلیمی نظیر کاهش شدید بارش در سال جاری و پذیرش محدودیتها در این شرایط خواهد بود.

4. در صورت مواجهه صحیح حاکمیت و افکار عمومی با این اعتراضات، موضوع آب، محیط زیست و توسعه پایدار به عنوان گفتمان غالب در فضای عمومی کشور درآمده و در این فضا بستر لازم برای نقد عملکرد ۴ دهه گذشته در بوته افکار عمومی فراهم میشود. علیرغم هزینه‌های به شدت بالای تصمیمات غلط گذشته، ماحصل این نقد سرمایه ارزشمندی در اختیار بدنه مدیریتی کشور قرار خواهد داد تا در تصمیمات آتی چنین خسارات‌ گزافی به کشور تحمیل نگردد.

5. بخشی عمده‌ای از مشکلات کنونی نتیجه ضعف ساختاری سازمان حفاظت از محیط زیست و به طور کلی فقدان پیوستهای زیست محیطی جامع و دقیق در برنامه‌ریزیها و تدوین استراتژی‌های توسعه‌ای در دهه‌های گذشته است. نمایان شدن عمق فاجعه در خوزستان و توجه جامعه و برانگیخته شدن توجه و احساسات شهروندان میتواند تلنگری بر بدنه حاکمیت باشد تا با این تلنگر از خواب محیط زیستی بیدار شده و ضمن تقویت ساختاری و ارتقاء جایگاه سازمان حفاظت از محیط زیست، مانع از بروز چنین مشکلات حادی در آینده گردد.

6. یکی از مشکلات فراروی بخش آب و محیط زیست، بی توجهی عام -از هر دو سوی حاکمیت و ملت- به ارزش ذاتی آب بوده است. تا به امروز چه از دید حاکمیت و چه از دید شهروندان، به واسطه علل مختلف، آب به عنوان کالایی با بهای نازل درنظر گرفته شده است. در این فضای فکری، هرگونه سرمایه‌گذاری در این بخش منتج به شکست خواهد بود که نگاهی به وضعیت کنونی سرمایه‌گذاری در این بخش و قیاس آن با سرمایه‌گذاری در سایر رشته‌ها مؤید این حقیقت است. اکنون با مطرح شدن موضوع آب به عنوان محور اصلی مطالبات هموطنان خوزستانی، آمادگی ذهنی در جامعه برای تغییر این تفکر ایجاد شده است. در صورت اصلاح این وضعیت و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و توجیه‌پذیر شدن تأمین مالی پروژه‌های آب و فاضلاب توسط بازارهای پولی و مالی، امکان بهبود کوتاه مدت وضعیت در خوزستان از طریق سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در پروژه‌های بازچرخانی پساب، شیرین سازی آب، ساخت و اصلاح شبکه‌های آبهای سطحی و... وجود دارد.

7. ناگفته پیداست که عملیاتی شدن فرصتهای فوق صرفا در فضای آرام و به دور از مناقشات سیاسی قابل تصور میباشد. مطالبات شهروندان خوزستانی چه براساس اصول انسانی و چه برپایه اصول مصرح قانون اساسی، بدیهی و به حق است و فعالین مدنی کشور باید بدون آمیختن این مطالبات به اغراض سیاسی یا تلاش برای تاثیرگذاری در ماهیت مطالبات معترضین، زبان گویا و تکرار کننده این مطالبات باشند تا بتوان در سایه این گفتمان ضمن تلاش برای تخفیف و حل مشکلات هموطنان شریف خوزستانی، ضمن دگردیسی مدیریتی در مدیریت آب و محیط زیست، از تکرار این معضل حاد در سایر نقاط کشور اجتناب گردد و بحران حاضر را به فرصتی برای توسعه پایدار کشور مبدل ساخت.

آبمحیط زیستخوزستانبحرانکارون
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید