بررسی شغلها و اصناف گوناگون نشان میدهد که در گذشتههای دور در تهران هر گاه یک یا دوتن از صاحبان یک شغل در کنار هم و در یک قسمت از تهران مشغول به فعالیت شغلیِ خود میشدهاند، به مرور زمان شاغلان در آن صنف، کم کم به آنها اضافه شده و در آن محل جغرافیایی بازار یا راستهی آن صنف تشکیل میشده است.
مثلا همانگونه که آهنگران، بزازان، کفاشان و… راسته مخصوص خود را داشتهاند، صحافان، کتابفروشان، کاغذفروشان و… نیز در یک جا جمع شده بودند. مرکزیت کتابفروشان ابتدا در بازار بین الحرمین بود، اما به علت وجود کتابخانه حسین آقا ملک التجار در بازار حلبی سازها، کم کم کتابفروشیهایی نیز در این بازار تاسیس شدند.
از قدیمیترین کتابفروشیهای تهران میتوان به دو مورد به شکل ویژه اشاره کرد: کتابفروشی مکتب الاسلامیه در بازار سلطانی و کتابفروشی اسلامیه در خیابان ۱۵ خرداد.
تاسیس دارالفنون در خیابان ناصرخسرو، برای صنف کتابفروشان یک پیشامد خوش یمن بود. بعد از تاسیس دارالفنون، خیابان ناصرخسرو بدل به راسته اصلی کتابفروشان شد و بلافاصله چندین چاپخانه نیز در این خیابان پدید آمد. تعداد کتابفروشان در این خیابان به سبب حضور دارالفنون روز به روز بیشتر و کسب و کار آنها رونق بهتری گرفت.
اما یک کوچه در خیابان ناصر خسرو از نظر تاریخی، از وضعیتی مهم برخوردار است و آن هم کوچه حاج نایب است. در آن سالها شخصی به نام حاج رضا نایب که در قم کتابفروش بود، به تهران میآید و اولین کتابفروشی را در این کوچه تاسیس میکند. متعاقب این مسئله و پس از دهه ۳۰، کتابفروشان یک به یک سر از این کوچه درآورده و با خریداری منازل مسکونی و تبدیل آنها به انبار کتاب یا چاپخانه، شکل این کوچه را دگرگون میکنند.
اوج رونق کوچه حاج نایب به سالهای ۵۶ و ۵۷ برمیگردد، با اوج گیری جریانات انقلابی، بازار فروش کتابهای نویسندگانی چون علی شریعتی و مرتضی مطهری رونق میگیرد و اکثر چاپخانههای این کوچه، چاپ چند نوبتهی آثار این نویسندگان را در دستور کار قرار میدهند.
در کنار چاپخانههایی که در کوچه حاج نایب به چاپ کتابهای بیشتر مذهبی و عقیدتی میپردازند، کمی آنسوتر و به فاصلهی کم جغرافیایی در خیابان لاله زار، کتابفروشان و بنگاههای مطبوعاتی بیشتر به چاپ کتابهای تصنیف و زندگینامه هنرمندان مشغولند، مثلا بنگاه مطبوعاتی شعبانی در لاله زار شمارگان بالایی از کتابهای تصنیفکوچه بازاری را چاپ و آنها را توسط افراد خوش صدا به فروش میرساند.
به گونهای که این افراد خوش صدا در کوچهها گشته و این تصنیفها را میخواندند و مردم هم با شنیدن این تصنیفها تصمیم میگرفتند که کتابِ این تصنیفها را خریداری کنند.
بعدتر خیابان جمهوری نیز که از نظر جغرافیایی نزدیک به همان حوالی بود، بدل به محلی برای فروش رمانهای عامه پسند و همهخوان شد. رمانهایی که فاقد پیچیدگی خاصی بودند و بیشتر برای سرگرمی خریده و خوانده میشدند. در دوران بعد از انقلاب نیز خیابانهای کریمخان و انقلاب بدل به راستههای اصلی کتابفروشان در تهران میشود که از این میان خیابان کریمخان به محلی برای فروش کتابهای عمومی و خیابان انقلاب بیشتر به محل فروش کتابهای درسی و کمک درسی تبدیل میشوند.