ویرگول
ورودثبت نام
رضا كردي
رضا كردي
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

پس بهشت این است!

جاناتان مرغ دریایی فیلمی است به کارگردانی هال بارتلت و محصول سال ۱۹۷۳ سینمای امریکا. در این فیلم بازیگرانی همچون جیمز فرانسیسکوس، جولیت میلز، هال هالبروک و فیلیپ آن به نقش‌آفرینی پرداخته‌اند.

پارامونت پیکچرز توزیع‌کنندۀ این فیلم ۱۲۰ دقیقه‌ای بود. فیلمی که در ۲۳ اکتبر ۱۹۷۳ اکرانش آغاز شد و ۱٫۶ میلیون دلار هم در گیشه فروخت.

jonathan livingston seagull
jonathan livingston seagull

فیلم، داستان مرغی دریایی است که بعد از آنکه از سوی مرغان دریایی دیگر طرد می‌شود، تصمیم می‌گیرد اودیسه‌وار محدودیت‌ها را بشکند و به خلوص درونی برسد.

فیلم اقتباسی است از رمان محبوب ریچارد باخ، که به همین نام است. جاناتان مرغ دریایی کتابی است سرشار از امید، داستان پرواز و امید، داستان چگونه پریدن و چگونه دل کندن، داستان رها کردن و شکستن تمام عادات.

كتاب جاناتان مرغ دريايي
كتاب جاناتان مرغ دريايي

افرادی که قانون‌های خود را می‌سازند، با روحیه‌ای که می‌دانند حق با آن‌هاست؛ افرادی که از انجام درست کاری(حتی اگر آن کار فقط برای خودشان باشد) لذت خاصی می‌برند؛ افرادی که می‌دانند زندگی بیش از آن است که به چشم می‌آید: آن‌ها در تمامی راه، همراه جاناتان، مرغ دریایی هستند. دیگران شاید فقط به شنیدن ماجرایی لذت‌بخش دربارۀ آزادی و پرواز بسنده ‌کنند؛ اما جاناتان، در مسیر آزادی است.

قسمتی از کتاب جاناتان مرغ دریایی:

جاناتان با خود اندیشید: پس بهشت این است! و سپس به‌زور لبخندی زد. بررسی بهشت در آن لحظه به دور از احترام بود؛ چرا که به سمت بالا پرواز می‌کردند تا وارد آن شوند.

جاناتان مرغ دريايي
جاناتان مرغ دريايي

اکنون که از زمین بر فراز ابرها آمده و در نزدیکی مرغان درخشان قرار گرفته بود، متوجه شد که بدن خودش نیز مانند آن‌ها می‌درخشد. حقیقت داشت، همان جاناتان جوان آنجا بود، همان که همیشه در پشت چشمان طلایی‌اش زندگی می‌کرد، فقط ظاهرش تغییر کرده بود.

بدن او مانند بدن مرغ دریایی بود، اما بسیار بهتر از گذشته که بدنی فرسوده داشت، پرواز کرد؛ چرا که پیش خود فکر می‌کرد: تلاشم نصف گذشته بود، اما سرعتم دو برابر شده و عملکردم دو برابر بهتر از عملکرد بهترین روزهایم بر روی زمین شده است!

مرغ دريايي
مرغ دريايي

اکنون پرهای سفیدش چون برلیان می‌درخشید و بال‌هایش نرم و بی‌نقص چون ورقه‌های براق نقره بود. با خوشحالی به این بال‌های تازه فشار آورد تا دربارۀ آن‌ها مواردی را فراگیرد.

در سرعت دویست و پنجاه مایل در ساعت، احساس کرد به حداکثر سرعت خود در پرواز افقی نزدیک شده است. در سرعت دویست و هفتاد و سه مایل در ساعت، تصور کرد که بانهایت سرعتی که می‌تواند پرواز کند، در حال پرواز است و حتی کمی ناامید شد.

اگرچه این سرعت بسیار پرسرعت‌تر از رکورد پرواز افقی او بود، در کارهایی که این بدن تازه می‌توانست انجام دهد، محدودیتی وجود داشت؛ و برای از بین بردن این محدودیت، به تلاش زیادی نیاز بود. جاناتان پیش خود اندیشید که در بهشت نباید هیچ محدودیتی وجود داشته باشد.

ابرها از هم جدا شدند. همراهانش گفتند: فرودت مبارک، جاناتان! و سپس دود شدند و به هوا رفتند.

جاناتان بر فراز دریا به سمت خط ساحلی ناهموار پرواز می‌کرد. تعداد کمی مرغ دریایی در جریانِ هوای رو به بالا بر فراز صخره‌ها کار می‌کردند؛ تعدادی دیگر در جایی دورتر، به سمت شمال در افق پرواز می‌کردند.

منبع: سینما-اقتباس: جاناتان مرغ دریایی (۱۹۷۳)

لينك خريد كتاب جاناتان مرغ دريايي:

جي بوك

ديجي كالا

آمازون

كتابجاناتان مرغ درياييفرهنگفيلمهاليوود
Strategy MBA
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید