همه ما بیشتر درباره زیبایی‌های شمال شنیده‌ایم و آن را با کوه و دریا و جنگل‌هایش می‌شناسیم. اما این زیبایی‌ها تنها بخشی از جاذبه‌های این خطه سرسبز هستند و در واقع با سفر به این منطقه، می‌توان از طبیعت زیبا و سرسبز آن لذت برد، تفریحات مختلف آبی انجام داد و هم‌چنین با رفتن به جاهای مخوف و رعب‌آوری که در دل برخی از روستاها و جنگل‌های آن قرار گرفته‌اند، هیجان و دلهره را هم چاشنی سفرمان کنیم.
حال برای اینکه تعریف متفاوتی از شمال کشور داشته باشیم، ما این مقاله را اختصاص داده‌ایم به معرفی ترسناک‌ترین خانه ایران و روی سخنمان به سمت کسانی‌است که عاشق دیدن فیلم‌های ترسناک هستند و می‌خواهند زندگی پرهیجانی داشته باشند. پس اگر قلب سالمی دارید و عاشق ماجراجویی در مکان‌های ترسناک و رعب‌آور هستید، با ما همراه شوید تا برای شما داستان‌های از این خانه مخوف که در یکی از روستاهای شمالی واقع شده، تعریف کنیم.
خانه‌ای مخوف و ترسناک، در جنگل اسرارآمیز هفت دغنان در نزدیکی بندر انزلی و صومعه سرا، از توابع استان گیلان قرار گرفته است. این خانه قدیمی که به شکل کلبه‌ای متروکه است، در بیرون از منطقه روستایی واقع شده و به گفته محلی‌های آن‌جا، صداهایی وحشت‌آور هم از این کلبه شنیده می‌شود. از این‌رو به گردشگران و افراد محلی توصیه می‌شود تا قبل از غروب آفتاب این منطقه را ترک کنند و هرگز به داخل کلبه نروند. این کلبه به "کلبه وحشت انزلی" معروف است.
اگر برای ماجراجویی به این خطه از شمال کشور آمده‌اید و می‌خواهید از نزدیک شاهد ترسناک‌ترین کلبه ایران باشید، باید به قسمت شرقی روستای وسکه (در ۳۰ کیلومتری رضوانشهر)، جایی که هوا ناگهان سنگین‌تر می‌شود، بروید که البته سنگین شدن هوای این منطقه، شاید به دلیل این خانه متروکه باشد.
به این نکته توجه داشته باشید، پس از اتفاقاتی که در این‌جا رخ داد، کلبه توسط پلیس محلی تخلیه و تحت تدابیر امنیتی قرار گرفت و از آن زمان به بعد هم کسی اجازه ندارد که به این کلبه وحشت نزدیک شده و یا از آن دیدن کند.
در خصوص این کلبه، داستان‌هایی زیاد و دور از ذهنی روایت شده که به نظر اهالی این منطقه تمامی این داستان‌ها واقعیت دارد، بنابراین ما هم در این‌جا دو روایت از اتفاقاتی که در این کلبه اتفاق افتاده است را بیان می‌کنیم و قضاوت واقعی یا تخیلی بودن داستان‌ها را برعهده خودتان می‌گذاریم.
این اتفاق وحشتناک و ناخوشایند، در سال 1365 رخ داد. داستان از آن‌جایی شروع شد که برای اولین بار چهار پسر دانشجو به این روستا آمدند تا شجاعتشان را محک بزنند و برخلاف تمام حرف و حدیث‌هایی که از این کلبه مخوف شنیده بودند، شب را در این مکان سپری کنند. اما هنوز شب را به صبح نرسانده بودند که دو نفر از پسرها به دلایلی نامعلوم از کلبه پا به فرار گذاشتند و دو نفر جامانده به سرنوشت غم‌انگیزی دچار شدند. یکی از آن‌ها در همان کلبه به دلیل ترس و ایست قلبی جان داد و دیگری که جان سالم به در برد، سلامت عقل خود را از دست می‌دهد و هیچ وقت، به حالت عادی خود برنمی‌گردد.
این اتفاق دوباره در سال 1369 دوباره تکرار می‌شود، با این تفاوت که قربانیان داستان، این بار سه دختر بودند. دختران شجاع قصه ما، با اینکه از اتفاق چند سال پیش با خبر بودند، تصمیم می‌گیرند تا به افسانه کلبه وحشت پایان دهند و راز آن را کشف کنند.
به گفته بومیان آن منطقه، دو روز بعد از اینکه دختران به کلبه وارد شده بودند، یکی از آن‌ها را وحشت‌زده پیدا کردند که به کلبه اشاره می‌کرد. وقتی به کلبه وارد می‌شوند با جنازه دو دختر دیگر، درون کلبه مواجه می‌شوند که در اثر ایست قلبی جان خود را از دست داده بودند. بر اساس نظر افرادی که این صحنه دلخراش را دیده بودند، گویی دختران قبل از مرگ به نقطه‌ای خیره شده بودند و به حالت چشم باز جان خود را از دست داده بودند. چند روز پس از این حادثه، دختر سوم هم خودکشی کرد و همین امر باعث شد تا شوم بودن کلبه بیش از قبل ثابت شود.
اگر شما هم اهل ماجراجویی، طبیعت‌گردی و تفریحات متنوع آبی هستید، چه خوب است، شمال کشور را برای سفر انتخاب کنید. البته شمال از مناطق پرمسافر کشور است و افراد زیادی را از نقاط مختلف ایران و جهان به سمت خود می‌کشاند. بنابراین بهتر است قبل از حرکت، برای اجاره ویلا شمال این‌جا کلیک کنید تا اقامتگاه خود را به صورت آنلاین رزرو کرده و در زمان سفر با مشکل اسکان مواجه نشوید.
