ویرگول
ورودثبت نام
رضا سمنگانی
رضا سمنگانی
خواندن ۱۶ دقیقه·۲ سال پیش

آموزشی سربازی (دی 1400 خورشیدی، مرکز آموزش 01 شهدای وظیفه نزاجا)

به­ نام­ خدا

این نوشته برخی رخدادها و پیشامدهای روی­داده در تاریخ 11 دی تا 29 دی سال 1400 است. در این بازه، اینجانب به­ همراه بیش ­از 700 نفر، در مرکز آموزشی 01 شهدای وظیفه نزاجا، آموزشی رزم مقدماتی را سپری کردیم.

جمعه 10 دی ماه است. وسایل و باروبنه ­ی سفر اجباری آماده می‌شود. فردا یک آغاز است برای یک دوره خاص. برای رفتن به 01 با مترو، بهتر است ایستگاه نیروهوایی پیاده شد. بیرون از مترو خیابان پیروزی است. باید آن سمت خیابان پیروزی رفت. یک پل هوایی جلوتر وجود دارد. با ورود به بزرگ‌راه بسیج، از پل هوایی عبور کرده و دیوارهای 01 دیده می‌شود. باید به‌سوی درِ جنوب حرکت کرد. ورود با در دست­ داشتن برگ سفید و کارت واکسیناسیون کرونا، از در جنوب مرکز آموزش است. مسیری ایجاد شده است که در انتهای آن یک روحانی با قرآنی در دست، از سربازان استقبال می‌کند.

مسیرهایی از ابتدای ورود تا رسیدن به گروهان طراحی شده. افراد گوناگونی در ادامه راه دیده می­شود. در یک بخش، سلامت جسم و روان بررسی می­شود. بازرسی وسایل انجام می­شود. پس‌از آن در بخشی دسته­ دسته صندلی­ هایی قرارگرفته است. باید ردیف‌به‌ردیف وارد اتاقک شد. در این گام، کارت ملی، برگ سفید و گوشی ­ها توسط سربازانی که آن­طرف نشسته ­اند، گرفته می‌شود و یک الکل بدبو و دو بسته ماسک سه ­لایه سفید می­دهند. از این مرحله که گذشت باید در ادامه راه، سوار اتوبوس شد. اندکی بعد، اتوبوس راه می­افتد. پس­ از چند دقیقه، به دیوسالار می‌رسد. در آنجا، افراد به­ شکل ستونی نشسته ­اند. باید در صفی بود که در آن کاغذی گرفته شود که شماره گروهان در آن مشخص شده است. گروهان­ ها براساس رشته و مقطع تحصیلی جدا شده است. ظاهرا اولین‌بار است که خود مرکز آموزش از‌پیش، گروهان افراد را مشخص کرده است. پس ­از آن­که تعداد مشخصی از افراد در یک گروهان مشخص شد، به­ همراه یک سرباز وارد گام بعدی می­شوند. پس ­از راهپیمایی اندکی، وارد یکی از سالن­­ه ای غذاخوری می­شوند. فرم­هایی را برای بیمه پُرمی­کنند. اکنون نوبت به گرفتن لباس­ها می­شود. لباس نظامی (فرنچ)، شلوار، پوتین، کلاه و اوورکت، با توجه به اندازه افراد مشخص می­شود. کسانی که دیرتر آمدند سایز مناسب را پیدا نکردند ولی تا فردا مشکل آن‌ها حل خواهد شد.

تخت و کمد
تخت و کمد

با ورود به گروهان، شماره تخت­ و شماره آسایشگاه را فرمانده گروهان می‌دهد. به هر سرباز یک تخت و کمد اختصاص یافته است. روی تخت و داخل کمد، وسایلی قرار دارند که استحقاقی نام دارد. کلاه کشی، دستکش بافتنی، واکس و دو فرچه، پودر لباس­شویی، کمربند، یک صابون، مسواک و خمیردندان، لیف، دو حوله کوچک و بزرگ و چند چیز غیرلازم دیگر. فرمانده می­گوید: ((لباس­هایتان را بپوشید و اگر اندازه­تان نبود، بگویید تا فردا این مشکل برطرف شود)). دوباره باید فرم‌هایی پُر شود.

نوبت به نخستین وعده غذایی می­شود. ظرف غذایی به هر فرد تخصیص داده شده است. همگی به سمت غذاخوری حرکت می‌کنند. ناهار، مرغ و برنج است. مطلوب نیست ولی قابل خوردن است. در نخستین روز، مشکل آب وجود دارد. باید ظرف‌ها شسته شود. می‌توان به‌جای ظرفِ غذایی که سازمان داده است، ظروف یکبار مصرف برای تمام وعده‌ها گرفته شود.

سایت زباله
سایت زباله

بوفه، تقریبا نزدیک مسجد قرار دارد. نزدیک‌ترین گروهان به مسجد، گروهان 013 است. هوا خیلی سرد نیست. صدای پرندگانی به گوش می‌آید. پشت مسجد، بخشی به نام سایت زباله وجود دارد. کلی زباله روی زمین و سطل‌های مکانیزه قرارد دارد. تصویر زیبایی ندارد. همان نزدیکی، خیاط‌خانه قرار دارد. همه‌ی سربازان باید پرچم و شماره گروهان خود را بر روی لباس خود بدوزند. مشکل لباس‌ها باید تا فردا حل شود. در هنگام حرکت به‌سوی بوفه، میوه‌فروشی، انتشاراتی و کتاب‌فروشی به‌چشم می‌خورد. هنوز ارتباط با بیرون برقرار نشده است. قرار است فهرستی تهیه شود تا کسانی که تلفن همراه ساده و بدون دوربین دارند، تا فرداپس‌فردا به‌دستشان برسد. دو سرباز در کنار فرمانده حضور دارند تا در کنار سربازان آموزشی باشند. نخستین چیزی که سربازان به فراگیران آموزش می‌دهند، قوانین مربوط به پوشش لباس، گتر کردن شلوار و آنکارد تخت و کمد است. حالت پوشیدن لباس، دو جور است. ناقص و کامل. در ناقص، بدون پوتین و کلاه ولی در کامل حتما باید کلاه به‌همراه پوتین پوشیده شود. سرکردن کلاه کشی، ممنوع است ولی استفاده کردن از آن اشکالی ندارد! استفاده از اوورکت و نکشیدن زیپ آن تا انتها، اشکال دارد. گتر کردن، به‌حالت قراردادن پاچه شلوار به زیر کشی است که از بوفه یا بیرون 01 قابل خرید است. به‌حالتی از نظم که در کمد و تخت اعمال می‌شود، آنکارد گفته می‌شود. قرارگرفتن لیوان، قاشق و چنگال، مسواک و خمیردندان، ظرف غذا، دو حوله در بخش بالایی کمد، حالت عجیبی به کمد داده است. در بخش پایینی کمد، راگ ساکی قرار دارد که تمام وسایل اضافی را باید در آن قرار داد. وسایل اضافی آوردن، مشکل‌ساز است. کیف و وسایل دیگر را باید در زیر تخت، جایی که دیده نشود، قرار داد. بعدازظهر شد. زمان به‌سختی می‌گذرد. قوانین پادگان و یک سری اطلاعات در تابلویی میان دو آسایشگاه قرار گرفته است. سربازان وظیفه، امشب را با سربازان آموزشی سر می‌کند تا مسئولیت‌ها را بین بچه‌ها تقسیم کند. اندکی فرصت استراحت پیش می‌آید. بهتراست که مواد خوراکی مانند آجیل، میوه خشک و ... به‌همراه داشت. حدود ساعت 6، باید به‌سمت سالن غذاخوری حرکت کرد. شام، کتلت است. چندان مطلوب نبود. می‌توان از بوفه هم چیزی برای خوردن پیدا کرد. پس‌از شام فرصتی فراهم می‌شود تا سرباز وظیفه، از مسئولیت‌ها بگوید. مسئولیت‌ها شامل مقسم سلف، منشی، ارشد گروهان، ارشد نظافت است. سخت‌ترین مسئولیت برای مقسمین است. آن‌ها باید، صبح، ظهر و شب زودتر بقیه آماده شوند و خوراک را از آشپزخانه که در انتهای گردان 011 قرار دارد با یک گاری که در بیرون گروهان قرار دارد، به سمت سلف حرکت کنند. خوراک را بین افراد گروهان تقسیم کنند و در انتها سلف را تمیز کنند. البته به مقسمین، نگه‌بانی کم‌تر می‌خورد.

برنامه نظافت توسط سرباز وظیفه اعلام می‌شود. همه سربازان باید بخشی از نظافت را به‌عهده بگیرند. نظافت‌‌کردن شامل نظافت آسایشگاه‌ها، کریدور و اتاق منشی، سرویس بهداشتی و اطراف یگان در روزهای زوج و فرد است. قرارشد نفرات هفتگی تغییر کنند. جدول نظافت توسط منشی نگارش می‌شود و در تابلو نصب می‌شود. قرار است بالاخره امروز تمام شود. این روز به‌قدری طولانی است که روزهای دیگر نیست. در کنار آسایشگاه، یک مکانی قرار دارد که شامل شیرهای آب، حمام و دست‌شویی است. امشب آب نیست ولی چاره‌ای هم نیست، باید به‌گونه‌ای برای خوابیدن آماده شد.

سه بخش در نگه‌بانی وجود دارد: نگهبانی اسلحه‌خانه، پاس‌بخش و گروه‌بان نگه‌بان. تقریبا هر سه مورد وظیفه‌ی خاصی ندارند ولی نگهبان اسلحه‌خانه، به‌شکل شیفتی، سه نفر در روز دوساعت دوساعت نگه‌بانی می‌دهند. پاس‌بخش در روزهای نخست در هنگام خواب در آسایشگاه‌ها قدم می‌زند که از وقوع رخدادهای نامناسب جلوگیری کند. تقریبا این مسئولیت چند روز بعد عملا کاربردی ندارد. مسئولیت گروه‌بان نگهبان، به سرشماری افراد در هنگام خواب، انتقال زباله به سایت زباله و اطلاع‌رسانی وضعیت گروهان در صبح روز بعد به فرمانده گردان است. می‌توان آنکارد تخت را باز نکرد و با ملحفه و پتوی خود خوابید ولی برخی تاب نمی‌آورند و آنکارد تخت را به‌هم می‌زنند. بالاخره، قرار است امروز تمام شود. روز سختی بود. از ورود به 01 تا تحویل وسایل استحقاقی. ناهار و شام نه‌چندان مطلوب، بی‌آبی، تقسیم وظایف، خیاط‌خانه و مسجد. شاید بتوان گفت، امروز سخت‌ترین، طولانی‌ترین و پرماجراترین روز در کل این دوره از آموزشی باشد.

((صبح‌به‌خیر آسایشگاه!))، این جمله‌ای است که باید با آن بیدار شد. چراغ‌های آسایشگاه که ساعت 10 شب خاموش شد، حدود ساعت چهار و نیم و پنج روشن ‌شد. پس‌از بیداری، آنکارد کردن تخت و کمد انجام می‌شود. پس‌از پوشیدن لباس نظامی، حرکت به‌سوی غذاخوری گروهان آغاز می‌شود. هوا تاریک است و ممکن است که راه گم شود. صداهایی از بزرگ‌‌راه‌های اطراف 01 به‌گوش می‌رسد. چشم، چشم را نمی‌بیند. صبحانه، بهتر از ناهار و شام است. در کل وعده صبحانه شامل یکی از موارد بعدی است. عدسی، کره‌و مربا، پنیر، تخم‌مرع، املت، شیر و کیک، حلورده. شیر و پنیر برای محصولات کالبر است. وعده صبحانه اندازه کمی دارد ولی در کل قابل‌قبول است. پس‌از صبحانه، هوا همچنان تاریک است. بخش نظافت آغاز می‌شود. هر کسی باید وظیفه نظافت خودش رو در بخش تعیین شده انجام دهد. هرچند خیلی جدی نیست ولی به‌هرروی باید کاری انجام شود. پس‌از نظافت همچنان هوا تاریک است. آنکارد تخت و کمد را اجرا می‌شود.

کلاس‌های آموزشی در سه جا تشکیل می‌شود: مسجد، میدان آموزش و سالن غذاخوری. سالن غذاخوری زمانی کلاس تشکیل می‌شود که شرایط آب‌وهوایی در میدان آموزشی مطلوب نباشد یا دلیل دیگری وجود داشته باشد. بخش زیادی از کلاس‌ها در مسجد است. در آنجا صندلی‌‌هایی چیده شده است و هر گردان و گروهان با نظم خاصی که گاهی رعایت نمی‌شود و یا گاهی این نظم تغییر می‌کند، باید در این نظم شرکت داشته باشند. ((صندلی خالی جلو را پر کنید!)) این جمله‌ای است که در موارد زیاد از بلندگو شنیده می‌شود. در کلاس‌ها و سخنرانی‌های مسجد، قوانین خاصی برقرار است. صلوات‌ها، باید مقطع باشد. پاسخ ‌برخی جملات از پیش تعیین شده است و سربازان باید همان را بگویند. ((نصر من الله و فتح غریب)) این پاسخی است به ((خسته نباشد)). ((و علیکم السلام امیر/جناب))، این هم پاسخی است به سلام سخنور جلسه. افراد حاضر در آنجا، تاکید بسیاری بر روی این مواد دارند. شاید تنها کاری که نیاز است تا در مسجد انجام شود، این است که این موارد رعایت شود ("صلوات مقتع"، پاسخ به سلام و چیزهایی مانند این که از پیش آموزش داده می‌شود) و مواردی هم باید درباره نوع نشستن رعایت شود. معرفی هم شیوه خاصی دارد. ((بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، فراگیر آموزشی ...، جمعی گروهان ...، گردان، مرکز آموزش شهدای ...)). این شیوه خاص معرفی است، هنگامی که کسی بخواهد مطلبی را ارائه کند. هرچند اگر رعایت هم نشود مشکلی پیش نمی‌آید. افتتاحیه این دوره، قرار است که دوشنبه صبح برگزار شود. در این نشست، امیر سیاری قرار است که حضور داشته باشد.

فرمنده و رئیس عقیدت سیاسی مرکز
فرمنده و رئیس عقیدت سیاسی مرکز

یک‌شنبه با فرمانده مرکز آموزش، جلسه‌ای در مسجد برقرار می‌شود. فردی خوش‌سخن است که از صحبت‌‌های وی خستگی ایجاد نمی‌شود. قرار است فرمانده مرکز آموزش یک‌شنبه شب به گروه‌هان‌ها سرکشی کند و تک‌تک با سربازان جملات کوتاهی را ردوبدل کند. ((رشته‌ات چیست؟ اهل کجایی؟)). این پرسش‌هایی است که فرمانده مرکز می‌کند. سرکشی‌کردن مقام‌های بالا، یکی از مواردی است که بسیار در این روزهای دوره رخ خواهد داد.

تخصیص روحانی به گروهان ها
تخصیص روحانی به گروهان ها

به‌هر گروهان، یک روحانی تخصیص داده شده است. این فرد شب‌ها به گروهان‌ها سرکشی می‌کند و پرسش‌ها و مسائل سربازها پاسخ می‌دهد. در هنگام صبحانه‌، ناهار و شام در سالن غذاخوری حضور دارد. گاهی در ابتدا و انتهای کلاس‌های آموزشی نظامی که توسط فرمانده گروهان اجرا می‌شود، کم‌وبیش 5 الی 10 دقیقه سخنانی را ارائه خواهد کرد. در مسجد بین نمازها، در یک برنامه‌ای که توسط بخش "عقیدتی‌سیاسی" مرکز چیده شده است، یک روحانی از روحانی‌های تخصیص‌یافته‌شده به گروه‌هان‌ها دقایقی را سخن می‌گوید و نماز هم توسط روحانی دیگری اقامه می‌شود. یک سرباز برای مسجد، حضور دارد که برای قرائت قرآن، مکبری‌کردن و بخش‌های رایانه‌ای جلسات در مسجد کارهایی را انجام می‌شود. صفحه‌ای بر روی پرده نمایش هست که تاریخ و موضوع کلاس و جلسه‌ی در مسجد را به‌نمایش در می‌آورد و هر روز اصلاح می‌شود. معمولا در بین نماز ظهر و عصر، کلیپ‌هایی که توسط عقیدتی‌سیاسی از پیش تهیه می‌شود، به نمایش گذاشته می‌شود. از کلیپ‌های ورود به 01 تا بحث‌های گوناگون دیگر. تهیه کلیپ هنگام کلاس‌ها، هنگام جلسات سخنرانی مقامات بالا و هر موقع مشابه به این‌ها انجام می‌شود. فرمانده مرکز تاکید زیادی بر خواندن نماز دارد و آن را بخشی از برنامه‌ی آموزشی می‌داند. در یکی از شب‌ها اعلام می‌شود که امیر شیخ در نماز مغرب حضور دارد و تاکید زیادی به حضور در مسجد می‌شود. استقبال زیادی نمی‌شود. امیر شیخ در جلسه از اهمیت نماز صحبت می‌کند. سخنان‌اش دل‌نشین نیست ولی حرف‌های فرمانده مرکز دل‌نشین‌تر است.

محل آموزش در میدان
محل آموزش در میدان

کلاس‌ها نهایت تا حدود ساعت 4 بعدازظهر ادامه دارد. کلاس‌های آموزش رزم مقدماتی شامل آموزش‌هایی است که دو بخش اساسی آن "بازوبست سلاح" و "نحوه تیراندازی" است. سلسله‌مراتب نظامی، احترامات نظامی، مقدمات رژه، جهت‌یابی، انواع سلاح‌ها، پدافند غیرعامل و ... در این آموزش‌ها قرار دارد. در همین هفته، وسایلی به سربازان تحویل داده می‌شود که در انتهای دوره از آن‌ها، پس گرفته می‌شود. چهاربندفانوسقه و زیلو. در بیشتر کلاس‌های میدان آموزش، چهاربندفانوسقه به کمر بسته می‌شود و بندهای آن از پشت به جلو، متصل می‌شود. زیلو در فاصله بین بندهای چهاربند و شکم قرار می‌گیرد. هنگام آموزش نظامی، وسایل کمک آموزشی توسط سربازان به‌نوبت حمل می‌شود. در میدان آموزش برای نشستن، از صندلی‌های طبقاتی استفاده می‌شود.

یک‌شنبه قرار است وضعیت استفاده از موبایل‌ها اعلام شود. موبایل‌های ساده و بدون دوربین در فضای گروهان قابل استفاده خواهد بود. موبایل‌های دیگر هم پس‌از ساعت 5 بعدازظهر در جایی دیگر قابل استفاده خواهد بود. سربازان را به دوگروه زوج و فرد تقسیم می‌کنند. پس‌از ساعت 5 بعدازظهر، گروه‌گروه افراد به سمت درِ شمال مرکز حرکت می‌کنند.

تاریکی شب
تاریکی شب

برای رفتن به سمت در شمال و تحویل ابزارهای الکترونیکی، بهتر است که از میدان آموزش عبور کرد. پرچم در وسط میدان در آسمان به‌اهتزاز درآمده است. هوا خنک است. باید کاغذی که روز نخست داده شده است و یک عدد روی آن نوشته شده است، همراه باشد. پس‌از عبور از میدان آموزش، یک دوراهی وجود دارد. یک راه مستقیم که از حفاظت‌اطلاعات عبور می‌کند و دیگری راهی که اگرچه در تاریکی شب ترسناک است ولی مسیر عبور از حفاظت را دور می‌زند. درِ شمال دیده می‌شود. کنار آن راهی وجود دارد که ظاهرا آن‌جا پارکینگ است. سمت راست‌، محل نگه‌داری گوشی‌ها، تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌ها است. در روزهای نخست، صف طویلی برای تحویل وسایل شکل گرفته است. آن‌جا اتاقک کوچکی است که چند سرباز در آن حضور دارند و به‌کارها رسیدگی می‌کنند. در ابتدا گفته می‌شود که برای گرفتن این وسایل، نیاز است که سربازان وضعیت کامل داشته باشند ولی پس‌از مدتی این قانون برداشته می‌شود، هرچند دوباره به وضعیت نخست برمی‌گردد! سمت چپ تالار "گل نرگس" است که برای استفاده از وسایل الکترونیکی می‌توان از این بخش استفاده کرد. یک بوفه‌ای هم در آن‌جا وجود دارد که گاهی غذای اصلی هم فراهم می‌کند. خوراک‌اش نامطلوب نیست. حضور در این تالار، فرصتی فراهم می‌کند که با فضای بیرون رابطه برقرار کرد. فرمانده مرکز می‌گوید بنا به دلایل امنتی با لباس تظامی عکس و فیلم گرفته نشود، هرچند خیلی رعایت نمی‌شود. تیرگی هوا بیش‌تر شده است. پرچم از وسط میدان پایین آمده است.

روز افتتاحیه
روز افتتاحیه

دوشنبه صبح، رسما با آیین افتتاحیه، دوره آغاز می‌شود. تقریبا پس‌از این چند روز، روزمرگی دوره آغاز شده است. برنامه، به‌شکل روزبه‌روز می‌آید. سه‌شنبه صبح، برنامه ورزش چیده شده است، برنامه‌ای که هرگز تکرار نشد ولی از آن روز به‌بعد در گروهان‌ها نشانه‌هایی از سرماخورگی به‌وجود می‌آید. میزان مصرف قرص در گروهان‌ها در این هفته بالا می‌رود ولی خیلی مشکل پیچیده‌ای ایجاد نمی‌شود. علاوه‌بر سربازانی که پزشک هستند و در گروهان‌ها تخصیص‌یافته‌اند، بهداری هم وجود دارد و یک جای مخصوصی برای افراد مشکوک به کرونا تهیه شده است، هرچند شاید خیلی مطلوب نباشد. ورزش، شامل دویدن نرم با کلاه کشی، پوتین، دستکش و بدون فرنچ و اوور کت است تا نظم خاصی در میدان آموزش ایجاد شود. هر گروهان با یک پرچم که شعار مذهبی دارد و در دست جلودار گروهان است، دیده می‌شود.

گفته می‌شود که تصمیات سازمان، به‌لحظه است و هنوز خبری از مرخصی شنیده نمی‌شود ولی پنج‌شنبه هفته اول که کلاس آموزشی هم در بعدازظهر تشکیل نشد و روز آموزشی کوتاه‌تری است، خبر مرخصی منتشر می‌شود. برای متعهلین، تا 5 و 6 صبح شنبه و برای مجردها، یک سری تا جمعه و برای عده‌ای دیگر از جمعه تا شنبه صبح داده می‌شود. البته با برگه مرخصی می‌توان تا 9 شب همان روز به مرکز آموزش بازگشت. از هفته دوم، مرخصی‌های از ساعت 5 بعدازظهر تا 5 صبح تقریبا برای همه به‌جز نگه‌بانان، فراهم است. جمعه، خبری از بیدارباش نیست ولی مقسمین برای سهمیه صبحانه بیدار می‌شوند. در این یک هفته، بسیاری به بیداری در صبح زود عادت کرده‌اند. جمعه برای افراد حاضر در گروهان، به‌کندی تا جای ممکن می‌گذرد. اصلا با روزهای دیگر قابل مقایسه نیست. یک سری قوانین برای نگهبان تعریف شده است. مهمترین آن پاسخگویی به تلفن در گروهان است. ((سلام، نگه‌بان گروهان ...)) این جمله‌ای بود که هنگام برداشتن تلفن باید گفته می‌شد، هرچند نگفتن آن مشکلی ایجاد نمی‌کند. نگه‌بانی در روز جمعه مزایا و معایب خود را دارد. قدم‌زدن در مرکز، شست‌وشوی لباس‌ها، استراحت مطلق، مطالعه و بسیاری از کارهای دیگر را می‌توان در روز جمعه انجام داد. هرچند که زمان در جمعه به‌سختی می‌گذرد. کم‌کم، افرادی که مرخصی رفته‌اند، برمی‌گردند.

شنبه، آغازی دیگر است که شباهت‌های زیادی به هفته نخست دارد. بیداری، ناشتایی، نماز، نظافت عمومی، کلاس آموزشی (مسجد یا میدان)، کمی استراحت، ناهار و نماز، کمی استراحت، کلاس آموزشی (مسجد یا میدان)، استراحت، درِ شمال و تالار گل نرگس، نظافت شخصی، شام و نماز، استراحت و خاموشی. این روند کلی کارهایی است که این هفته هم انجام می‌شود. کلاس‌های مسجد توسط بخش‌های مختلف سازمان به‌اجرا درمی‌آید. عقیدتی‌سیاسی، حفاظت‌اطلاعات، بخش‌های گوناگون ارتش، معارف جنگ و بخش‌های متفرقه. در مسجد با وضعیت ناقص لباس پوشیده می‌شود. دری که سربازان به مسجد ورود می‌کنند، جایگاه‌هایی را برای دمپایی گذاشته‌اند. بهتر است که دمپایی را در داخل کیسه‌ای قرار داد و آن‌را به‌داخل مسجد برد. درغیراین‌صورت، تضمینی برای یافتن دمپایی پس‌از بازگشت از مسجد نیست.

حجت الاسلام علیرضا خوشی خوانساری
حجت الاسلام علیرضا خوشی خوانساری

یک‌شنبه بعدازظهر، کلاسی توسط عقیدی‌سیاسی تعریف شده است. "حجت‌الاسلام علیرضا خوشی خوانساری". از ابتدای حضوری وی، تفاوت با سایر کلاس‌ها احساس می‌شود. کلاسی دوطرفه که سربازان حق اظهارنظر کردن دارند. خواب‌آلودگی در این کلاس حس نمی‌شود. پایان این هفته، معاف از رزم‌ها مرخص می‌شوند ولی دوره برای سایرین کمتراز یک هفته دیگر باقی مانده است. در هفته دوم، طرح داوطلبانه صدف برای چندین جلسه در ساعات پس‌از کلاس‌های آموزشی طراحی شده است. استقبال چندانی از این طرح، دست‌کم برای زمان نامناسب آن، نمی‌شود.

پیاده روی در تلو
پیاده روی در تلو

این هفته هم بالاخره به پایان می‌رسد. مانند هفته پیش، جمعه‌ای طولانی دارد. این جمعه باران آمد. هوا دلپذیر است. هفته نهایی آغاز می‌شود. شنبه و دوشنبه، روز میدان تیر است. گروهی در شنبه و گروهی دیگر در دوشنبه، به تلو خواهند رفت. قبل از رفتن به میدان تیر، کلاه فلزی و قمقمه آب تحویل سربازان داده می‌شود تا همراه زیلو و چهاربندفانوسقه با خود به میدان تیر ببرند. هرچند که به‌کار نیاید. در روز تیراندازی، پس‌از انجام تشریفاتی برای خروج سلاح و افراد، از مرکز آموزش، با اتوبوس‌هایی به سمت تلو حرکت می‌شود. پس‌از مدتی، پیاده‌روی تا موقعیت خاص تعیین‌شده ادامه دارد. هوا در تلو سرد است. دست‌کش ‌و کلاه کشی سازمانی هم پاسخگو نیست. خیس‌شدن ماسک‌های سه‌لایه احساس می‌شود. در این مدت باید سلاح و وسایل همراه را هم حمل کرد. کل زمان تیراندازی، به‌شکل درازکش، در دو بخش کمتراز 5 دقیقه انجام می‌شود ولی تا پیش‌از ظهر، زمان را اشغال می‌کند. فرمانده در روز میدان تیر، اجازه استفاده از سلاح در زمان‌های پیشبینی‌نشده دارد. در هفته پایانی، عکاس مرکز می‌آید و عکس‌های دسته‌جمعی و شخصی‌گرفته می‌شود. قیمت هر عکس10 هزار تومان است.

پوستر فیلم منصور
پوستر فیلم منصور

سه‌شنبه، آخرین روز کامل این دوره است. قرار است که فرمانده نیروی زمینی حضور داشته باشد ولی مشکلی پیش آمده است و نمی‌آید. به‌دلیل به‌هم‌خوردگی برنامه، آزمون در ابتدای صبح گرفته می‌شود. آزمون هیچ تاثیری در ترخیص از مرکز آموزش ندارد، همان‌طور که نمرات میدان تیر ندارد. پس‌از آشنایی با نیروی زمینی و سخنرانی در مسجد، بعدازظهر فیلم "منصور" به‌عنوان کلاسی از عقیدتی‌سیاسی به‌نمایش گذاشته می‌شود. امشب، آخرین شب از دوره است. چهارشنبه، مراسم اختتامیه اجرا می‌شود. قرار بود که پنجشنبه آخرین روز باشد، ولی به چهارشنبه منتقل شده است. هفته سوم دفترچه بیمه آماده می‌شود ولی برای برخی افراد، بنا به‌دلایلی آماده نیست.

آخرین روز این دوره است. مراسم اختتامیه در مسجد برگزار می‌شود. افرادی از پیش‌، تعیین شده‌اند و قرار است در یک اقدام نمایشی، ظرف غذایی را به‌عنوان یادبود، جدای از آن چیزی که به همه می‌دهند، به‌آن‌ها بدهند. مراسم طولانی نیست. به‌همه‌ی افراد عینک آفتابی به‌عنوان یادبود داده می‌شود. کم‌کم، باید جمع‌وجور کرد و رفت. تمامی وسایل استحقاقی باید برده شود یا این‌که می‌توان وسایل موردنیاز سربازان در 01 را به آن‌ها واگذار کرد. زیلو، چهاربندفانوسقه، کلاه فلزی و قمقمه آب تحویل گروهان می‌شود. برگه‌ای تحت‌عنوان "امریه" داده می‌شود و پایان دوره آموزش را گواهی می‌کند. هنگام خروج از در شمال این برگه کنترل می‌شود.

خروج از 01، پایان این دوره است. این دوره، با وجودی که سختی خاصی نداشت ولی به‌راحتی هم نمی‌گذشت. در این دوره، در بسیاری از موارد از سربازان مشکلات موجود در مرکز آموزش و حتی مشکلات موجود در پروژه جایگزین خدمت در جلسه با مسئولین مربوطه‌اش، پرسش می‌شود ولی رفع مشکل، در بسیاری از موارد، به همین طرح پرسش بسنده می‌شود. در کل حضور در مرکز آموزش 01 خالی از لطف نبود.

آموزشی سربازیدی ماه 1400پروژه جایگزین خدمت01 ارتش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید