چینیها نفرین عجیبی دارند، به این مضمون:
«تو را نفرین میکنم، امیدوارم در عصر سرنوشتسازی متولد بشوی.»
ما در عصر سرنوشتسازی به دنیا آمدهایم که آکنده از تجربیات، ماجراها، برخوردهای جوراجور است، نه تنها چون گذشته میان فضایل و رذایل، بلکه بین خود فضایل. و این از همه آنها غمبارتر است. فضایل شناختهشده کهن اقتدار خود را دارند از دست میدهند. دیگر نمیتوانند خواستهای مذهبی، اخلاقی، عقلی و اجتماعی روح معاصر را برآورده سازند.
چنین مینماید که روح انسان وسعت بیشتری یافته است و دیگر نمیتواند در قالبهای کهن بگنجد. جنگ داخلی بیرحمی در اندامهای حیاتی زمان ما آغاز شده است، و آگاه یا ناآگاه، در اندامهای حیاتی هر انسان آگاه به زمانهاش هم: جنگی میان اسطوره قدیم و اسطوره جدید.
اسطوره قدیم که قبلا قادر مطلق بوده است، اکنون قدرتش را از دست داده و با این حال مذبوحانه تلاش میکند تا لختی دیگر زندگیمان را به ضابطه خود درآورد. و اسطوره جدید که با ناشیگری و بدون سازمان در کشمکش اداره کردن روحمان است. از اینروست که هر انسان زندهای امروز لای دندانههای سرنوشت نمایشی زمانش درافتاده است.
ما باید با قهرمانی کامل به این حقیقت تن دردهیم که صلح و لذت بیخیال و خوشبختی به زمانهای دیگر، گذشته یا آینده، متعلق است و نه به زمان ما. زمان ما از مدتها پیش وارد منطقهالبروج اضطراب شده است.
? گزارش به خاک یونان
? نیکوس کازانتزاکیس