طبیعی است و قتی چند نیروی متفاوت در زمینه ای به تضاد منافع برسند بر علیه هم توطعه کننند .خواه در یک خانواده خواه سیستم های سیاسی ,ممکن است توطعه بین دو شرکت کوچک باشد یا بین سوسیالیسم و سرمایه داری یا نیروی های اسلام گرا بر علیه نظام سرمایه داری توطعه چی نی کنند و نظام سرمایه داری بر عیله اسلام دست به توطعه بزند.
اصولا جنگ سرد را میتوان بزرگترین توطعه چینی دانست که طرفین بجای جنگ اشکار بر علیه هم به توطعه چینی میپرداختند.
اما چرا امروز برخی واژه توهم توطعه را اختراع کرده اند؟ خب به خاطر این است که نیروی سرمایه داری نیروی غالب است که دائما بر علیه دیگر گروه ها و نیروها توطعه چینی میکند و برای در امان ماندن توطعه هایش و کارامدی بیشتر انها توطعه طراحی کرده به نام توهم توطعه که طی ان به هرکس که به نقشه های نظام لیبرال دموکراسی ایراد بگبرد به متوهم بودن متهم میشود.
بیشتر کسانی که از واژه من دراوردی توهم توطعه استفاده میکنند نان خود نظام لیبرال دموکراسی هستند مثلا روزنامه نگاران لیبرال و یا مورجین فرهنگی ان هستند که طبیعی است زیرا نانشان از لیبرالیسم در میاید و طبیعی است که جانب داری انرا بکنند .