جمهوری در عمل یک دین استبدادی و تمامیت خواه است که میخواهد تمام فرهنگ ها سنن و اداب و رسوم را نابود کند. جمهوری خواهان به ما وعده هر یک یک رای را میدهند اما آنها در عمل ما را سرکوب خواهند کرد مانند حزب طلوع طلایی در یونان که حزب ملی گرا بود و دموکراسی خواهان یونان از ترس رای اوردن و قدرت گرفتن انرا ممنوع اعلام کردند. احزاب ملی گرایی آلمان هم با هزار بدبختی دوام اورده اند و تعدادی درطول جنگ سرد ممنوع اعلام شده اند. دموکراتها خود میدانند جمهوری و دموکراسی یک توهم هست اما برای حکومت کردن به این خدای دروغین نیاز دارند.
هنوز جمهوری به ایران نیامده انها با سنت های چند هزار ساله ما مخالف میکنند نمونه اش حاجی فیروز که به ایرانی که هرگز برده داری نکرده انگ نژاد پرستی میزنند و جار و جنجال بزرگی به راه انداخته اند تا فرهنگ ما را نابود کنند. در جمهوری واقعی جایی برای ما نیست یا مجاهدین خلق ما را تیر باران خواهند کرد و یا در جمهوری لیبرال ها ما را خانهنشین و احزابمان را غیر قانونی اعلام خواهند کرد همچنان که هم اکنون نیز خانه نشینیم.
کسانی که از جمهوری حرف میزنند دروغ میگویند چرا که یک جمهوری واقعی به انارشی می انجامد. جمهوری خواهان در نهایت یا ایران را تجزیه خواهند کرد یا تجزیه طلب ها را سرکوب خواهند کرد در نتیجه هیچ جمهوری واقعی در کار نیست.
قبلا در همین وبلاگ کفته بودم که از اساس دموکراسی یک پارادکس است. اگر در امریکا قوانین مسیحی اجرا شود دیکتاتوری مسیحیان میشود و اگر اکثریت مسیحی سرکوب شوند دیکتاتوری سکو لار ها برقرار میشود. یا مثال دیگر کشور خودمان که نظام جمهوری اسلامی با نود هشت درصد آرا پیروز اعلام شد حال اگر به قوانین اسلام رجوع کنیم دیکتاتوری بر علیه همجنس گرایان است اگر به رای اکثریت اسلام خواه عمل نکنیم دیکتاتوری سکولار ها است. جمهوری خواهن و اپوزوسیون جمهوری اسلامی یا یکمشت خائن هستند یا یک مشت ادم مصخره.