یک ماه گذشت و هنوز روسیه به اهدافش که با قلدری و تکبر برمیشمرد نرسیده و نشانه ها میگوید که احتمالا دیگر روسیه توان اجرایی نقشه ای بزرگ که تومار ارتش اوکراین را در هم بپیچد ندارد .
در اولین روز جنگ روسیه یک عملیات هلیبرن بزرگ انجام داد و نیروهای ویژه را در پشت خطوط اوکراین در یک پایگاه هوایی در نزدیکی پایتخت پیاده کرد ، اکنون دیگر از آن نقشه های شجاعانه ، هوشمندانه و جسورانه خبری نیست این یعنی دیگر فرماندهان روسی نقشه ای در چنته ندارند تا رو کنند ، سلاح جدید و عجیب و قریبی هم برای رو کردن ندارند و نه نیروی بزرگی که ناگهان وارد میدان نبرد کنند و خطوط دفاعی اوکراین را در هم بشکنند چرا که اگر این نیرو و یا سلاح ها بودند تا کنون روسیه آنها را رو کرده بود .
فرض کنیم نیروی چند ده هزار نفری به روسیه ملح گردد چه میشود ؟ هیچ تنها چند ده هزار نفر بیشتر در میدانی که از همه طرفش در اختیار اوکراین است قرار میگیرند . از پشت بوته ها یک موشک شلیک میشود و دیگر یک تانک از موجودی ارتش روسیه کم میشود همین .
چند روزی است که روسها کم و بیش چند شهر را در ضد حمله اوکراین از دست داده است یعنی اوکراین قلمرو اش را دارد پس میگیرد ، روسیه چکار کند آنها هیچ سلاحی در برابر موشک های ضد تانک ندارند و البته رفته رفته بر تعداد موشکهای اوکراین افزوده میشود و هر روز از تعداد تجهیزات سنگین روسیه کم میشود .
آماری هست که میگوید روسیه ده درصد زرهی خود را که وارد اوکراین کرده بود از دست داده است و لشگر چهارم روسیه ۳۰ درصد توان زرهی خود را از دست داده.
جایگزینی این ادوات بسیار سخت است و البته اگر روسیه در جنگ بماند هر روز تعداد بیشتری از تانکها و زرهپوش های خود را از دست خواهد داد .
طبیعی است که درچند روز گذشته روسیه نشانه هایی مبنی بر کوتاه آمدن از خواسته های بسیار بزرگش که در تقابل با استقلال اوکراین داست بنمایش میگذارد ، دیگر حرف از سرنگونی زلنسکی و غیرنظامی کردن اوکراین نیست . آنها تنها میخواهند یک جوری از اوکراین بیرون بروند و البته این شجاعت پوتین را میرساند که با یک تصمیم احساسی سربازانش را در اوکراین برای بدست آوردن یک پیروزی واهی از ترس شکست غرور روسیه یا شخص خودش قربانی نمی کند و آنها را بکشتن نمیدهد .
متوجه شکست شدن و رو در رویی با واقعیت خرد میخواهد که پوتین دارد .
