نقاط تماس در شکل ساده، به معنی مسیرهای تماس و تعامل با مخاطب میباشد. نقاطی که بدون آنها، اساسا امکان برقراری ارتباط با مشتری وجود ندارد.
نام شرکت، لوگو تایپ، ترید مارک، سربرگ، کارت ویزیت، وبسایت و تبلیغات از جمله شناخته شده ترین
نقاط تماس میباشند.
اما مرکز تماس (تلفنچی) شرکت چطور؟
آیا اگر پاسخ مشتریان با ادب و متانت داده شود بهتر است یا اینکه مشتریان با پرخاش و توهین پذیرایی شده و از پشت خط تلفن دریده شوند؟
نمای ساختمان شرکت چطور؟
بهتر است تمیز و مرتب باشد، یا فرسوده و دارای شیشههای کثیف و شکسته و اسپلیت پکیجهای معلق و سیم کشیهای آویزان؟
ناوگان توزیع کالا چطور؟
اگر ماشینهای توزیع کالا تمیز بوده و قوانین رانندگی را رعایت کنند بهتر است یا اینکه مدفون در زیر گرد و غبار، یک در میان وارد خیابانهای ورود ممنوع شده و در هر جایی توقف و سد معبر به وجود بیاورند و در صورت هرگونه اعتراض، الفاظ کشدار نثار معترضان نمایند.
خود رانندگان، بازاریابان، نگهبانان و کارمندان چطور؟
اگر ظاهری تمیز و آراسته و مودب داشته باشند بهتر است یا ظاهری کثیف و ژولیده والبته بینزاکت؟
پیکهای موتوری چطور؟
بسیاری از کسب و کارها جهت تحویل محصولات خود، از پیک موتوری استفاده میکنند. پیکها در ظاهر، افرادی خارج از کسب و کار اصلی هستند. اما در صورتیکه این افراد فاقد ظاهر موجه بوده و با مشتریان رفتار شایستهای نداشته باشند، دود آن مستقیما به چشم کسب و کار اصلی خواهد رفت.
به هرحال مواظب باشیم تا در اثر توجه افراطی به نقاط تماس کلاسیک، از نقاط تماس مهمتر غافل نشویم.