
سلام من رضا نامداری هستم یه جوون مثل خودتون باهزارتا هدف وآرزو توی زندگیش.
این اولین پست من توی ویرگول که امیدوارم خوشتون بیاد :)
چندسالی میشه که دارم هنرکار میکنم تقریبااز سال۸۸تا الان، اون سال اولین کار حرفهای تئاترم روبازی کردم، اون موقع حدود۹یا فک کنم۱۰سالم بود و این بازیگرای نوجوان روکه توی تلوزیون میدیدم بیشترعلاقهمند میشدم که توی کاری که میکنم موفق باشم.
تااین که بعدازچند سال فعالیت توی رشتهتئاتر،شاخه بازیگریو گویندگی حالا موقع انتخاب رشتم بود، خوب مسلما هرخانوادهای آرزوی اینداره که بچش دکتریا مهندس بشه فکرمیکردن هرکی رشته هنرروانتخاب کنه آینده خوبی نداره:( امامشکلی نبود طرز تفکرشون این بود.
تااین که بااسرارهای روزمره خودم هنرستان هنرهای زیبا رشته نمایش روانتخاب کردم، چقدر توی این چندسال سختی کشیدم تا بتونم دیپلم نمایشم روبگیرم، حالا دیگه ۱۹سالم شده بود و وقت اشتباه نداشتم باید یه مسیرحرفهای روبرای آیندم پپیش میگرفتم ودرکنارش به علاقم میپرادختم این بهترین تصمیمی بودکه میشد واسهی زندگیم بگیرم.
با این که عشق وعلاقم بازیگری بود، اما با میل گرایش خودم رشته مدیریت کسبو کار رو انتخاب کردم و حالا بی نهایت ازاین تصمیمم راضیم. این اتفاق بینهایت توی زندگی هنریم تاثیرگذاشتو من چندسال ازهدفم دورنگه داشت، امامن ناراضی نیستم چون این مسیری که انتخاب کردم میدونستم باهاش میتونم اون آینده کاریم روتضمین کنم وبعدادرکنارش باازادی فکرتمام از هنری که دارم استفاده کنم.
دوستان عزیزم اگر این پست منرو توی ویرگول میخونید و پسریادختری داریدکه الان وقت انتخاب رشتش هسترو واقعا از اعماق وجودتون بهش اعتمادکنیدو بزارین اون راهی که خودش علاقه دارهرو انتخاب کنه این جامعه به دکتر،مهندس فقط احتیاج نداره گاهی یه هنرمند میتونه تاثیری توی این مملکت بزاره ازلحاظ فرهنگی که مقامهای والا نمیتونن بزارن.
به امید روزهای بهترو طرزفکرهای روشنتر برای کمک به تصمیمگیری خانوادهها توآینده بچهاشون.