یه شکلات هیس از یه دکه گرفتم و کارتمو بهش دادم. هیچی نگفتم و اونم هیچی نگفت.
«رمزتون؟»
«****»
«خدمت شما»
«مرسی» رسید، شکلات و کارتمو گرفتم. چند روز قبلش دوتا از همین شکلاتا رو به قیمت ۱۶ تومن خریده بودم. میدونستم که ۱۶ تقسیم بر دو میشه ۸ و قاعدتا باید روی رسید عدد ۸ باشه اما عددی که دیدم ۱۴ بود! وات د ... . با خودم گفتم این چه وضعیه. من توی بازار بورس از اینکه دارم ۵ درصد بالای شاخص پیش میرم سر از پا نمیشناسم و دارم برای افزایش سرمایه تبلیغ میکنم. حالا این بنده خدا با یه حرکت، ۷۵ درصد بیشتر از من پول گرفت. روی جلد شکلاتو نگاه کردم. نوشته بود: قیمت مصرفکننده ۱۰ هزار تومان. حالا از این موضوع که قیمت شکلات ۸ تومنی یهو میشه ۱۰ تومن بگذریم. برگشتم.
«آقا روی این جلد نوشته ۱۰ تومن و شما ۱۴ تومن از من گرفتین»
«بده ببینم!» «چیز دیگهای نخواستی!؟»
«نه همون ۴ تومن باقیمونده رو میخوام»
«بیا!» بعد اینکه یه کم دور شدم صدایی شنیدم: «گدا!»
دوباره برگشتم. گفتم: «آقا من از شما تقاضای کمک کردم؟»
«نه»
«پس چرا میگی گدا؟ گدا بودن خیلی بهتر از دزد بودنه!»
«فحشو بندازی زمین صاحبش برش میداره!»
بارها و بارها برای من اتفاق افتاده که مغازههای خردهفروشی سرمو کلاه گذاشتهن و من اعتراضی نکردم. شاید به این دلیل که مبلغ مهمی نبوده! اما توی اسکیل خیلی مهم میشه. هم برای خودم، هم برای ملت و هم برای فرهنگ عمومی. اینکه یه مغازهدار با لبخند توی چشم من نگاه کنه و هرچقدر که میتونه توی پاچهم کنه شاید در نظر من یه اتفاق معمولی بود که تأثیر اون فقط وقتی مهم میشه که مبلغ زیادی از دستم رفته باشه. ولی الان نظرم این نیست. این کار باعث میشه فرهنگی ایجاد بشه که «با لبخند توی پاچه کردن» تبدیل بشه به حاشیهی سود فروشندهها! این فرهنگیه که اثراتش رو توی تورم و گرونیها میتونیم ببینیم.
تصمیم گرفتم که هرچیزی رو با قیمتی که داره بخرم حتی اگه میخواد یه آدامس یا شکلات باشه. از مغازهدارا بخوام مبلغ اون جنسو اعلام کنن چون زمانی که اعلام میکنن معمولا کمتر دروغ میگن. پیشنهاد میکنم شما هم این کارها رو انجام بدید.
۱- از مغازهدارها قیمت اجناس رو بپرس.
۲- برای خریدهای تعداد بالا از اونها بخواه یه دور براتون حساب کنن یا همونو فاکتور کنن.
۳- اگه قیمتهایی که حساب کردن با قیمت درجشده فرق داشت حتما از اونا بخواه که مجدد حساب کنن.
۴- توجیهاتی مثل: «قیمت جدیده!» «من الان بخوام بگیرم باید گرونتر بگیرم» «مالیات میخوره» «اینجا قیمتها فرق داره» و ... رو نپذیر و در موردشون سوال بپرس.
شاید برای تو این مبالغ اصلا اهمیتی نداشته باشه ولی برای کل جامعه مهمه. این کار مثل آشغال نریختن توی خیابونه یا مثل درست رانندگی کردن توی ترافیک. شاید اثر فردی کمی داشته باشه ولی اثر اجتماعی بزرگی داره. مطالبهگری توی هر لایهای میتونه جامعهی ما رو یه قدم به اون چیزایی که میخوایم نزدیکتر کنه. بیعرضه نباش! باقیموندهی پولتو پس بگیر.