هدفم از این نوشته اینه که بگم؛ فارغ از درستی قضیه هواپیما،در تمام اظهار نظر ها و تحلیل ها و سوال های مردم ما،در مورد بزرگ نمایی،دروغ ها،شبهه ها،شایعه سازی ها دشمن
فضای فکری و تبلیغاتی ما در بعضی از شبکه ها حال و روز خوبی نداره.و خیل عظیمی از مردم سطحی خوان و سطحی نگر به موضوعات آن طور که باید باشد نگاه نمی کنند.و خود تحقیری ها و پیش قضاوت هایی که همسوست با هدف دشمن.
امیدوارم ناراحت نشن بعضی ها .ولی اینستاگرامی ها داغون ترین آدم ها رو داره.
در قضیه هواپیمای اوکراینی و ادعای اصابت موشک قبل از بیانیه رسمی از طرف ستاد کل، شمار دیدگاه های مستقل و رشته ها توییت ها در شبکه های اجتماعی توییتر سر به فلک کشید.
جنس تحلیل های و پیشگوئی های "بعضی" از هم وطن ها ذوقی بود و مبنا نداشت.
و صرفا نتیجه گیریهای شخصی و استنباطهای باطنی خودشان رو ارائه دادند.و در کنار ربات ها و فرقه رجوی آلبانی نشین،این ها نقش شان گسترش جو بی اعتمادی و بدبینی برای ایجاد تشویش و سردرگمی بود.و مهمل ترین استدلالها و بی ربط ترین استنادات رو هم ارائه می دادند.
بعضی از تحلیلها هم تنها پیرامون دیدگاه های خاص «نظامی نویس ها توییتر»
(البته اینو هم تاکید کنم نظامی نویس ها غیر خودی بودن .(نه خودی ها)
که بینشون همگرایی پدید اومد؛شکل گرفت.برای من اعتماد کردن به ارزش اطلاعاتی که این اکانت ها ارائه کردند نیز سخت بود.چون اول اینکه در خیلی از تحلیل هاشون با تلقینات و القائات مغرضانه سعی در القای فکری خاصی دارند و داشتند.و کاملا موذیانه و مزورانه توییت و تحلیل می کنند.
کلا وطن فروشانی هستند.نانشان را اجنبی می دهد.مثال همین اکانت "ازیم"
باز میگم
فارغ از این که این اشتباه انسانی درست بود.بحث کلی من استناد کردن این نظامی نویس ها در روز های اول به یک اسکرین شات بود.و مثل همه قضیه ها، دلیل ها و استناد ها سطحی که ارائه می دادند.روز اول.
همان اکانت عمو ممد بود.و بعد دلایل دیگه.
البته از روز دوم به بعد مستندات کمی فرق کرد.
وای به حال ما که سطح سواد ما به 4 پست اینستاگرامی و تلگرامی محدود بشه و اصل اهل مطالعه و تحقیق نباشیم.
.بدون شک؛در تمام خطاهای پیش گویی هایی که اکانت های به اصطلاح انقلابی و ارزشی نویس توییتر که سرانجام به عذرخواهی آنها هم انجامید.مقدار خوش خیالی دیده میشد که مبادا این حرف که دشمن می زند راست باشد،و سعی در انکار این قضیه داشتند تا جعبه سیاه هواپیما بررسی بشود.
خیلی ها در تحلیل هاشون دچار خطای تایید شدند؛دنبال چیز هایی بودند.که دانایی هایشون رو تایید کنه نه نادانی هاشون رو بعضی ها به سمت مغلطه قصه ای رفتند،خودشون رو با داستان ها و روایات فریب دادند؛به عبارتی دیگه میتونیم بگیم بازهم دچار خطای تایید شدند.
از طرفی دیگه ای می تونم بگیم شاید نشدند.خطای تایید (آتش گرفتن هواپیما در فرودگاه اسرائیل) یا مغلطه قصه ای (ارجاع به سایر داستان تاریخی در گذشته ).اولی در صورت رد فرض اصابت موشک؛و دومی در صورت درست بودن اصابت موشک.
چیزی که شگفت آور بود اندازه خطای انباشته پیشگویی ها بود؛و ناتوانی ما به پیش بینی و نتیجه گیری درست در این فضای آلوده که بعضی از حرفه های خاص رو به این باور می رسوند کارشناس برجسته اند،ولی در داستان پردازی و یا بدتراز آن،در خام کردن مردم با مدل های پیچیده ریاضی دستی چیره دارند.
درست مثل اون کسی که رشته زد و گفت درسته تخصصی ندارم اما به خاطر این که رشته ام ریاضی و فلانه بررسی میکنم.
به قول نسیم طالب
" دیدید که چگونه بر اندام کلاهبرداری فکری بعضی ها رخت ریاضی پوشاندند"
نمیدونم چرا یکی که رشته اش ریاضیه باید راجع به یک موضوع خیلی تخصصی نظر بده.
حالا یا دانسته نا نادانسته
ولی مغلق نویسی هایی که کرده بود شاید هر کسی رو وا میداشت که باور کنه این تحلیل رو.
این #قوی_سیاه،یکی از اتفاق ها نادر و با پیامد سنگین بود که شیوه اندیشیدن و قضاوت کردن و نوع نگاه مون رو دوباره به چالش کشید.
سرگشتگی و سراسیمگی در پیدا کردن خط استدلالی درست در بین هم وطنان اون ها رو دوباره به اشتباه انداخت؛و این توهم درک و هیجانات روی نتیجه گیری و تصمیم گیری هاشون اثر گذاشت.
من هم با همه ضعف معلوماتی که دارم. نظری با قطعیت ندادم در این مورد،و با احتمال صحبت کردم و نوشتم.
زیر توییت اکانت "عمو ممد" سربازی که از اصابت موشک به هواپیما توییت کرده بود و بعد از چند ساعت دیلیت اکانت کرد(به خاطر ترس حذف کرد) نوشتم و نظر خودم رو گفتم.
یک هم وطن سطحی خوان. و بی هویت.که نگاه سرسری و بسیار تورقی به نوشته ها ما کرده بود.اومد نظر قطعی داد
و داد و فریاد و فحش که چرا فکر میکنی فیکه؟ و حمله های سایر ربات ها و فرقه رجوی نشین.
احتمال دادم که شاید این اکانت هم که بعضی از نظامی نویس های توییتر که اسکرین شات گرفته بودند و یکی از استنادهاشون این توییت بود؛فیک باشد.اما تاکیدی دیگری بر حرف نسیم طالب
باید در مورد کسانی که
کمتر بردبار و بیشتر خودشیفته و خود برتربین و دارای روحیه لجبازی و استبداد هستند و کمی هم عجول و کودکانه رفتار می کنند. همان بهتر که عطایشان را به لقایشان ببخشیم.
یا با خیلی از دوستان که بحث می کنم در مورد سیاست و اقتصاد همه استناد می کنند به چند تا پست اینستاگرامی و تلگرامی و....و این بزرگ ترین درد برای یک جامعه است.
دوستانی که
نه آداب گفت و گو و نقد کردن رو می دونند.نه سواد درست و حسابی دارند.
-این را به خاطر بلاک کردن و آنفالو کردن دوستان در طی این حوادث اخیر می گویم.
همیشه غیرفعال بودن و ننوشتنم تو این یک سال در ویرگول راه به به پای کمال طلبی می گذارم.یا همان تاکید کردن برروی نادانسته ها و چیز هایی که نمی دانیم؛که نسیم طالب بارها در کتابش(قوی سیاه) به آن تاکید می کند.
-اینکه تمام ابعاد رو نسنجیده و اظهار نظر در مورد یک مطلب و یک موضوع خاص و تخصصی حالا چه آموزش،یا سواد رسانه ای یا نامه ای به فرزند باشد را در نظر نگیرم.و اظهار نظر غیر کارشناسی بدهم.
اما تمام سعی ام این بوده این بوده که تا قبل از انتشار مطلبی یا نامه ای به فرزندم تمام جوانب رو بسنجم و به هر موضوعی به چشم یک دانش چند رشته ای نگاه کنم. و بتوانم بر اساس تجربه شخصی، یک حرف تئوریک، علمی و قابل اتکایی و تاثیر گذاری گفته باشم.
که حتی شاید ممکن است در آینده با ادعاهای ناقص و دانش کم من دوباره رد شود.