ویرگول
ورودثبت نام
علی اکبر رضایی
علی اکبر رضایی
خواندن ۶ دقیقه·۱ سال پیش

اهمیت ارتشهای خصوصی ؛ نگاهی به آکادمی و واگنر


از آغاز قرن 13 میلادی یعنی زمانیکه دزدی دریایی برای اولین بار انجام شد، دولتها اجازه استفاده از نیروهای امنیتی خصوصی را دادند. ارتشهای بزرگ خصوصی در قرن 14 و 15 میلادی در همهجا یافت میشدند و در قرن 18، ارتشهای مزدور اموری معمولی شدند ( درخشه و جعفری هرندی؛ 1395: 16).
بطورکلی صاحبنظران چهار کارویژه مهم را برای این ارتشها برمیشمرند که عبارتنداز:
1. صرفهجویی در هزینههای اقتصادی و افزایش امنیت ملی
دوبره سی کیدول در پاسخ به این سوال که چه لزومی دارد بخشی از وظایف امنیتی و نظامی به مجتمعهای نظامی – صنعتی واگذار شود معتقد است: « پشتیبانی نیروهای رسمی با نیروهای پیمانکار بطور بالقوه میتواند باعث صرفهجویی در هزینهها، تهور سیاسی و افزایش امنیت ملی و اثربخشی بیشتر نیروهای نظامی گردد». از نظر سامی مکی، مجتمعهای نظامی – صنعتی با در اختیار قراردادن افراد و نیروهای متخصص لازم و همچنین خدمات و تجهیزات پیشرفته، جایگاه والایی را در ساختار امنیت ملی کشورهای قدرتمند به خود اختصاص میدادند. به باور او استفاده از این موسسات، امکان استقرار موضعی نیروها در خارج را تسهیل کرده، نفوذ ژئوپلیتیک و فنی قدرتهای بزرگ را توسعه داده، امکان فرار از کنترلهای پارلمانی را برای دولت فراهم نموده و آنها را از پیامدهای ناگوار عملیات با مشروعیت مشکوک در امان میدارد و این موسسات نهایتا با امکانات و هزینههای کمتری به مرور در حال جایگزین شدن با ارتشهای ملی هستند.
براساس این استدلالها پیشاز هر چیز به نظر میرسد مجتمعهای نظامی – صنعتی از لحاظ اقتصادی بهصرفهتر باشند. اگرچه دستمزد پیمانکاران نظامی بسیار بیشتر از دریافتی سربازان عادی است، اما آنها برای یک زمان محدود در شرایط خاص به کار گرفته میشوند. به عبارت دیگر، برخلاف نیروهای رسمی که همیشه نظامی هستند، پیمانکاران تنها زمانی استخدام میشوند که به آنها نیاز باشد. از سوی دیگر، در مجتمعهای نظامی – صنعتی تعداد کارکنان کمتری نسبت به نیروهای رسمی کار میکنند و این خود عامل دیگری است که احتمال ارزانتر بودن و بهصرفهتر بودن مجتمعهای نظامی – صنعتی را تقویت میکند. داف لایر هزینههای مجتمع نظامی – صنعتی اگزتیو اتکام (Agztivetkam) را با هزینههای نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در قضیه آنگولا و سیرالئون مقایسه کرده است و بر طبق مطالعات او، کل هزینههای نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در آنگولا 626 میلیون دلار برآورد شده، در حالیکه هزینههای مجتمع اگزیتو اتکام در قضیه آنگولا تنها 60 میلیون دلار بوده است.
2. افزایش کارآمدی و اثربخشی نیروهای نظامی رسمی
دومین استدلال موافق، دلیل استفاده از مجتمعهای نظامی – صنعتی را میزان کارآمدی و اثربخشی نیروهای رسمی نظامی میداند. دو دلیل عمده برای این ادعا وجود دارد، اول اینکه توسل به این مجتمعها باعث میشود کارکنان نظامی از انجام وظایف نظامی غیرعملیاتی از قبیل لجستیکی و ارائه خدمات حفاظتی در صحنه درگیری معاف شوند و دوم اینکه از طریق خصوصیسازی فعالیتهای پشتیبانی نظامی میتوان در مدرتیزه کردن و کارآمدتر کردن بخشهای عملیاتی نیروهای مسلح سرمایهگذاری کرد.
3. قابلیت انعطافپذیری مجتمعها و بسیج سریع نیروها
سومین استدلال موافق برای استفاده از مجتمعهای نظامی – صنعتی این است که این مجتمعها بسیار انعطافپذیر میباشند و در شرایط اضطراری تجهیز و استقرار سریع، بسیار مناسب هستند. از آنجاکه نیروهای نظامی رسمی بایستی برای موفقیتها و شرایط مختلف آموزشهای گوناگون را به سربازان بدهند، مجتمعها میتوانند کارکنان خود را به ماموریتهای مربوطه اعزام کنند. بنابراین مجتمعهای نظامی – صنعتی این قابلیت را دارند که از طریق بسیج تجهیزات سریع نیروهای خود در شرایط اضطراری، سهم مهمی در امنیت ملی و بینالمللی داشته باشند و ظرفیتهای دفاعی و امنیتی دولتها را بالا ببرند.
4. مزیت سیاسی فرار از کنترلهای پارلمانی و فشار افکار عمومی
چهارمین استدلال در دفاع از مجتمعهای نظامی – صنعتی این است که پیمانکاران نظامی میتوانند مزیتهای سیاسی مضاعفی را (بدون در نظر گرفتن هزینهها) به مشتریان خود ارائه نمایند. مجتمعهای نظامی – صنعتی تعداد نیروهای رسمی را در صحنه نبرد کاهش میدهند و در نتیجه فشارهای سیاسی در ارتباط با فرستادن نیروهای مسلح به نواحی بیثبات با استفاده از مجتمعها کاهش مییابد. علاوهبراین، تلفات نیروهای مجتمعهای نظامی – صنعتی در میان کل تلفات به حساب نمیآید. همچنین مبارزه کارکنان مجتمعهای نظامی – صنعتی هیچگاه مشکلات سیاسی از آن نوع که از کشته شدن افراد نیروهای ارتش ملی دامنگیر سیاستمداران میشود را در پی نداشته است (مدرس و همکاران؛ 1396: 7-9).
در سطح نظام بینالملل بیشاز 60 ارتش خصوصی وجود دارد که دو گروه از آنان به دلیل سطح گسترده عملیاتی و حضور بسیار در تحولات جهانی از اهمیت بیشتری نسبت به سایر گروهها برخوردارند، این دو ارتش عبارتنداز: 1. ارتش خصوصی واگنر (Wagner) متعلق به فدراسیون روسیه 2. ارتش خصوصی آکادمی (ACADEMI) متعلق به ایالات متحده.
1. ارتش خصوصی واگنر
این گروه توسط یک سرهنگ بازنشسته ارتش روسیه به نام دیمیتری اوتکین بنیان گذاشته شد. این گروه در هشت سال گذشته در کشورهای قاره آفریقا، سوریه و اوکراین فعالیت داشته است. در سال 2015 گروه واگنر در سوریه شروع به کار کرد و کنار نیروهای طرفدار دولت جنگید و از میادین نفتی محافظت کرد. این گروه در از سال 2016 در لیبی فعال بوده و از نیروهای وفادار به ژنرال حفتر حمایت کرده است. برخی گمانهزنیها از حضور 1000 سرباز واگنر در به قدرت رساندن حفتر در دولت رسمی در طرابلس در سال 2019 شرکت داشتهاند. در سال 2017 گروه واگنر برای محافظت از معادن الماس به جمهوری آفریقای مرکزی (CAR) دعوت شد. همچنین گزارشاتی مبنی بر فعالیت این گروه در سودان جهت حفاظت از معادن طلا نیز وجود دارد.
2. ارتش خصوصی آکادمی
آکادمی که قبلا با عنوان « شرکت خدمات ایکس ای» (Xe Services) و « بلک واتر آمریکا» خوانده میشد در سال 1997 توسط اریک پرنس (Eric Prince) و آل کلارک (Al Clark) تاسیس شد. آکادمی هماکنون بزرگترین شرکت در میان سه شرکت خصوصی امنیتی است که برای وزارت امور خارجه آمریکا فعالیت میکنند. دولت اوباما قراردادی 250 میلیون دلاری با این شرکت منعقد نموده است تا در افغانستان برای وزارت امور خارجه و سازمان سیا کار کند.
این شرکت اولین قرارداد خود را پس از حمله به نام «یو اس اس کول» (USS Cole) در ساحل یمن در اکتبر 2000 منعقد نمود. در عراق نیز این شرکت یکی از شصت شرکت امنیتی بود که در حفاظت از تاسیسات و مقامات رسمی، آموزش ارتش و پلیس جدید عراق و پشتیبانی از نیروهای ائتلاف فعال بود. این شرکت پس از طوفان کاترینا نیز توسط دولت و شرکتهای خصوصی بکار گرفته شد.
همچنین در سال 2003 قراردادی به مبلغ 27.7 میلیون دلار برای حفاظت از جان پل برمر، حاکم آمریکایی عراق، منعقد شد. در ژوئن 2004 این شرکت 320 میلیون دلار از وزارت امور خارجه آمریکا دریافت نمود تا از پرسنل این سازمان در مناطق ناامن محافظت کند. در سال 2006 نیز شرکت آکادمی قراردادی برای محافظت از سفارت آمریکا در عراق، بزرگترین سفارت آمریکا در جهان، منعقد نمود. 30 ژانویه 2009 وزارت امور خارجه اعلام کرد که قرارداد خود را با آکادمی تمدید نخواهد کرد اما با این وجود، این شرکت در سال 2010 قراردادی به ارزش 100 میلیون دلار با سازمان سیا منعقد نمود.
منابع:
1. جلال درخشه و امیررضا جعفری (1395)، شیوههای نفوذ نظامی – امنیتی آمریکا در عراق، فصلنامه پژوهشهای راهبردی سیاست، سال پنجم، شماره 19
2. محمدولی مدرس، رضا خلیلی و حمید عطانژاد (1396)، نقش مجتمعهای نظامی – صنعتی در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، فصلنامه پژوهشهای روابط بینالملل، س

وزارت خارجهامنیت ملیسازمان مللنظامی صنعتی
تحلیلگر مسائل سیاسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید