جمهوری اسلامی ایران با هدف دور نگهداشتن دشمن از مرزهای خود، و اجرای راهبرد دست بلند، دکترین امنیت ملی خود را بر پایهٔ بازدارندگی فعال به معنای توانایی ایران برای ایجاد هزینههای قابل توجه برای حمله کننده و انجام عملیات نظامی متناسب با حمله است. حفظ ضربه دوم به معنای توانایی یک کشور برای انجام حمله مقابلهای بعد از اینکه تحت حمله اولیه قرار گرفت.
بر همین اساس جمهوری اسلامی اقدام به تاسیس یک شبکه بازدارندگی چند لایهٔ منطقهای، با بازیگران دولتی ( ایران و سوریه) و غیردولتی ( گروههای عراقی، حزبالله لبنان و انصار الله یمن) نمود تا بتواند در یکی از پرتنش ترین مناطق جهان برای خود یک محدودهٔ ایمنی بوجود آورد و هرگونه تنش و درگیری را در فاصله صدها کیلومتری از مرزهای خود مدیریت و کنترل و در مواقع لزوم پاسخ دهد.
این شبکه بازدارندگی، در جنگها و بحرانهای منطقهای متعددی کارآمدی و تاثیرگذاری خود را به منصهٔ ظهور گذاشته که مهمترین آنها جنگهای ۶ و ۳۳ روزه با رژیم صهیونسیتی، جنگ با داعش و جنگ با رژیم صهیونسیتی پس از عملیات طوفان الاقصی این رژیم با مقاومت فلسطین (حماس) بوده است.
این شبکه بازدارندگی ایران دارای ویژگیهای منحصربهفردی است که کارآمدی آن را تضمین و باعث جلوگیری از تضعیف آن در طول زمان و تقابل و رقابت اعضای این شبکهٔ بازدارندگی گردیده است. این ویژگیها عبارتند از:
۱. وحدت میدانها: یکی از عواملی که همواره کمک بسیار شایانی به موفقیتهای شبکه بازدارندگی منطقهای ایران نموده، استراتژی وحدت میدانها یا مبارزه مشترک بوده است. این استراتژی که در جنگ با داعش در عراق و سوریه به خوبی امتحان خود را پس داد، در جنگ رژیم صهیونسیتی با حماس نیز یکبار دیگر به نمایش گذاشته شد. پس از درگیری نیروهای مقاومت فلسطینی با رژیم صهیونسیتی شاهد بوجود آمدن لایهٔ دوم درگیری توسط حزبالله لبنان و انصار الله یمن بودیم که موجب فرار هزاران صهیونسیت در مرزهای شمالی خود با لبنان بودیم. علاوه بر این همزمان شاهد بوجود آمدن لایه سوم درگیری با نیروهای آمریکایی از سوی نیروهای بازدارنده در عراق و سوریه بودیم که بهگونهای مستقر اقدام به هدف قرار دادن پایگاهها و نیروهای آمریکایی در عراق نمودند.
۲. پراکندگی جغرافیایی: گستره و مناطق حضور نیروهای بازدارنده ایران در خاورمیانه یکی دیگر از نقاط قوت آنهاست که باعث میشود توانایی انجام عملیات و مقابله را بر علیه هر کشوری داشته باشند. پراکندگی این نیروها ۶ کشور از ۱۵ کشور خاورمیانه را در بر میگیرد و گستره جغرافیایی آن از مدیترانه تا باب المندب را در بر میگیرد. این گسترهٔ جغرافیایی خود یکی از عوامل کاهش تحرک و تمرکز پایگاه های آمریکا در خاورمیانه میباشد.
۳. پیشرفت کمی و کیفی: این نیروها اگرچه در ابتدا تنها شامل حزبالله لبنان برای مقابله با رژیم صهیونسیتی میشد، ولی بهمرور زمان و با تغییر رویکرد سپاه قدس نسبت به حضور در منطقه در دهه ۷۰ شمس، شاهد پیشرفت تعداد این گروهها در کشورهای منطقه بودیم که گستره وسیعی را زیر نفوذ خود گرفتند. علاوه براین، این گروهها از لحاظ کیفی نیز پیشرفتهای چشمگیری داشتند. بهعنوان مثال گروه حزب الله لبنان در ابتدای تأسیس اقداماتش تنها شامل عملیاتهای چریکی و استشهادی میشد، ولی بهمرور زمان به موشکهای پیشرفته و سیستمهای راداری و انواع پهپادهای شناسایی و تهاجمی، سلاح های سنگین و نیمه سنگین نیز مجهز گردید بهگونهای که امروزه دارای ۱۵۰ هزار موشک نقطهزن برد بلند است.
بدین ترتیب، مجموع این عوامل موجب بوجود آمدن یک بازدارندگی باثبات برای ایران در یکی از پرآشوبترین مناطق جهان بوده است، بهگونهای که ایران را از هرگونه جنگ منطقهای یا حتی درگیریهای محدود منطقهای نیز بیمه کرده و ایران را به یکی از مهمترین کشورهای منطقه با نفوذی بسیار بالا و دارای جایگاهی تعیین کننده تبدیل نموده است.