بانگاهی به افراد و گروههایی که در تاریخ ایران در تلاش بودهاند تا به دنبال طرح گفتگوی تمدنها باشند، میتوان فهمید این موضوع در ایران دارای قدمتی بسیار طولانی میباشد.
اولین کسی که در ایران به گفتگوی تمدنها به صورت عملی اقدام ورزید، نورالله نجفی اصفهانی بود. همزمان با حضور کشیش خبره مسیحی «تیزدال» در اصفهان و پخش کتابهای ضد اسلام، آیت الله نجفی به فکر چاره جویی و حضور فعال در صحنه مبارزات فرهنگی افتاد.
وی با تاسیس صفاخانهی جلفا و انجام مناظرههای مفصل با کشیشان و روحانیون مذاهب و تمدنهای دیگر توانست، هم آغازگر راه گفتگوی بین ادیان و تمدنها در ایران باشد و هم یورش فرهنگی غربیها را با شکست مواجه سازد. علاوه بر این وی با همکاری برادر بزرگش هر ماه نشریهای با نام «الاسلام» منتشر میساخت و مجموع مناظرههای مسلمانان و مسیحیان را در اختیار علاقهمندان قرار میداد.
دومین اقدام در این زمینه به دورهی پهلوی بازمیگردد. در دورهی پهلوی دوم، داریوش شایگان، حسین ضیایی و روژه گارودی فرانسوی با پشتیبانی فرح پهلوی، بنیاد فرهنگی گفتگوی فرهنگها را بنیاد نهادند. در همین راستا روژه گارودی در سال 1977 کتابی باعنوان «برای یک گفتگوی تمدنها» را منتشر ساخت.
سومین اقدام در این زمینه به دورهی ریاست جمهوری سید محمد خاتمی در جمهوری اسلامی بازمیگردد. نظریهی گفتگوی تمدنهای خاتمی مانند اقدامات نورالله نجفی یک آنتی تز در مقابل یک تز بود. هرچند آنتی تز خاتمی در مقابل نظریهی برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون بود، اما نظریهی برخورد تمدنهای هانتینگتون نیز خود یک آنتی تز در برابر تز پایان تاریخ فرانسیس فوکویاما بود. بدین ترتیب میتوان گفت نظریهی خاتمی یک آنتی تز در مقابل آنتی تز هانتینگتون برای تز فوکویاما بود.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، فرانسیس فوکویاما در کتاب خود باعنوان پایان تاریخ، راهحل نهایی همه حکومتها را لیبرال دموکراسی اعلام کرد و هیچ راه فراری هم از آن برای کشورها متصور نبود و سرنوشت تمام تمدنها در یک خط سیر مشترک تاریخی قرارداد. در برابر این تز ساموئل هانتینگتون خط سیر مشترک تمام تمدنها را نه تنها رد نمود، بلکه با آنتی تز خود یعنی برخورد تمدنها اعلام کرد تمدنها نه تنها سرنوشت مشترکی در مسیر مشترکی ندارند بلکه جنگ میان تمدنها را مطرح نمود و تاکید خود را بر روی تفاوت تمدنها و نقاط اختلافزای آنان گذاشت. اختلافاتی که یک جنگ تمدنی را بوجود خواهد آورد. در این نظریه اختلافات بین دو تمدن اسلام و مسیحیت بیش از سایر تمدنها بود.
پس از حملات 11 سپتامبر و متقابلا حمله ایالات متحده به افغانستان و پدیدار شدن نتیجهی آنتی تز هانتینگتون در مقابل تز فوکویاما، شاهد آنتی تز خاتمی در مقابل آنتی تز هانتینگتون بودیم.
نظریهی خاتمی برخلاف تلاش پیشین در دوره پهلوی، تنها در حد یک نظریه باقی نماند و در سطح ملی و بین المللی مورد استقبال گستردهای قرار گرفت و چراغ راه دیپلماسی در دولت وی قرار گرفت. سازمان ملل متحد نیز در بیانیهای سال 2001 را سال گفتگوی تمدنها اعلام نمود؛ همچنین در سال 1377 دولت ایران مرکز بین المللی گفتگوی تمدنها را تاسیس نمود.