MohammadReza Rezaei
MohammadReza Rezaei
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

انگیزه چه رنگیه؟

انگیزه چه رنگیه؟!
انگیزه چه رنگیه؟!

برای پیدا کردن جواب چندین کتاب رو مطالعه کردم فکر می‌کردم جواب سؤالم لابلای اون برگه‌های سفید پنهان شده در حالی که اشتباه می‌کردم! همه کتاب‌هایی که خوندم به انگیزه گروهی و اجتماعی اشاره کرده بود و دنبال افزایش انگیزه کارمندا در شرکت بود. البته در یک جامعه سرمایه‌داری داشتن کارمندِ باانگیزه بالا یکی از ملزومات شرکت‌هاست. من دنبال انگیزه گروهی نبودم دنبال این نبودم که چطور سرکار انگیزه‌ام رو بالا ببرم!

خلاصه کتاب‌هایی که مطالعه کردم بهم گفتن که انگیزه خاکستری رنگه!

Gray
Gray

از اونجایی که خاکستری رنگ مورد علاقه من نیست؛ تصمیم گرفتم بیخیال نوشتن مقاله بشم :(

آخه یه مقاله خاکستری به چه دردی می‌خوره؟

تا اینکه یه کتاب مطالعه کردم به اسم "مدیریت توجه" نوشته نیر ایال. کتاب در مورد این بود که چطور تمرکز خودمون رو بالا ببریم؟! این کتاب هم مثل بقیه کتاب‌های موجود در بازار به مخاطب به عنوان یک برده در این سیستم سرمایه‌داری نگاه می‌کرد و راهکارهاش مناسب یه کارمند بود که هنگام کار توو شرکت تمرکزش رو بالا ببره!

کارمندان به ظاهر خوشحال
کارمندان به ظاهر خوشحال

فهمیدم که از ابتدا، اولین قدم رو اشتباه برداشتم! کتاب‌های موجود در بازار اصلا منبع مناسبی برای مقاله من نیستن. مخاطب من کارمند نیست! مخاطب یه آدمه و هر آدم منحصربه‌فرده برای همین اسم مقاله رو گذاشتم انگیزه چه رنگیه؟

برای هر کسی رنگِ انگیزه متفاوته مثلا برای من آبیه ولی برای خواهرم ممکنه بنفش باشه...

اصلا کی گفته فقط می‌تونه یه رنگ باشه؟

می‌تونه مثل گردینت (Gradient) از ترکیب دو یا چند رنگ تشکیل شده باشه.

اصلا می‌تونه شبیه رنگین‌کمون باشه :)

Gradient
Gradient

اینکه بگیم راهکار افزایش انگیزه در همه آدم‌ها یکسانه؛ کاملا اشتباهه و این حرف از نادیده گرفتن جنبه‌های محنصربه‌فرد آدم‌ها نشأت گرفته شده! برای درک بهتر این موضوع من از رنگ‌ها استفاده کردم تا تفاوت‌های فردی رو راحت‌تر بیان کنم.

برای همینه که بعد از مطالعه کتاب‌های موجود در بازار به نتیجه مطلوب نمی‌رسیم. اگر مطالعه کردی و راهکارها را اجرا کردی و سرانجام به نتیجه نرسیدی ایراد از تو نیست! ایراد از طرز فکر نویسنده است...


برای اینکه بفهمیم انگیزه‌مون چه رنگیه!؟ ابتدا باید تعریف درستی ازش داشته باشیم خیلی از ما ممکنه انگیزه رو با امید اشتباه بگیریم در حالی که این دوتا با هم فرق دارن؛

امید یعنی اعتقاد به وجود امکان موفقیت، بهبود و رسیدن به چیزی که می‌خواهیم. کسی که امیدواره یعنی اعتقاد داره می‌تونه به هدف‌هاش برسه و خلاصه موفق بشه.

(خلاصه: اینکه فکر کنی آینده بهتر میشه یعنی امید.)

اما انگیزه:

دو نوع انگیزه وجود دارد؛ درونی و بیرونی.

کتاب‌های موجود در بازار سعی می‌کنن انگیزه بیرونی رو بیشتر کنن؛

مثلا یک مدیر چه کارهایی می‌تونه انجام بده تا انگیزه کارمنداش بیشتر بشه؟

همین داستان رو در مدرسه هم داریم:

یه معلم برای افزایش انگیزه بیرونی دانش‌آموزا چه کارهایی می‌تونه انجام بده؟!

انگیزه نیرویی است که ما رو تشویق می‌کنه تا کاری رو شروع کنیم یا به اتمام برسونیم.

مثلا کارمندی که مجبوره برای تمام کردن یک پروژه تا نیمه‌شب کار کنه! طبیعتاً دوست نداره تنها باشه. به همکارش پیام میده و متوجه میشه که همکارش هم مجبوره تا فردا پروژه‌اش رو تکمیل کنه و داره کار می‌کنه. همین آگاهی انگیزه اون شخص رو بالا می‌بره.

(متوجه میشه تنها نیست.)

البته ممکنه این تنها نبودن برای خیلی از افراد باعث افزایش انگیزه نشه برای همین ما نمی‌تونیم توقع داشته باشیم راهکارهایی که روی ما تأثیرگذاره روی دیگران هم تأثیرگذار باشه.

یه مثال دیگه بزنم: مثلا خودِ من؛

وقتی داشتم همین مقاله رو می‌نوشتم کسی نبود که باهاش حرف بزنم یا همکاری نداشتم تا مطمئن بشم اونم مثل من تا نیمه‌شب داره مقاله ‌می‌نویسه با این حال

هر وقت حواسم پَرت میشد یا برای نوشتن انگیزه‌ام کم میشد.

به خروجی فکر می‌کردم! به اینکه قراره آخرش چی بشه؟!

من این مقاله رو برای کمک به خودم و دوستام نوشتم.

حداقل برای من یک نشونه خواهد بود: اینکه میشه هر کاری رو به سرانجام رسوند.

اونم نه با دست روی دست گذاشتن، با تلاش همت!

اگه احساس نمی‌کردم وجود چنین مقاله‌ای لازمه و این حس ایجاد نمی‌شد،

بعد از یک سال هرگز این مقاله رو کامل نمی‌کردم.

آره خلاصه؛

من در طول یک سال گذشته که اطلاعات جمع‌آوری می‌کردم نیاز به انگیزه داشتم!

ولی هیچکدوم از راهکارهایی که در کتاب‌ها مطالعه کرده بودم، به دادم نرسید!

با گذشت زمان خودم رو شناختم و مناسب‌ترین راهکارهای افزایش انگیزه رو پیدا کردم.

در نتیجه:

ما با خودشناسی می‌تونیم مناسب‌ترین راهکارِ افزایش انگیزه رو از میان راهکارهای موجود پیدا کنیم.

یا

راهکارهای جدید مخصوص خودمون خلق کنیم.

البته باید توجه داشت که راهکار جدید باید با اصول تمرکز حواس همسو باشد.

نمی‌دونم برای افزایش تمرکز و جمع کردن حواس کتابی معرفی کنم یا نکنم!

چون کتاب "مدیریت توجه" (که ابتدا هم اشاره کردم) مخاطب رو منحصربه‌فرد در نظر نگرفته :(

توضیحات بیشتر پیرامون کتاب و حتی کتاب‌های بیشتر در همین حوزه رو می‌تونید در اینترنت پیدا کنید.

ممنون از وقتی که گذاشتی

امیدوارم رنگ انگیزه‌ات رو پیدا کنی :)

انگیزهایجاد انگیزهرنگین کمونرنگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید