حس خاصی در برخی انسان ها وجود دارد و آنها اطرافیان خود را خوش شانس تر؛ موفق تر؛ پولدار تر و شاد تر از خود می دانند. حس می کنند کارهای دیگران بهتر به ثمر می نشیند و گاه حس عقب ماندگی دارند. این رفتارها حتی به رفتارهای تقلیدی؛ نمایش های کاذب در فضای مجازی و گاه حتی تخلفات منجر می گردد. چرا برخی و حتی به عقیده نگارنده خیلی بیشتر از برخی ؛ حس می کنند که افراد موفق فراوان اند و چرا اینهمه خبر موفقیت افراد دیده می شود. پاسخ به این سوال ساده است؛ از یک سو کمبودهای اجتماعی و اقتصادی عظیم سالهای اخیر در کشور ما به نوعی یک عقب ماندگی خاص ایجاد نموده است تا جاییکه یک اقامت ساده در یک کشور امریکایی یا اروپایی در جد یک موفقیت بزرگ دیده می شود. برنده شدن در لاتاری امریکا یک دستاورد عظیم و یک پذیرش ساد ه در یک دانشگاه خارجی به چشم یک دستاورد فرض می گردد! در حالیکه نیاز به توضیح ندارد که اینها مسایلی در حوزه موفقیت تعریف نمی شوند. از سوی دیگر امروزه دنیا شاهد گستردگی خاصی در همه ابعاد است. ما هزاران مدرسه داریم؛ صدها رشته ورزشی و صدها جشنواره هنری و فرهنگی و ادبی و نیز موقعیت های مالی و کاری زیاد.دانشگاهها صد برابر شده اند؛دنیای اینترنت فرصت ها را بیشتر کرده و فرصت ها افزایش یافته است. در این حالت شما هر سال با دهها هزار شاگرد اول و برنده جوایز گوناگون روبرو هستید که در اصل نه یک رقابت جدی است بلکه صرفا مبارزه ای ساده از ابعادکوچک است اما می توان آن را نمایش داد. نکته دیگر هم فضای مجازی است. این فرصت فراهم شده است تا به صورت کاذب برخی دستاورهای حتی ساختگی را به نمایش گذاشت که عمدتا تاثیر مثبتی بر ذهن برخی دارد. اما در مقام موفقیت واقعی در نهایت یک نفر مدال طلای جهان می گیرد؛ یک نفر نوبل می برد؛ یک نفر اسکار می گیرد و عده بسیار بسیار معدوی ار یک میلیارد دلار عبور می کنند و الی اخر. یعنی موفقیت های واقعی همچنان سخت و محدودند اما دستاوردهای خرد فراوان تر به چشم می آیند.خلاصه کلام اگر حس می کنید که دیگران موفق تر از شما هستند؛ ممکن است دقیقا آنها هم همین حس را در مورد شما داشته باشند و گمان نکنید که از جامعه عقب افتاده اید.هرگز ناامید نشوید.بسیاری از تصورات شما در خصوص موفقیت دیگران در اصل دستاورهای بسیار کوچکی است که قابل دسترسی توسط بیشتر جامعه است.