چرا با وجود اینکه پتانسیل پشتیبانی و حمایتی امور مالی در مدت زمان طولانی و به اندازه کافی وجود دارد، ولی وضعیت سرمایه گذاری زیرساختی عقب ماندگی دارد؟
این سوالی است که برای سیاست گذاران اهمیت بسزایی دارد. با وجود اینکه در مورد تنگنای زیرساختی اتفاق نظر وجود دارد ولی به نظر می رسد که دلایل اصلی برای کمبود فراهم نمودن سرمایه ی زیرساخت در بخش خصوصی کمتر مورد بحث بوده است.
این مقاله به بررسی چالش های اصلی سرمایه گذاری زیرساختی و امور مالی زیر ساختی بخش خصوصی می پردازد.
اگر مزایای زیرساخت تا این حد واضح است پس چرا پروژه های موفق اندکی در این زمینه انجام شده است؟
مانع اصلی برای فقدان سرمایه گذاری زیرساختی نمی تواند کمبود بودجه باشد چرا که بودجه های فراوانی به بازارهای جهانی داده می شود که نرخ بهره ی آنها نیز بسیار کم و طولانی مدت است. ولی مشکل تطبیق دادن بودجه ی بخش خصوصی با پروژه هایی است که می توان روی آنها سرمایه گذاری کرد. موجودی بالقوه ی بودجه بندی طولانی مدت بسیار بالاست. صندوق های بازنشستگی، شرکت های بیمه و دیگر سرمایه گذاران نهادی طولانی مدت بدهی های طولانی مدت بسیار بالا و روبه رشدی دارند. از این رو آنها نیازمند دارایی های طولانی مدت هستند. اما بخش بسیار کمی از منابع مالی آنها به زیرساخت اختصاص داده می شوند. به علاوه، پتانسیل مالی و بودجه گذاری بازارهای سرمایه ی بین المللی عمدتا دست نخورده باقی می ماند.
سرمایه گذاران خصوصی نه تنها بودجه ی لازم برای یک پروژه را تامین می کنند بلکه از کارآمد بودن آن اطمینان حاصل می کنند. اگر قراردادها درست طراحی شوند سرمایه گذاران خصوصی برای مشاهده ی اینکه یک پروژه ی زیر ساختی به طور کارآمدی اجرا می شود انگیزه پیدا می کنند. چرا که این امر باعث می شود که سرمایه گذاری آنها امن بوده و سود دهی لازم را داشته باشد. از جمله مشغله صاحبان پروژه و همچنین بخش عمومی این است که در مفاد قراردادها، خطرات و بازگشت سرمایه توزیع شده در یک وضعیت مشوقی- سازگاری تقسیم شود.
برای پاسخ دادن به سوال اول این مقاله، به طور گذرا می توان به موارد زیر اشاره نمود. لذا برای مطالعه و آگاهی بیشتر می توانید از طریق لینک بالا به متن کامل مقاله دسترسی داشته باشید:
این سه مورد یعنی:
پس زیر ساخت تخصصی است. با وجود اینکه سرمایه گذاری های زیرساختی به طور کلی برای اقتصاد سودمند هستند، با شکست بازار نیز مواجه می شوند. بازار به خودی خود اغلب نمی تواند این خدمات را ارائه دهد. این امر به این دلیل است که یا پروژه ی زیر ساختی به خودی خود سودمند نیست یا ریسک و هزینه بیمه کردن آنها بسیار بالاست.
در نتیجه، سرمایه گذاری زیر ساختی از طرف بخش خصوصی در بسیاری از موارد بدون حمایت بخش عمومی امکان پذیر نمی باشد. این حمایت می تواند بصورت مالی یا بیمه باشد. به نوبه ی خود، مداخله ی ضروری بسیاری از احزاب در پروژه های زیرساختی مثل شرکت های ساختمانی، عاملان، مقامات دولتی، سرمایه گذاران خصوصی، بیمه کنندگان و شهروندانی که به طور مستقیم تحت تاثیر قرار می گیرند طراحی قراردادهای کارآمد را تبدیل به کاری پیچیده اما مهم می کنند. مسائلی مانند سازگاری و انگیزاننده بودن قراردادها، ماهیت احتمالات و تسهیم خطرات بین نمایندگان بسیار مهم هستند. کیفیت نهادها و حاکمیت قانون در تامین اعتبارات زیر ساختی عوامل تعیین کننده هستند، حتی اگر پروژه از نظر مالی کاملاً تامین باشد.
مرحله ی طراحی: طراحی قراردادی پروژه ها برای جذب مشارکت بخش خصوصی
مرحله ی ساخت: فعال کردن سهام و تامین مالی از طریق وام
فاز عملیاتی: پتانسیل برای تامین اعتبار اوراق قرضه
«تمام مواردی که در بالا منتشر شد سزاوار این هستند که مورد توجه سیاست سازان واقع شود»
روزی مرد ثروتمندی پسر کوچکش را بـه روستا برد تا وضعیت زندگی در آنجا و کمبودها و فقر را به او نشان دهد.
آنها یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند.
در راه بازگشت از سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرت مان چه بود؟
پسر پاسخ داد: خیلی خوب!
پدر پرسید: آیا بـه زندگی آنها توجه کردی؟
پسر پاسخ داد: بله پدر!
پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟
پسر بعد از کمی فکر کردن بـه آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار سگ دارند. ما در حیاط مان یک فواره داریم و آنها در روستا رودخانه ی پُر آب دارند. ما در حیاط مان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط ما بـه دیوارهایش محدود میشود، اما باغ آنها بی انتهاست!
با شنیدن حرف پسر، زبان پدر بند آمده بود.
پسر اضافه کرد: پدر متشکرم، تو بـه من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم.