حل مساله، واژه و عبارتی دهن پرکن است که همه ی اشخاص خواهان تسلط بر مردم و ملت ها برای بدست آوردن اریکه و مَسند قدرت آن را بکار می برند. ولی هنگامی که به قدرت می رسند و سوار خر مراد می شوند، حتی الفبای بکارگیری آن را نمی دانند و این چنین می شود که هست و می بینید!
فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب را مساله می گویند.
هرگاه شخص یا اشخاصی پیدا شوند و بتوانند:
می توانند بگویند که فرایند و قاعده حل مساله را جاری سازی نمودند.
حل مساله مهارتی است که از دانش عمق و توانایی بی وصفی برخوردار است.
در توسعه دانش بشر سه پارادايم (دوره ، عصر) وجود دارد. اولين آن تفكر سيستمهای سخت میباشد، پيدايش این تفكر در اواسط جنگ جهانی دوم بوده است. تفكر سيستمی با ارائه ابزارهايی مثل تحقيق در عمليات، تحليل سيستمی و مهندسی سيستم، تصميم گيری و تحليل و توسعه سيستم مبتنی بر - هدف و وسيله - را بكار بسته و پيشرفت و بهبود را امری فنی قلمداد نمود كه در هر سيستمی قابل اجرا میباشد.
حل مساله يكی از ابزارهای روان و ساده تفكر سيستمی سخت است كه در دهه پنجاه و شصت مطرح شد و مورد محبوبيت قرار گرفت و خيلی سريع توسعه يافت كه هم اكنون درصد زيادی از نوشتار و تصویر فضای شبكههای جهانی را اشغال كرده است.
رشد حل مساله زمانی اوج گرفت، که ژاپنی ها می خواستند كايزن (بهبود یا تغییر مستمر برای رسیدن به نتیجه ای بهتر) را پياده نمايند و آن زمان بود که صنایع ژاپن با تعداد زيادی از نيروی انسانی كم سواد و بی سواد مواجه بود، كه پس از جنگ برای پيدا كردن یک لقمه نان وارد صنايع شده بودند.
اخراج آنان معضل بزرگی برای دولت محسوب می شد. بنابراين آموزش همگانی برای آنها داير گردید. ولی با فرمولهای رياضی و ماتريسهای تحقيق در عمليات نمی توانستند نيروی انسانی با این سطح معلومات را، کارآمد تربيت نمايند.
زيرا درک فرمولها و ماتريسها برای يك عده روستایی و كشاورز بسیار سخت بود.
ژاپنی ها تلاش کردند، پژوهش کردند و یافتند که، چگونه رياضی دانان يونانی مانند فيثاغورث ساموسی (۵۶۹ -۵۰۰ ق.م.) و اقليدس (۳۶۵ -۲۷۵ ق.م.) بطور يقين پرچم دانایی را طی چهار مرحله بر می افراشنتد:
بنابراين ژاپنی ها در اين موقعيت بهترين ابزار را «حل مساله» دانستند و در سهگام به نیروی انسانی خود یاد دادند:
با اين تفكر نيروی انسانی رشد كرد و ژاپن این شد که می بینید.
دریک شرکت بزرگ تولید لوازم آرایشی اتفاق جالبی افتاد.
شکایتی به قسمت صدای مشتری شرکت رسید، مبنی بر اینکه هنگام خرید صابون بسته آن خالی بود.
مدیر ارشد برای حل این مسأله دستور لازم را صادر نمود:
«خط بستهبندی اصلاح گردد و قسمت فنی مهندسی نیز تدابیر لازم را جهت پیشگیری از تکرار چنین مسأله ای اتخاذ نماید»
مهندسین دست به کار شدند و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه نمودند:
«مونیتورینگ خط بستهبندی با اشعه ایکس»
به زودی سیستم مذکور با هزینه بالا خریداری شده و با تلاش شبانه روزی گروه مهندسی،تجهیزات تولید اشعه ایکس و مانیتورهایی با رزولوشن بالا نصب شده و خط مذکور تجهیز گردید. سپس دو نفر اوپراتور جهت کنترل دائمی پشت تجهیزات به کار گمارده شدند تا از عبور احتمالی بستههای خالی جلوگیری نمایند.
نکته جالب اینکه همزمان با این ماجرا، مساله مشابهی نیز در کارگاه کوچکی اتفاق افتاده، اما آنجا یک کارگر غیر متخصص آن را به شیوهای بسیار ساده و کم خرج تر حل نموده بود.
«نصب یک دستگاه پنکه در مسیر خط بستهبندی تا بستههای خالی با وزش باد از نقاله خارج شود»
خيلی از هنجارها و قواعد جامعه اين گونه شكل می گيرند.
در مديريت و حکمرانی، ماهيت و فلسفه كار را تعريف و روشن سازيد و زوائد، موانع و بازدارندههای خلاقيت و نوآوری را حذف كنيد.