چه دانمهای بسیار است لیکن من نمیدانم / که خوردم از دهان بندی در آن دریا کفی افیون
ادامه مطلب عقب ماندگی عملکرد از برنامه ...
پرهیز از تکرار سوال کلیشه ای ... و اما برنامه شما چیست؟
برنامه زمانی معنی پیدا میکند که فرایند آن صفر تا صد مشخص و مدون شده و تحت کنترل باشد یعنی ، مستند شده باشد و اصول ، اهداف ، گام ها ، محصول برنامه ، پیامد و دستاوردهای آن برنامه کاملا شفاف سازی شده باشد.
این کار مقدور نخواهد شد، مگر اینکه مدیر پیشنهادی یا مسئول مربوط:
سه مولفه بالا «شرط لازم» برای تدوین، بسط و توسعه و نتیجه گیری از یک برنامه می باشد و اگر شخصی برنامه ای ارائه نماید و این سه شرط لازم را به کار نبسته باشد، آن برنامه محکوم به شکست است.
نکته کلیدی در این رابطه اینکه، هرگاه می خواهید درست با نادرست بودن یک ادعا اثبات شود یا کسی را به چالش بکشید و بدانید آن کس اهل اقدام است یا صرفا سخنوری می کند و مشق های خود را خوب حفظ کرده، از وی چند سوال پرسیده شود:
سوال ۱- آیا فرآیند گرایی می داند؟
- اگر پاسخ خیر بود، خداحافظی کنید و پایان گفتگو!
- اگر پاسخ بله بود، سوال دوم را مطرح کنید.
سوال ۲- از وی بخواهید فرایند را تعریف کند، نه تشریح!
- اگر درست تعریف نکرد، خداحافظی کنید و پایان گفتگو!
- اگر درست تعریف کرد، سوال سوم را مطرح کنید.
1-تعریف چیست؟ معرفی کردن – حقیقت چیزی را بیان کردن. (Definition)
2-توصیف چیست؟ وصف و بیان حال – وصف کردن – ستودن. (Description)
3- تشریح چیست؟ به کمال فصاحت بیان کردن و آشکار کردن. (Dissection)
4-فرایند به زبان ساده: هرگاه بتوان صفر تا صد یک کار را شناخت و مطابق گام های مشخص شده حرکت نمود ینعی فرایند گرایی جاری شده است. البته موارد فنی آن پیچیدگی های خاص خود را دارد که در این مقال نمی گنجد.
سوال ۳- از وی بپرسید برای ماموریت یا مسئولیت مدنظر چه کار می خواهد بکند؟
- اگر تشریح و توضیح زیادی می دهد، خداحافظی کنید و پایان گفتگو!
- اگر کارهای مدنظر در آینده را فهرست وار نام برد، سوال چهارم را مطرح کنید.
سوال ۴- از وی بپرسید هریک از کارهای فهرست شده را چگونه انجام می دهد؟
هرگاه توانست در قالب سه شرط لازم پیش گفته یعنی، با «دانش مدیریت استراتژیک» و «تکنیک مدل عامل سازمانی» و «دانش فرایندگرایی» موضوع یا برنامه را تدوین، بسط و توسعه داد و نتیجه گیری نمود. در این مرحله قطعا اشخاص اقدام گر یا سخنور از یکدیگرآشکار می شوند. آن وقت می توان با فراغ بال به آنها اعتماد کرد و یا سلب اعتماد نمود و انتخاب مناسبی انجام داد!
یادآوری (2) – این نوع تصمیم گیری و رفتار انسانها در انتخاب خود، معروف به «آزاد اندیشی» است و با آن مساله های زیادی حل می شود.
البته مراحل پیشرفته اثبات ادعا وجود دارد که در این مقال نمی گنجد.
95٪ کار مدیریت برنامهریزی است. یعنی پیش بینی آینده با دانش عمیق ( profundity knowledge ) و بکارگیری سه مولفه «دانش مدیریت استراتژیک» و «تکنیک مدل عامل سازمانی» و «دانش فرایندگرایی» برای تدوین، بسط و توسعه دادن و نتیجه گیری از برنامه.
پایان