در دانش و فناوری، نانو، بیو، فضا، هواگرد سبک، و ... در رتبه های خوب دنیا هستیم.
اما صحبت ما این است، چرا این برتری ها در زندگی روزمره از جمله، بهبود معیشت، بهبود اقتصاد خُرد و کلان، کاهش تورم، کاهش فساد، تامین اجتماعی، اشتغال سالم، مسکن دارشدن مردم، خودروی مناسب و ایمن، صرفه جویی و چالاکی در نظام اداری و غیره نمایان نمی شود؟
هزاران میلیارد تومان ماهیانه برای، انواع یارانه خانوار، انرژی، صنعت، آرد و ... پرداخت می شود.
اما صحبت ما این است که، چرا این ارقام درشت پرداختی باز با نارضایتی همراه است؟
برای پاسخ به سوالات بالا، سال هاست که دنیا به جواب رسیده است. آیا ما نمی توانیم مساله حل شده در دنیا را با محیط خود سازگار کنیم و به حل آنها بپردازیم؟
به این نوع نگرش ترازیابی یا Benchmarking گویند.
علوم و فنونی چون مهندسی صنایع، مدیریت استراتژیک، مدیریت بهره وری، مدیریت سیستم های تولیدی، فنون آماری، فنون چارتی، طرح و برنامه ریزی ادغامی، سازماندهی و غیره، وجود دارند که به راحتی می تواند پیجیدگی های هر جامعه ای را رفع نمایند.
البته، این کار ممکن است، اگر کار را به اهلش بسپارند. یعنی کسی که دانش کسب کرده باشد و آن را نیز تجربه کرده باشد.
به طور مثال تیغ یا چاقو کاربرد متفاوتی دارد. اگر این تیغ دست بچه یا قداره کش یا پزشک جراح باشد عملکرد متفاوتی از آن خواهید دید.
تغییر نگرش، کسب دانش و توانمندسازی اساس هر پیشرفت است.
دانایی و جهل در ضمیر تمامی انسان ها وجود دارد. هر قدر دانایی پیشرفت کند جهل عقب نشینی خواهد کرد و پیشرفت و تعالی صورت می گیرید. برعکس هرقدر جهل پیشرفت کند، دانایی عقب نشینی خواهد کرد و عقب ماندگی و افول حاکم خواهد شد.
این موضوع به جغرافیا، قومیت و ملیت خاصی مربوط نیست، برای همه ی جوامع بشری کاربرد دارد.
خرگوشها که از دست عقابهای شکاری به تنگ آمده بودند برای جنگیدن با آنها از روباهها استمداد طلبیدند. روباهها گفتند:
«خیلی مایل بودیم به شما کمک کنیم، اگر شما را نمیشناختیم و نمیدانستیم با چه کسانی قصد جنگ دارید»!