رضا قاسمی لسکوکلایه
رضا قاسمی لسکوکلایه
خواندن ۷ دقیقه·۷ ماه پیش

کتاب را از اولش می خوانند! / عدالت عبید زاکانی

اکثریت ۹۸٫۲٪ کسانی که حق رأی داشتند در فروردین سال 1358 به قانون اساسی رأی مثبت داند.

در اصل سوم قانون اساسی آمده است:

سایت نویسنده

سایت مقاله

دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد:

1- ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی.

2- بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه‏ های با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه ‏های گروهی و وسایل دیگر.

3- آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی.

4- تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه ‏های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان.

5- طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب.

6- محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی.

7- تأمین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.

8- مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.

9- رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه ‏های مادی و معنوی.

10- ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور.

11- تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور.

12- پی‌ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه ‏های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.

13- تأمین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها.

14- تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.

15- توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم.

16- تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمان و حمایت بی‏دریغ از مستضعفان جهان.

سوالات اساسی

سوال 1: با توجه به اینکه نزدیک به نیم قرن از تصویب قانون اساسی می گذارد، حکمرانان چقدر برای نیل به اهداف موفق بودند؟

سوال 2 : عملکرد 16 بند اصل سوم قانون اساسی کجا مستند شده است و نتایج آن چه وقت گزارش شده است؟

سوال 3: رسانه ملی که از بودجه عمومی کشور یعنی از پول ملت اداره می شوند، در کدامیک از محورهای 16 گانه بیشتر مانور می دهند؟

سوال 4 - آیا برای رسیدن به اهداف، نیم قرن زمان کافی نیست؟ یا همچنان این نسل و نسل های آینده باید چرخ زیرین آسیاب باشند؟

سوال 5 - خلاصه اینکه نقش ناظران در این کشور چیست؟ و کجا به چشم می آید؟

#رضا قاسمی_لسکوکلایه
#رضا قاسمی_لسکوکلایه

نقد و بررسی

برای درک بهتر از وضعیت اجرای اصل سوم قانون اساسی، به بیان نحوی اجرای تعدادی از بندهای آن پرداخته می شود:

  • در «بند 1» آمده است «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی» - فضایل اخلاقی یعنی، حکمت، عفّت، شجاعت، عدالت، امانت داری، راستگویی، نوع دوستی و غیره. اکنون وضعیت فضایل اخلاقی در جامعه ما چگونه است؟ رشد آن که بماند! بر عکس آن، وضعیت رذایل اخلاقی یعنی، نافرمانی از خالق، فشار بر مردم، انواع گناهان، دروغ، طمع، خیانت، طلاق، کلاهبرداری، اجتناب از نیرنگ و غیره چگونه است؟

آیا رفتار مجریان و ناظران قانون در این بند نشانی از رشد فضایل اخلاقی و دورنمای امیدوار کننده ی آن دارد؟

  • همچنین در «بند 1» آمده است «مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی»! فقط در مفاسد اقتصادی، ماجرای جزایری، زنجانی، خاوری، مرتضوی، فولاد سپاهان، چای دبش و دسته گل حوزه علمیه ازگُل و صدها خیانت و نیرنگ کوچک و بزرگ که خود مثنوی صد من کاغذ می شود. تازه مفاسد سایر حوزه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، قانونگذاری و غیره که جای خود دارد!

آیا رفتار مجریان و ناظران قانون در این بند نشانی از رشد مبارزه با مظاهر فساد و تباهی دارد؟ توجه شود که قانون به «مظاهر» اشاره نموده است. یعنی سرکوب فساد قبل از سر برآوردن، نه شیوع و پخش شدن و همه گیرشدن.

  • در «بند 2» آمده است «بالا بردن سطح آگاهی عمومی در مطبوعات و رسانه ‏ها» - وجدان خود را قاضی نمایید ببینید در رسانه ها چه تحویل مردم می دهیم؟
  • در «بند 3» آمده است «آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان» - با توجه به این بند قانون، یعنی ایجاد مدرسه غیرانتفاعی در کشور اساسا غیر قانونی است! این بماند که در مدرسه دولتی و حتی کودکستان هر ساله اولیا برای ثبت نام باید مبلغ زیادی هزینه کنند!
  • در «بند 4» آمده است «تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار و تشویق محققان» - بالاخره در هر جامعه ای افرادی هستند که کنجکاوی های آن مانند چشمه جوشان فوران می کند و تازه هایی زلال به اطراف خود جاری می کنند. اینکه مطابق این بند قانون آیا واقعا مجریان و ناظران حق مطلب را ادا کرده باشند به بررسی و آمار واقعی نیاز دارد. یعنی واقعا به اندازه جوشش ابتکارات و نوآوری ها، صاحبان ایده تقویت و تشویق شده اند؟ مغزها، نخبگان و این دسته از افراد جامعه کوچ نکردند؟
  • البته باید اشاره نمود که در«بند 5» جلوگیری از نفوذ اجانب، «بند 11» تقویت بنیه دفاع ملی و «بند 13» خودکفایی در امور نظامی تلاش هایی صورت گرفته ولی هزینه هایی سنگینی بر ملت تحمیل شده است، که می توانست این موفقیت ها ارزانتر و کم هزینه تر باشد.
  • ... و اما «بند 16» تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمان و حمایت بی‏دریغ از مستضعفان جهان که برای این بند فقط می توان گفت:

بلی سزای جنگ جنگ است / کلوخ انداز را پاداش سنگ است

یا

چو کردی با کلوخ انداز پیکار / سر خود را به نادانی شکستی

چو تیر انداختی بر روی دشمن / چنین دان کاندر آماجش نشستی

خلاصه اینکه کتاب قانون را از اولش می خوانند و اجرا می کنند نه از هر اصل، بند یا ماده ای که حکمرانان تمایل داشته باشند! قانون میدان ماجراجویی نیست!

برای از حوصله خارج نشدن بحث نقد و بررسی را تا اینجا به پایان می بریم و سایر موارد را به عهده خودتان واگذار می کنیم.

عدالت از منظر عبید زاکانی

زاکانی تعریف آشکاری از عدالت ارئه نمی دهد.

زاکانی مفهوم عدل را در زمانه خود با واژه های ایرانی و اسلامی و در لفافه ارائه می‌دهد، همانند:

  • «اکابر سلف، عدالت را یکی از فضایل اربعه شمرده‌اند که بنای امور معاش و معاد بر آن نهاده شده است»
  • -«آسمان‌ها و زمین، به واسطه‌ اقدام و عمل، بر پا هستند» (بالعدل قامت السموات والارض.)
  • «همانا خداوند به عدل و نیکوکاری فرمان می‌دهد» (ان‌الله یامر بالعدل و الاحسان)

او پس از این تاکید می‌کند که سلاطین و امرا و اکابر و وزرا همیشه بر گسترش عدل و رعایت امور رعیت و سپاه همت گماشته‌ اند و آن را سبب دولت و نیکنامی دانسته‌اند. حال آنکه در روزگار او «عدالت به بدترین پیشه‌ها» بدل گشته، به نحوی که اعتقاد بر این است که «عدالت مستلزم خلل بسیار» است و می‌گویند: «بنای کار سلطنت و فرماندهی و کدخدایی به ریاست است و تا از کسی نترسند از آن کس فرمان نبرند... و بنای کارها خلل پذیرد و امور گسسته شود» در نتیجه، عدل ورزیدن مساوی می‌شود با: «زدن و کشتن و مصادره کردن و مست ساختن خود و به زیردستان عربده و غضب کشیدن» تا مردمان بترسند و رعیت فرمان ملوک» برند.
در نظر زاکانی، عدالت به «مصحلت» بدل شده است: «پادشاهان از پی یک مصلحت، صد خون کنند» چرا که نزد اینان: «عدالت، فلاکت به بار می‌آورد.» (العداله تورث الافلاکه) از همین رو او پادشاهان عجم را بدین وصف، «مشرف در صدر جهنم» می‌داند. در نتیجه او در بیانی طنز آلود، ظلم را ارجح بر عدل می‌داند چرا که عدل ناکامی به بار می‌آورد و ظلم کامیابی، و از همین رو بود که «معاویه به برکت ظلم، مملکت را از دست امام علی (ع) به در برد» و «بخت النصر تا دوازده هزار پیغمبر را دربیت المقدس بی‌گناه نکشت... دستور‌ داری نفرمود و دولت او عروج نکرد و در جهان سرافراز نشد.»

با این ملاحظات روشن می‌شود که او به مفهوم «عدالت» و برداشت رایج از آن انتقاد داشته است.

طلخک و سرمای زمستان

سلطان محمود در زمستانی سخت به طلخک گفت که با این جامه ی یک لا در این سرما چه می کنی؟ من با این همه جامه می لرزم.

گفت ای پادشاه تو نیز مانند من کن تا نلرزی.

گفت مگر تو چه کرده ای؟

گفت هرچه جامه داشتم همه را در بر کرده ام.

مهندسی صنایعحل مسالهسیستم مدیریتیآزاد اندیشی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید