کسب و کار های نوپا
همیشه شروع نوشتن سخته و البته این نکته باید به شما عزیزان عرض کنم که این اولین نوشته من در زمینه مقاله بصورت کامل جامع است یعنی میتونم بگم لب تاب روشن کردم و موضوع انتخاب کردم شروع کردم به فکر کردن تا بتونم نوشتن را اغاز کنم و واقعا برای شروع ، کار دشواریه خب در این مقاله تصمیم گرفتم در زمینه مشکلات و نباید های کسب و کارها نوپا تجربیات و مطالبمو به شما بگم، میدونید چیه من از کودکی یعنی حدودا 8 10 ساله بودم و علاقه بسیار زیادی به فروشندگی داشتم یعنی اگه بخواییم یذره براتون بگم وارد سیستم تولید به مصرف شدم اونم به این صورت که الو میخریدیم و بعد مامان بزرگ ام زحمت میکشید لواشک درست میکرد، البته منم میرفتم مشما مخصوص میخریدم و بصورت تیکه های یکسال درست میکردم میبردم مدرسه میفروختم و پولی که بدست میاوردم تقسیم بندی میکردم بطور مثال بخام بهتون بگم یعنی اون موقع هر بسته لواشک حدودا 400تومن میشد داخل هر بسته 20تا لواشک و البته برای بچه هایی که ی بسته کامل میخردن 350بهشون میدادم این روند ادامه داشت تا اینکه تو 14 15 سالگی فروشنده ی بقالی شدم البته فقط تابستون ها ی اشتباه بزرگم این بود اون موقع حواسم نبود لواشک که دارم میفروشم یسری هزینه های اولیه داره و همش سود نیست وقتی برای اولین بار رفتم بقالی محل به عنوان شاگرد شروع به کار کردم اونجا بود که اقای راغبی بهم گفت برای کار باید یسری موارد رعایت کنی به همین خاطر همین اول بهت یسری موارد جالب بگم اونم اینکه سعی کن هر روز صبح که میای داخل مغازه اول همه جارو تمیز کنی و بعد وسایل نگاه کنی مرتب سرجاهاش بچینی تا وقتی مشتری وارد مغازه میشه اینقدر مرتب باشه که همه خرید هاشو انجام بده و با خودش نگه داخل مغازه چقدر بی نظم و کثیف هست ... دوم اینکه باید حواست به دخل باشه بعضی ها میان به بهونه جنس ممکنه پول ازت بردارن شما هم حواست نباشه سوم اینکه خیلی برام خوب بود تو اون سن حال کردم این بود که ما هر جنسی که میاریم داریم از ی مجموعه پخش میخریم پس باید بدونیم ی درصد هزینه برای خرید جنس صرف میشه و همش سود ما نیست از طرفی باید حواسمون باشه مغازه اجاره و برق و.. یسری موارد هزینه های جاری داره و باید حواسمون به این موضوع باشه یک مورد دیگه اینکه من دفتر میخرم همیشه باید کنار صندوق باشه تا هر شخصی که میاد جنس میخره اسم خرید و پولی که بابت جنس پرداخت کرده بنویسیم ، این روند سعی کن کم کم یاد بگیری حواست باشه چه جنسی داره بیشتر فروش میره و اینکه کدوم جنس ها موجودیشون داره کم میشه تا قبل از تموم شدن دوباره تمدید شن البته اینم بگم اولش سخته ولی بعد ی مدت کاملا یادمیگیری که چیکار کنی ،میتونم بگم در دورانی که تابستون ها تا 18 سالگی پیش این اقا کار میکردم تجربه خیلی خوبی بود ،کم کم وارد دانشگاه شدم به طور معمول هفته ای 3 4 روز کلاس داشتم و برای کار کردن شرایطم سخت شده بود چون باید ی کار پاره وقت پیدامیکردم که طرف مقابل کاسبیش به مشکل نخوره ، تو محل شروع کردم به دنبال کار و بعد از چند هفته ی مغازه بود که در زمینه خدمات فنی کار میکرد و کارهای چاپ و فروش لوازم تحریر انجام میداد رفتم باهاش صحبت کردم و بعد از 2ساعت حرف به نتیجه رسیدیم ، روزهای که کلاس نداشتم هماهنگ کردم میرفتم سرکار ی دوماه کار کردم و یسری داستان برای فروش به مشکل خوردیم اونم اینکه ما هیچ مزیتی نداشتیم فروش کم بود به همین خاطر با خودم گفتم باید ی کاری کنیم تا مشتری ها زیاد بشن خب از اینجا به بعد وارد مواردی میشم که میشه گفت شاید یسری رعایت نمیکنن میدونید طبق تجربه و مطالعاتی که داشتم و دارم برای اینکه ی کار شروع کنیم نباید عجله کنیم اولین موضوع اینه خیلی ها عجله دارن که فقط کار شروع کنن اصلا به این فکر نمیکنن که خب من تو این حرفه چه کاری میخام انجام بدم ؟ ایا مزیتی نسبت به بقیه دارم؟ هزینه ها حساب کردم؟ الان تو این کار میتونم موفق باشم؟ علاقه ای به این کسب وکار دارم؟ اینده این کار میتونه به کجا برسه؟ و حتی دید کلان و جز دقت کنیم؟ خب میخام بهتون بگم قبل از هر چیزی نسبت به کاری که میخاین انجام بدین وارد اون بازار بشید باید تحقیقات بازار شروع کنید شاید بگین ما خیلی موارد بلد نیستیم خب میخام بهتون بگم تو اینترنت میتونید سرچ بزنید ی اطلاعات پایه بدست بیارید وحتی بعد برید تو اون صنف با مغازه دارها و کسایی که در اون صنف مشغول به کار هستن حرف بزنین اطلاعات بگیرید شاید بهتر باشه اول با خودتون بگین من علاقه ای به کار دارم چون باید یادمون باشه ما در روز بیشترین تایم مشغول به کار هستیم به همین خاطر باید عاشق باشیم تا بتونیم داخل اون کسب وکار پیشرفت کنیم . میدونید به نظرم بهتره با نمونه براتون بگم من و حامد دوستم میخایم وارد کار لوازم تحریر بشیم خب ما اولین کاری که میکنیم میریم بازار تهران به مدت مورد نیاز یعنی چی ، یعنی اینکه اون محدوده که بورس این کار میریم ی چند روز فقط قدم میزنیم ببینیم وضعیت بازار خرید و فروش ها چجوریه ؟ بعد امار مغازه ها میگرفتیم که مردم بیشتر کدوم جنس دارن میخرن این قسمت کار سختیه ولی ارزش داره ی علت مهم اینه که همون اول تا حدودی متوجه میشین چه اجناسی داره تو بازار خرید و فروش میشه به همین دلیل اینم نکته ای بود که من خودم در کارم انجام دادم . در دوره الان اگر بتونید ی طرح کامل جامع بازاریابی در زمینه دیجیتال مارکتینگ بنویسید خیلی خوبه در مسیر کاری باعث میشه تا حدودی از شکست ها جلوگیری کنید. مورد دیگه اینه اون منطقه ای که میخواین فروشگاه بزنید قبلش ی تحقیق کنید وضعیت فروشگاه ها و ... چک کنید. بعد اگر میخواهین تنهایی کار شروع کنید که باید به دنبال ی نیرو خوب باشید ولی اگر چند نفر هستین باید حتما از همون اول تقسیم وظایف کنید تا در روند کار به مشکل نخورید. زمانی هم که شروع کردین موضوع حسابداری باید جدی بگیرین یکی از مواردی که باعث میشه ضرر بدین همین عدم حساب و کتاب است. برای کسب وکارهای تازه شروع به کار میکنن اونم اینه هزینه و خرج ها و سود .... در نظر نمیگیرن بخوام دقیق بهتون بگم اجاره مغازه ، هزینه برق و ... باید ریز به ریز حساب کنید تا به مشکل نخورید. در سیستم های کار آزاد باید بتونید تاجایی که میشه اجناس چکی بگیرید در اول کار از هزینه هاتون کم کنید. مورد دیگه که برای خودم پیش اومد خیلی بهم کمک کرد این بود که دو تا دفتر همون اول خریدم یکی برای اطلاعات مشتری ها نوشتم و دومی جنس هایی که فروخته میشد مینوشتم همین امر باعث شد تا بتونم هر ماه دیتاهایی که مینوسم را تحلیل کنم مشکلات در بیارم و نقاط مثبت منفی تشخیص بدم. برای کسب وکارهایی که مشتری یوزر دارن نوع چیدمان اجناس برای جذب و خرید خیلی مهمه و حتی زمان هایی که باید تخفیف بزنیم میتونه به جذب مشتری کمک زیادی داشته باشه. به عنوان ی فروشنده باید اخلاق خیلی خوبی داشته باشید تا وقتی مشتری وارد فروشگاه شما میشه با همین اخلاق خوب ی خرید خوب انجام بده و البته اگر اجناس بتونید درموردشون به مشتری اگاهی بدین و حتی باید از ترفندهایی استفاده کنید تا مشتری به شما وفادار بشه و با تبلیغ رایگان شما به دیگران مشتری های دیگه به سمت شما سرازیر بشن . تبلیغات بی هدف انجام ندین به علت اینکه تبلیغات هزینه های بسیار زیادی دارند و اگر بدون حساب کتاب این روش انجام بدین به مشکل بودجه ای میخورید.ما در نوع دیگر کسب وکارها که بهشون b2b میگوییم یعنی ارتباط بین شرکت ها در این زمینه مثال بزنم صنف لوازم جانبی موبایل ارتباطات بین واردکننده ها و پخش کننده ها باهم دیگه در این روش نکات قابل توجی باید رعایت کنید اول اینکه اگر به عنوان ی بازرگان دارید جنس وارد کشور میکنید باید حتما از پشت میز وارد بازار بشین روندو اتفاقاتی که در داخل بازار داره اتفاق میوفته کاملا تجزیه تحلیل کنید . در روش های عمده حتما باید در اون زمینه ای که میخواهید استارت کنید امار دقیق اون صنف داشته باشید و حتی میتونم بگم حداقل 2 سال در یک مجموعه خوب کار کنید تا حدودی با روند های و نکات اون کسب وکار اشنایی لازم به دست بیارید. در شروع کسب وکارتون به قوانین توجه جدی کنید و سعی کنید قوانین به درستی انجام بدین . برای استخدام نیرو حتما نیروی دلسوز و متخصص وارد سیستم کنید تا در روند کار به مشکل نخورید. و حتی در ادامه کار اگر متوجه شدین با مشکل مواجه شدید اصرار بر ماندن نکنید خیلی از زمان ها عقب نشینی بهتر از پیشرفت کاری است و حتی باید اینو بدونین در زمان هایی باید روند صعودی گرفت و خیلی از زمان ها هم هیچ کاری انجام ندهید در روند بازار باید خیلی مراقب باشیم در انتخاب مشتری تا جایی که امکان داره مشتری هارو دسته بندی کنید و حتی یسری از انها باید از لیست حذف کرد و تمرکز کنیم روی مشتری های خوب یعنی جذب انجام بدیم و وقتی میبینیم مشتری خوبیه براش زمان صرف کنیم تا تبدیل به مشتری وفادار بشه و خیلی از زمان ها اگر مشتری های قدیمی نگه داریم بهتر است اینه که مشتری جدید اضافه کنیم . در ادامه مسیر وارد شغل تولیدی میخواهیم بشیم خب فکر کنید ی تولیدی میخواهید راه بندازید شاید جز یکی از سخت ترین کسب وکار ها ایجاد تولید و اشتغال زایی است چون باید در اولین قدم حواسمون به این موضوع باشه که در اون زمینه ای که میخواهیم شروع کنیم مشکلات چیه و ایا این موردی که داریم تولید میکنیم نیاز جامعه هست؟ اصلا جامعه هدف ما چه کسانی هستند؟ مزیت رقابتی ما نسبت به بقیه چیه؟ این کسب وکار ما هزینه ها و ورودی های مالی از کجاست چجوریه؟ نیروی انسانی ما در چه حوزه ای باید متخصص باشند؟ ایا در این جنسی که تولید میکنیم امکان رقابت با اجناس وارداتی را دارد؟
تجربه خودم که در این چند سال فعال بودم و در زمینه بازاریابی فروش فعالیت کردم در اولین شرکتی که مشغول به کار شدم در زمینه فروش نرم افزارها به صورت تلفنی بود و البته اوایل کار با مشتری های فروشگاه هی باید ارتباط میگرفتیم و البته بگم فروش انتی ویروس ایرانی به اسم پادویش بود و برای اینکه مشتری هارو جذب کنیم از طریق تلفنی شاید شرایط سخت تر میشد اخلاقی که همیشه در انجام کارها داشتم به این صورت بود که باید کامل با محصول یا خدمات اشنا میشدم و حتی استفاده میکردم تا از وضعیت سلامتی اشنا بشم و کامل جامع به مشتری توضیح بدم. در روند بازاریابی تلفنی اتفاقات جالبی برام افتاد اونم اینکه یاد گرفتم همیشه وقتی تماس میگیریم پر انرژی با مشتری حرف بزنیم و اینکه وقتی داریم با مشتری حرف میزنیم بسنجیم ببینیم داره با دقت گوش میده زمان مناسبی تماس گرفتیم یا اینکه طرف مقابل داره کار انجام میده و نمیتونه صحبت کنه پس بهتره که به مشتری بگیم اگر امکان داره در وقت مناسبی خدمت شما تماس بگیرم. در تماس های که انجام میشه به نظرتون بهتر نیست مواردی که انجام میشه ثبت کنیم چون همه موارد ما نمیتوانیم در ذهن خودمون ثبت و ضبط کنیم .و حتی در بهترین حالت میتونه ی جدول از مشخصات مشتری بطور کامل داشته باشیم بعد از هر تماس اطلاعات در سیستم ما ثبت شود. در سیتسم های تلفنی به دلیل اینکه ارتباط فقط از طریق صدا میباشد قانع کردن شخص سخت میشه و شاید بهتر باشه ما در هنگام حرف زدن نیازهای مشتری بین کلامش بفهمیم و حتی در گفتگویی که ایجاد شده اجازه بدیم مشتری هم با ما صحبت کنه و خواسته ها شو بگه تجربه خودم به این صورت بوده که همیشه با مشتری ارتباطی صمیمی گرفتم و سعی کردم حس کنه هدف من فقط فروش محصول نیست ی ارتباط دوستانه که میتونه پایدار باشه و اعتماد طرف مقابل جلب بشه. روش دیگه وقتی تماس گرفتم کاملا حواسمون به صحبت کردن باشه و خوراکی نخوریم ، با گوشی کار نکنیم و هر در صورت حواس به جای دیگه نباشه تمرکز به محصول و مشتری باشه. میدونین به نظرم مشتری با کارشناسی ارتباط نزدیک میگیره که میبینه کارشناس در کنار منافع شرکت منافع مشتری مبینه مثال ما به مشتری ها اکانت یک ماه رایگان میدادیم. و حتی زمان های هدیه افر هم در کنار فروش محصول داشتیم. در ادامه کار وارد لوازم جانبی موبایل شدم و رفتم یسری شرکت ها مصاحبه کردم هیچ کدوم قبول نمیکردن یا اگه اوکی میدادن حقوق کم بود میگفتن تو این زمینه اشناییت نداری جنس هارو نمیشناسی به همین دلیل خودم شروع کردم وارد بازار شدم ی مدت تو بازار میچرخیدم و جنس ها میدیم و در موردشون سرچ میکردم همین جوری شروع شد که دیدم اطلاعات خوبی دارم و یسری مشتری که میتونم باهاشون کارکنم و البته بعدش وارد شرکت بازرگانی شدم اونجا مدیر بهم پیشنهاد بازاریابی حضوری داد که من قبول نکردم گفتم بصورت تلفنی و اینترنتی مجازی کارها انجام میدم میبرم جلو و بعد شروع کردم در فضای مجازی شرکت در جاهای مختلف معرفی کردم و پیشنهاد ی سایت برای معرفی دادم باعث شد که بتونیم بعد از چند وقت در زمینه اسم خودمون هر کی سرچ زد در صفحه اول نشون میداد مارو ارتباطات خوبی در این مجموعه گرفتم و تونستم خودمو پیشرفت بدم و البته مجموعه هم پیشرفت خوبی کرد. در اولین نوشته ام بصورت خلاصه سعی کردم تاجایی که امکان داره مطالب به خوبی انتقال بدم ....
سایت شخصی من در حال راه اندازی است... www.alirezahasani.com