گفتگوی بین من و یک استرالیایی ..
یادم نمیره روزی که برای گرفتن اتوبوس در ایستگاه منتظر بودم . شخص دیگری که پوست تیره تری داشت نیز در کنار من ایستاده بود . حوصله هر دومون سر اومده بود. در یک لحظه چشم تو چشم شدیم. به ایشون لبخندی زدم و ایشون هم لبخند منو با لبخند جواب داد. یخ بینمون شکست و شروع کردیم به صحبت تا شاید دقایق طولانی زودتر بگذرند. از هم دیگه سوالاتی پرسیدیم..