داشتم به سالی که گذشت فکر میکردم، نوت گوشیرو باز کردم تا سعی کنم کمی از اضطراب، افسردگی این روزا رو اونجا با خیلی از کلمات بنویسم.
تا حالا شده که همه چیز دقیقا آماده باشه برای نوشتن یا حرف زدن با بهترین دوستت، ولی تا قلم رو میگیری دستت همه چیز تو ذهنت بخار شه و یه غم بزرگ از پوچی سراغت بیاد ؟
دقیقا، برای منم همین اتفاق افتاد و همه چیز بخار شد و بیشتر شد. چرا باید تو این روزهای جوونی دائم مجبور به تحمل شرایطی باشیم که دست ما نیست و انتهای ماجرا به هم بگیم: بیخیال، فکرشو نکن ...!
منم مثل همه یه آدمم ... انتظاراتی دارم و آرزوهایی که شاید دیگه دنبالش نباشم، اما یه نقطه قوت بزرگ دارم اونم داشتن خانواده و دوستانی است که بشدت منو امیدوار به زندگی می کنن این خبر خوبیه نه ؟!
برای همین سریع نوت گوشی رو بستم و رفتم تو گالری گوشی و هزاراتا روز خوب و بد رو مرور کردم به خیلیاشون خندیدم و دیدم زندگی حتی با همه اتفاقاش هنوز جایی برای خوب بودن داره فقط باید پیداش کنی ..
شاید این روزا برای خیلی ها سخت میگذرن ولی خیلی چیزا داریم که میشه هم دور بود از هم ولی کنار هم نیز بود، میدونم هیچ چیز مثل قبل نیست ولی باید مدل دیگه ای نگاه کرد، شاید باید یاد بگیریم چطور از کلمات مون یه گل رو زنده نگه داریم یا حال دوست مون رو خوب کنیم و مراقبش باشیم ...
دنیای این روزای ما با شعار هوشمندسازی گاهی نیاز به اتفاقاتی این چنینی ام داره که یادمون نره ما باید چطور از این دستاوردها درست استفاده کنیم.
این روزا مراقبت میخواد، نگهداری و عشق میخواد از این گوشی های هوشمند استفاده کنیم برای زیباتر کردن روزا و حال خوب بفرستیم ...