27 اردیبهشت هرسال به مناسبت روز ارتباطات و روابط عمومی، فرصتی پیش میاد که افراد فعال کسبوکارها اسمی از روابط عمومی بشنوند. با وجود اینکه وضع روابط عمومی و جایگاهش آن چیزی که باید باشه نیست اما در سالهای گذشته شناخت از این حوزه بهتر شده و این عرصه کم کم داره شفاف تر از گذشته میشه.
اگه بخوایم از روابط عمومی حرف بزنیم میشه زیادی غر زد. از اینکه این حوزه چون سبقه قابل توجهی داره نگاه سنتی بهش حکم فرماست و حالا این حوزه مابین سنت و مدرنیته در حال کشمکش هستش. سنتیها روابط عمومی رو همون انتشارات و تبلیغات زمان قدیم میدونن که وظیفهش تهیه ملزومات چاپی و نهایتا سروصدای ملایم هستش. (تبلیغات به معنای پارچه نویسی که حالا شده بنر زدن).
از طرف دیگه روابط عمومی مدرن، نقش بسیار مهمی رو برای این مسئولیت قائله و معقتده روابط عمومی باید حافظ نام، اعتبار و آبرو برند و سازمان باشه. برای این هدف هم از ابزار جدید باید استفاده کنه. باید شنیدن مسئولانه از مخاطب و مشتری رو وظیفش بدونه. باید همون قدری که برای اسم و آوازه کسب و کار دل میسوزونه برای اعتماد مشتری بیشتر حساسیت نشون بده و....
روابط عمومی بین یه چند وجهی گیر کرده که توسط هر کدوم یه جور تعریف میشه. روابط عمومی نظری یا دانشگاهی، روابط عمومی سنتی دولتی، روابط عمومی سنتی بخش خصوصی و نهایتا روابط عمومی مدرن
روابط عمومی در طی سالهای گذشته داره خودش رو به سمت روابط عمومی مدرن میکشونه. وضعیت روابطعمومیها در اغلب موارد خوب و قابل قبول نیست اما واقعیت اینه که فضا و شناخت اهالی این حوزه به وسعت عملی که میتونن داشته باشن نسبت به سالهای گذشته بهتر شده و قطعا در سالهای آتی بهتر هم خواهد شد.
اگاهی دادن موجب بهبود عملکرد میشه که این اتفاق هم داره میفته. پس میشه گفت: