خب حالا که اینجایی، یعنی از خوان اول و خوان دوم برای تبدیل شدن به یه برنامه نویس حرفهای رد شدی. بریم ببینیم خوان سوم چیه.
[این مطلب سوم از مجموعهی هفتخوان (یا شایدم هشت یا نه خوان) پایتونه که هدفش راهنمایی یه برنامه نویس مبتدی به سمت حرفهای شدنه. مطالب البته برای برنامهنویسهای هر زبان دیگهای قابل استفادهس. برای دیدن خوان اول و دوم و الباقی، میتونی از این صفحه استفاده کنی: هفت خوان پایتون]
خب سادهس. وقتشه که از علم و مهارتی که به دست آوردی، استفاده کنی. الان یه ابزار توی دستته که باهاش میشه خیلی کارا کرد. چرا شروع نکنی به ساختن چیزای باحال؟ حقیقت اینه که مهمترین کار برای موفقیت اینه که علمت رو از کلاس درس و سایت آموزشی بکشی بیرون و ازش استفاده کنی.
دست به کار شو. یه پروژهی کوچیک برای خودت تعریف کن. لازم نیست آپولو هوا کردن (یا این روزا، فالکون) باشه. کوچیک هم باشه قبوله. من اینجا چندتا مثال میزنم که شاید بتونه کمکت کنه.
این ماشین حساب قرار نیست تهش بشه یه ابزار خفن برای استفادهی عموم. هدف اینه که باهاش مهارت خودت رو بسنجی. مثلن به این فکر کن که وقتی برنامهت اجرا میشه، من میام و توی خط فرمان مینویسم «۲+۲». این ماشین حساب چطوری میفهمه که ۲ تا عدد هست و اون علامت چیه و باید چیکار کنه؟ بعدشم یه ذره برو توی عمق. مثلن ۲ به توان ۸ رو چطور میشه حساب کرد؟ برو یه تابع بنویس برای اینکه با استفاده از عملگر ضرب، بتونی یه عدد رو به توان یه عدد دیگه برسونی. کلن خلاقیتت رو روشن کن دیگه.
یه چیزی که بیای و دخل و خرجهای روزت رو بنویسی توش. بعد بیاد و بهش گذارش بده. مثلن اگر بهش ورودی بدی «تعداد خرید» یا «خرج هفت روز گذشته» بیاد و اینا رو بهت نشون بده. سادهس؟ دست به کار شو :)
امروز من بهت میگم بیا بریم یه قهوه بخوریم با هم، چهارشنبه ۲۸ خرداد. ولی خب با این همه مشغله، ممکنه فراموش کنی. یه چیزی بنویس که توی بیای و کاری که میخوای انجام بدی رو، به همراه روز انجامش توش بنویسی. بعدش با خودت قرار بذار که هر روز صبح که نشستی پشت کامپیوتر، از این برنامه بخوای که لیست کارای امروزت رو بهت بگه. من خودم یه همچین چیزی نوشتم چندسال پیش که تا چند هفته انقدر ذوقش رو داشتم که واقعن ازش استفاده میکردم و مفید هم بود. (این میتونه شروع عادت خوب برنامهریزی هم باشه). حالا فکر کن که این رو چطوری میتونی بهترش کنی. چه چیزی میشه بهش اضافه کرد؟
دیدی یه وقتایی دلت میخواد یه چیزی گوش کنی ولی حس و حال انتخاب نداری؟ یه برنامه بنویس که وقتی بهش آدرس یه پوشه توی کامپیوترت رو میدی، از محتویات اون پوشه، یکی رو تصادفی پخش کنه. این یکی رو خودم خیلی دوست دارم.
اول: به این فکر نکن که اینا رو قبلن یکی انجام داده. هدف تو تجاری کردن این پروژهها نیست الان. فعلن میخوای مهارتت رو به چالش بکشی.
دوم: توی هرکدوم از این پروژههای کوچیک، احتمالن نیاز به چیزایی داری که هنوز بلد نیستی. نگران نباش. با جستجو میتونی دنبالشون بگردی. کشف کردن قسمت زیبایی از برنامهنویسیه.
سوم: اگر دیدی خیلی برات سخته انجام اینا (البته بعد از وقت گذاشتن و تلاش کافی، نه اینکه همون اول بگی وای این چه سخته)، شاید بد نباشه برگردی به خوان دوم و حتی اول و یه ذره اونجا خودت رو قویتر کنی. وقتی هم انجامش دادی، بیا و پایین این صفحه، دنبال لینک خوان چهارم بگرد.
اگر قبلن مشابه اینها رو انجام دادی، و دوست داری چند تا پروژه نمونه از پروژههای یه سطح بالاتر معرفی کنم، حتمن توی کامنتها بگو. اگر متقاضی زیاد باشه، خیلی زود میرم سراغ نوشتنش.
و کلام آخر
سعی کن حداقل یک از این اینا رو (یا یه چیزی که خودت حس میکنی) انجام بدی. حاصلش فوقالعادهس. این تو رو خیلی خوب برای خوان بعدی آماده میکنه.
اگر برات مفید بود مطلب، با حمایت کردن ازش من رو دلگرم کن برای تهیه کردن محتواهای بعدی. برای این کار میتون از لایک کردن و کامنت کردن نظر و پیشنهادت شروع کن و بعدش هم من رو توی توییتر دنبال کنی. شناسهی من در توییتر: https://twitter.com/re_ke_mo
خوان چهارم در مسیر حرفهای شدن -- به زودی