دن سیروکر در گوگل به عنوان مدیر محصول مشغول به کار بود. بعد از این که پای صحبتهای باراک اوباما در دفتر مرکزی گوگل میشینه تصمیم میگیره استعفا بده و به تیم رسانهای باراک اوباما بپیونده. تیمی که دن بهش ملحق میشه اسمش«رسانه جدید» بود. چون توی این گروه روی رسانههایی متمرکز بودند که در ادبیات بازاریابی سیاسی نسبتاً جدید بودن، مثل ایمیل، شبکه های اجتماعی، بلاگ، پیامک و وب سایت.
دن چیزی از سیاست نمیدونست و تا اون زمان هیچ فعالیتی در حوزه بازاریابی سیاسی انجام نداده بود اما یک چیز مدام ذهنش رو مشغول می کرد. آیا دکمه ای که در وبسایت باراک اوباماست در ایده آل ترین حالت خودشه؟ آیا در جای درستیه؟ آیا عبارت درستی روش نوشته شده؟ چیزی که میتونست برای کمپین حیاتی باشه، میزان کمک های مردمی و میزان درگیری مردم با وبسایت بود. کمک های مردمی به واسطه مشترکین خبرنامه های کمپین انتخاباتی تامین می شد، مشترکین خبرنامه از طریق فرم اشتراک وب سایت عضو خبرنامه می شدند و فرم عضویت در نتیجه کلیک روی دکمه قرمز که روش عبارت sign up نوشته شده بود به مخاطبا داده می شد. این دکمه دروازه ورود حامیان باراک اوباما بود. حالا یک سوال مهم به وجود میآمد، آیا این دکمه درسته؟ آیا این دکمه میتونه هر دلار و هر حامی رو جذب کنه؟ دن به تیم پیشنهاد میکنه که با انجام یک آزمایش ساده بفهمن که بهترین کار انجام شده یا خیر؟
تیم طراحی شروع به طراحی صفحات مختلف تحت سناریوهای مختلف میکنه، دکمه قرمز با عناوین مختلفی نمایش داده شد و نتیجه تست شد. Sign up, sign up now, join us now, learn more . عکسها و ویدیو های مختلف تست شد. نکته جالب اینکه، گزینهای که تیم روش شرط بسته بود، کمترین بازخورد رو گرفت. همه فکر میکردند که ویدیو سخنرانی باراک اوباما می ترکونه اما در کمال تعجب دیدند که بهترین عملکرد رو عکس خانوادگی باراک اوباما با کلمه چنج و دکمه learn more گرفت، این گزینه ۴۰ درصد بیشتر مخاطب رو درگیر کرد. ۲.۸ میلیون نفر بیشتر و ۵۷ میلیون دلار کمک بیشتر. راز این موفقیت تست کردن و توجه کردن به داده ها بود. خیلی از ما این تست های ساده رو جدی نمیگیریم و فکر میکنیم همه مردم مثل ما فکر می کنن. دور میز برای کل کشور تصمیم میگیریم، در حالی که باید گزینه های مختلف رو تست کرد و ذائقه مردم رو سنجید. بعضی وقتا آدم سوپرایز میشه و همین بازاریابی و برندسازی رو جذاب می کنه.