Hrezamkia
Hrezamkia
خواندن ۱۶ دقیقه·۲ سال پیش

گوشی‌های هوشمند، چگونه ذهن ما را میدزدند؟


از وبسایت wallstreet journal

ترجمه ای از مقاله how smartphones hijack our minds

تحقیقات نشان میدهند ، وقتی که مغز و سیستم فکری ما به صورت وابسته به تلفن های هوشمند رشد میکنند، قدرت آگاهی و یادگیری ما کاهش میابد . بر اساس تحقیقات و مشاهدات اپل ،اگه شما یک دارنده معمولی یک گوشی هوشمند باشید ، به طور متوسط روزانه ۸۰ بار گوشیتونو از جیبتون در میارید و نگاهش میکنید . بر این اساس شما در طول سال بیش از ۸۰ هزار بار به این قاب کوچک شیشه ای نگاه میکنید و اطلاعات مورد نظرتون رو ازش میگیرید. گوشی جدید شما درست مانند گوشی هوشمند قبلیتون، تبدیل به رفیق فابریک و البته پیشکار شما خواهد شد ؛ در عین حال که معلم و استاد و مباشر شما خواهد بود. شما دو تا به دوستان جدایی ناپذیر هم تبدیل خواهید شد . گوشی های هوشمند در طول تاریخ تکنولوژی هایی که واسه صرف شخصی اختراع شده اند یه نمونه خاص و متفاوت هستش . تکنولوژی ای که در طول ساعت های مختلف ، کم یا زیاد دم دستمون نگهش میداریم و استفاده های بیشماری ازش میکنیم و بار ها و بارها در طول روز ، با اپلیکشن ها و مسیج ها و هشدارهاش سر و کله میزنیم. یک گوشی هوشمند تبدیل به منبع بزرگی از اطلاعات در قالب حروف ، صدا ها و تصاویر هستش که افکار و هویت ما رو کمابیش مشخص میکنند . یه مطالعه در سال ۲۰۱۵ نشون داد که بیش از نیمی از کسایی که ایفون دارند زندگی بدون ایفون رو قابل تصور نمیدونن . ما دلایل زیادی واسه دوست داشتن تلفن های هوشندمون داریم .واقعن تصور این که یه وسیله دیگه بتونه جای این تلفن های هوشمند که کلی کارکرد مفید و باحال رو یه جا توی دست ما فراهم کنه سخته . ولی این گوشی های هوشمند ؛ در عین حال که اسودگی و سرگرمی رو واسه ما به ارمغان میارن میتونن باعث بشن که روان ما دچار تشتت و اختلال هم بشه. کارکردهای خارق العاده گوشی های هوشمند ، به طور بی سابقه ای توجه همه ما رو به خودش معطوف کرده و تاثیر گسترده ای روی رفتار و افکار ما ایجاد کرده است. سوالی که مطرح میشه اینه که اگه ما اجازه بدیم یک ابزاری مثل گوشی هوشمند بر ادراک و اگاهی ما از دنیای اطرافمون سلطه بندازه، چه اتفاقی واسه مغز ما میفته ؟ دانشمندان سعی کرده اند توضیحی برای این سوال پیدا کنند _ پاسخ انها جالب توجه و البته نگران کننده است. گوشی های هوشمند نه تنها افکار ما رو به طرز پیچیده و عمیقی دستکاری میکنن و به اون ها شکل میدن بلکه اثراتشون حتی در زمان هایی که از گوشی استفاده نمیکنید هم پابرجا هستند . این تحقیق بیان میکند که وقتی دستگاه و سیستم فکری ما وابسته به تکنولوژی رشد کند چیزی که لطمه میبیند خرد و آگاهی و ادراک ما از دنیای واقعی است.

"تقسیم کردن و خرد کردن توجه به پدیده های اطراف ، کار را برای استدلال و عملکرد مغز ، دشوارتر میکند".

ادریان یک روانشناس شناختی و استاد بازاریابی در دانشگاه تگزاس در آوستین، ده سال است که روی تاثیرات اینترنت و گوشی های هوشمند برروی افکار و قضاوت های ما مطالعه کرده است او شواهد زیادی جمع اوری کرده که نشان می دهد استفاده از تلفن هوشمند، یا حتی شنیدن یک زنگ یا ارتعاش، باعث ایجاد حواس پرتی می شود که تمرکز روی یک مشکل یا کار دشوا ر را دشوارتر می کند. پراکنده کردن توجه و تمرکز ، مانع استدلال و عملکرد مثبت در فعالیت ها میشود. یک مطالعه در سال ۲۰۱۵ در یک مجله روانشناسی تجربی بر روی ۱۶۶ نفر به عنوان کیس آزمایی بیان میکند که وقتی که افراد بر سر یه کار چالش برانگیز و حساس مشغول فعالیت هستند و ناگهان صدای زنگ تلفن همراه خود را میشنوند ، خواه آن پیام و نوتیف رو چک بکنند خواه فرصت نکنند که ان را چک بکنند ، در هر حال تمرکز و توجهشان به کاری که میکنند کمتر میشود. مطالعه دیگری در سال 2015 که شامل 41 کاربر آیفون بود و در مجله ارتباطات رایانه ای منتشر شد، نشان داد که وقتی افراد زنگ تلفن خود را می شنوند اما قادر به پاسخ دادن به آن نیستند، فشار خون آنها افزایش می یابد، نبض آنها تند می شود و مهارت های حل مسئله آنها کاهش می یابد . تحقیق مذکور توضیح نداد که آیا اصولن فرقی بین گوشی های هوشمند و سایر چیزهایی که زندگی ما را احاطه کرده اند و حواس ما را پرت میکنند هست یا نه . دکتر وارد فکر میکند که وابستگی ما به تلفن های هوشمندمان انقدر شدید شده که صرف حضور این گوشی ها در کنارمان میتونه تمرکز و ادراک و اگاهی مان را تحت تاثیر قرار دهد. دو سال قبل در سال ۲۰۱۵ او و سه دانشجوی دیگر آزمایشی هوشمندانه طراحی کردند تا حدسیات او را مورد ارزیابی قرار بدهند. محققان روی ۵۲۰ دانشجو را به عنوان نمونه ازمایشی وارد پروسه تحقیقاتشون کردند و تست های استانداردی موسوم به آزمایش تیز حسی (توانایی در دیدن، شنیدن و استنباط در سریع ترین زمان ممکن با بهترین کارایی ممکن) را به آن ها دادند. یکی از تست های این ازمایش، " ظرفیت شناختی موجود" را برای هر فرد اندازه گیری کرد؛ به این معنا که در این ازمایش بیان میکند که ذهن فرد چقدر میتواند تمرکز خود را بر روی کاری که اون فرد داره انجام میده تمرکز خودشو به طور کامل حفظ کنه . دومین پارامتری که در این ازمایش اندازه گیری شد "آگاهی سیال" بود ، یعنی توانایی در درک مفهوم یک مساله ناآشنایی که فرد برای اولین بار و به تازگی با ان مواجه شدا و توانایی در حل آن . تنها متغیری که در ازمایش وجود داشت محل قرار گیری تلفن همراه داوطلب بود.به بعضی از داوطلبان گفته شد که تلفن همراهشان را روبروی خود روی میز قرار بدهند ، به بعضیاشون گفته شد که گوشی های خود را داخل جیب خودشون بگذارند و از دسته سوم خواسته شد که گوشی خود را در اتاق دیگری بگذارند. هر چه فاصله گوشی از فرد نزدیک تر باشد ، بازدهی مغز فرد کاهش پیدا میکند. نتایج قابل توجه بود. در هر دو آزمایش، افرادی که تلفنهایشان در معرض دید بودند، بدتر ین امتیاز را کسب کردند، در حالی که آنهایی که گوشیهای خود را در اتاق دیگری رها کردند، بهترین امتیاز را کسب کردند. دانش آموزانی که گوشی هایشان را در جیب یا کیف می گذاشتند حد وسط بیرون آمدند. با افزایش نزدیکی تلفن، قدرت مغز کاهش می یابد. در مصاحبه های بعدی تقریبن همه داوطلب ها گفتن که گوشی عامل برهم زننده تمرکزشان نبوده و حتی در طول آزمایش یک بار هم فکرشون سمت گوشی نرفت. اونها حتی وقتی الارم گوشی حواسشون رو پرت میکرد ، به الارم و سر و صدا اهمیتی نشون ندادند . آزمایش دومی که توسط محققان انجام شد نتایج مشابهی را به همراه داشت، در حالی که همچنین نشان داد که هر چه دانش آموزان در زندگی روزمره خود واسه انجام کارهاشون به تلفنهایشان بیشتر تکیه داشته باشند ، آسیبهای شناختی بیشتری متحمل میشوند. دکتر وارد و همکارانش در مقاله ای نوشتند که ؛ ادغام کردن و قاتی کردن تلفن های هوشمند در روند و روال زندگی روزمره میتونه باعث خستگی مغز و تحلیل رفتن توانایی های مغزی از جمله یادگیری ،استدلال ، تفکر انتزاعی ، حل مساله و خلاقیت شود . گوشی های هوشمند چنان با وجود ما عجین شده اند و وجود ما را درگیر خود کرده اند که حتی وقتی بهشان زل نزنیم و لمسشان نکنیم هم با منحرف کردن توجه ما از منابع شناختی ارزشمندتر برای ما دلبری میکنند و توجه و فکر ما را به سوی خود تحریک میکنند . نکته حائز اهمیت این است که صرف سرکوب گرایش و میل به چک کردن نوتیف های گوشیمان که ناخوداگاه و روتین در طول روز بارها ا نجام میدهیم هم میتواند به دستگاه فکری ما لطمه بزند. محققان همچنین میگن که : این واقعیت که اکثر ما گوشی هامون رو در نزدیکی خودمون و در دید و دم دست قرار میدیم ، باعث عوارض و پیامدهای ذهنی ناجور میشود. یافته های دکتر وارد خیلی مشابه و مطابق یک ازمایش دیگری بودند که با تعداد داوطلب های کمتری در دانشگاه maine در سال ۲۰۱۴ با تعداد داوطلب ۴۷ نفر انجام شد. این ازمایش میگفت که افرادی که تلفن های خود را در هر چند در حالت خاموش در معرض دید قرار دادند خطاهای قابل توجهی در دو آزمایش تستتوجه و تست ادراکی از خود بروز دادند البته این دو گرده در تست های ساده تر این دو آزمایش عملکرد یکسانی داشتند و این خطاها در تست های پیچیده تر بروز کردند. در مطالعه دیگری که در ماه آوریل در روانشناسی شناختی کاربردی منتشر شد، محققان چگونگی تاثیر گوشی های هوشمند بر یادگیر ی را در یک کلاس اصول سخنرانی با 160 دانشجو در دانشگاه آرکانزاس در Monticello بررسی کردند. آنها دریافتند دانشجویانی که تلفنهایشان را به کلاس درس نیاوردهاند، در آزمونی که از مطالب ارائه شده در همان کلاس و در همان روز طراحی شد ، نمرات بالاتری نسبت به دانش آموزانی که گوشیهای خود را آورده اند، کسب کرده‌اند. فرقی نمیکرد که دانش آموزانی که گوشیهایشان را همراه داشتند از آن استفاده میکردند یا نه: همه آنها به یک اندازه امتیاز ضعیفی کسب کردند . یک مطالعه دیگر بر روی ۹۱ مدرسه متوسطه در بریتانیا در سال ۲۰۱۶ در مجله ژورنال لیبور اکونومیست انجام شد که میگفت وقتی مدارس اوردن گوشی روممنوع کردند ، نمرات ارزشیابی بچه ها (خصوصن ضعیف ترین و تنبل ترین هاشون)بهترین عملکرد و پیشرفت رو از خودشون نشون دادند. البته این فقط قدرت استدلال و توانایی های فکری ما نیست که در بحث تلفن های اوشمند دچار اختلال و آسیب میشود، بلکه گوشی های هوشمند مهارت های اجتماعی و روابط ما را هم تحت تاثیر خود قردر میدهد . چون گوشی های هوشمند به عنوان یک وسیله دردسترس برای چت کردن و تعامل مجازی با دوستان و اطرافیان مان همیشه دم دستمان است و ما با دوستانمان به صورت مجازی مکالمه میکنیم ، حالا اگر همان افراد را به صورت حضوری و رو در رو ملاقات کنیم ، تجربه چت کردن با اون افراد در فضای مجازی ذهن ما رو تحت تاثیر قرار میده و باعث میشه در ملاقات و مکالمه حضوری با اون شخص ، صحبت های ما سطحی تر بشه و دیدار رضایت بخشی نداشته باشیم. در یک مطالعه دیگری در دانشگاه اکسس بریتانیا ۱۴۲ نفر به صورت گروه های دو نفره تقسیم شدند و از انها خواسته شد به صورت خصوصی به مدت ده دقیقه با هم مکالمه داشته باشند . نصف گروه ها با تلفن در یک اتاق با هم صحبت میکردند و نصف دیگرشان بدون تلفن با هم حرف زدند. سپس به افراد داوطلب آزمون هایی برای سنجش هم حسی و هم دلی و اعتماد در انها ، داده شد .نتیجه این ازمایش که در سال ۲۰۱۳ انجام شد میگفت که : حضور صرف تلفن همراه ، سبب عدم بروز صمیمیت و اعتماد و هم حسی در بین افراد میشود ".و سطح اعتماد و درک متقابل زوج های مورد ازمایش را به شدت پایین اورد. و این معایبی که برشمردیم در مواردی که موضوع مورد مکالمه درباره مسائل شخصی و مهم افراد بود، بیشتر به چشم امد. نتایج این آزمایش در مطالعه بعدی توسط محققان ویرجینیا تک که در سال 2016 در مجله منتشر شد تأیید شد Environment and Behavior شواهدی مبنی بر این که تلفن های هوشمند ما میتونند وارد جمجمه سر ما بشوند و جای مغز ما بشینند خیلی ناراحت کننده است ؛ شواهدی که نشان میدهند افکار و احساسات ما نه تنها در داخل جمجمه و مغز ما در جای امنی نیستند بلکه میتوانند به راحتی توسط عوامل خارجی منحرف شوند و جای خود را به چیزی مثل یک گوشی هوشمند بدهند بدون این که ما خود، خبر داشته باشیم . دانشمندان مدتهاست میدانند که مغز علاوه بر این که یک سیستم نظارت ی است همچن ین یک سیستم تفکر است . توجه آن به هر شیئی جلب می شود که جدید، جذاب ، اغوا کننده و غیر معمول و راز آلود و و یا قابل توجه (به معنی مثبت یا منفی کلمه)است - که در اصطلاح روانشناختی، «برجستگی» دارد. رسانه ها و وسایل ارتباطی، از تلفن گرفته تا تلویزیون، همیشه این غریزه را قلقلک میدن. چه روشن باشند و چه خاموش، نوید یک منبع بی پایان اطلاعات و تجربیات را به مخاطبان خود می دهند. با طراحی، آنها توجه ما را به نوعی به تسخیر خود درمیاورند که اشیاء طبیعی هرگز نمی توانستند . اما حتی در طول تاریخ این رسانه های جذاب و مسحور کننده ، گوشی های هوشمند در ورای همه انواع دیگر رسانه قرار میگیرند و یک سر و گردن از همه انها بالاتر هستند.گوشی های هوشمند بر خلاف انواع دیگر رسانه که پیش از این مغز ما باید با اونها سر و کله میزد، نوع دیگری از آهنربای جلب توجه هستند چون اونها یک پکیج کاملی هستند از انواع مختلف اطلاعات و سرگرمی ها و کارکردهای ریز و درشت. به قول دکتر وارد، اونها هر زمان که در بخشی از محیط اطراف ما حضور داشته باشند به عنوان محرک های فوق طبیعی عمل میکنند و میتوانند همه توجه و حواس ما را بدزدند. تصور کنید یک صندوق پستی، یک روزنامه، یک تلویزیون، یک رادیو، یک آلبوم عکس، یک کتابخانه عم ومی و یک مهمانی پرهیاهو با حضور همه کسانی که م یشناسید را با هم ترکیب کنید و سپس همه آنها را در یک شی کوچک فشرده کنید. این چیزی است که یک گوشی هوشمند به ما ارائه میکند ، پس جای تعجب نیست که ما نتوانیم ذهنمان را از ان منحرف کنیم . ماهیت دوگانه گوشی هوشمند این است که ویژگی هایی که به نظر ما جذاب تر است - اتصال مداوم آ ن به شبکه، تعدد برنامه های آن، دردسترس بودن افراد برای ارسال پیام و گفتگ و، قابل حمل بود ن - هما ن مواردی هستند که به آ ن تأثیر زیادی بر ذهن ما تحمیل میکنند . سازندگا ن تلفن مانند اپل و سامسونگ و برنامه نویسا ن مانند فیس بوک و گوگل محصولا ت خود را طوری طراحی می کنند که در هر ساعت بیداری بیشترین توجه ما را به خود جلب کند و ما با خرید میلیو ن ها ابزار و دانلود میلیاردها برنامه در سال از آنها تشکر می کنیم. . ربع قرن پیش، زمانی که برای اولین بار آنلاین شدن را شروع کردیم،بدون هیچ تجربه و شناختی این باور را داشتیم که وب، ما را باهوشتر میکند: اطلاعا ت بیشتر تفکر هوشمندانه تری را پرورش میدهد . اکنون میدانیم که قضیه به این سادگی ها هم نیست. نحوه طراحی و استفاده از یک رسانه و شبکه اجتماعی، حداقل به اندازه اطلاعاتی که پردازش میکند و در اختیار ما میگذارد بر ذهن ما تأثیراتی را تحمیل میکند.[یعنی گوشی های هوشمند ما هر ان چه که تحت عنوان خوراک و اطلاعات از اینترنت دریافت میکند را میتواند مستقیمن به مغز ما وارد کند]. گرچه ممکن است کمی عجیب به نظر برسد ولی دانش و سواد مردم ممکنه با این اوضاع نم بکشه ! چرا که گجت ها امکان دسترسی اسان به همه جور اطلاعات رو برای افراد فراهم کردن. در یک مطالعه هم که در سال ۲۰۱۱ در مجله science منتشر شد، محققان - به رهبری بتسی اسپارو، روانشناس دانشگاه کلمبیا و از جمله دانیل وگنر فقید(کارشناس حافظه هاروارد) - از گروه ی از داوطلبا ن خواستند 40 عدد گزارش و یا جمله را بخوانند (مانند این جمله «شاتل فضای ی کلمبیا در طول ورود مجدد به تگزاس در فوریه 2003 متلاشی شد. ”) و سپس عبارا ت را در کامپیوتر تایپ کنند. به نیمی از داوطلب ها گفته شد که دستگاه آنچه را که تایپ میکنند ذخیره میکند و به نیمی از آنها گفته شد که این جمله ها فورا پاک خواهند شد. بعدش از داوطلب ها خواسته شد همون جمله ها رو تا جایی که میتونن و یادشون میاد رو کاغذ بنویسن؛ همون افرادی که بهشون گفته شده بود که کامپیوتر اون جمله هایی که نوشتن رو ذخیره میکنه عملکرد ضعیف تری از خودشون نشون دادن . به نظر میرسه این توقع و انتظار که اطلاعات به راحتی به شکل دیجیتال در دسترس خواهد بود ، تلاش ذهنی افراد برای به خاطر سپردن اون جمله ها را کاهش داد. محققان این پدیده را اثر گوگل نامیدند و بازتاب و برداشتشان از تاثیر و پیامد این پدیده اینگونه بود :خب چون موتور های جستجوی گوگل همیشه در دسترس هستن شاید همیشه هم لازم نباشه که اطلاعات رو با صورت کدگذاری شده تو ذهنمون ثبت کنیم و زحمت این کارو نکشیم و هر وقت لازم داشتیم فقط کافیه سرچ کنیم . حالا که امکان دسترسی انلاین به اطلاعات فراهم هستش ، احتمالن مغز ما وظیفه به خاطر سپردن اون ها رو به ابزار های انلاین محول میکنند . اگه چیزی که در خطر بود یه مشت اطلاعات بی ارزش و فاقد اهمیت میبود، ممکن بود قضیه خیلی اهمیت چندانی نمیداشت ولی به قول ولیلیام جیمز فیلسوف و روانشناس برجسته : هنر به خاطر سپردن ، هنر تفکر است. تنها با رمز گذاری اطلاعات در حافظه بیولوژیکی خود میتوانیم جوامع و شبکه های فکری غنی و توانمند بسازیم که ماهیت دانش فردی را پایه ریزی میکند و تنها با رمز گذاری اطلاعات در حافظه بیولوژیکی است که میتوانیم به تفکر انتقادی و مفهومی خودمان رشد و تعالی ببخشیم .مهم نیست چقدر اطلاعات در گرد ما در حال چرخش است ، هر چه حافظه کم بارتر و ضعیف تری داشته باشیم مجبوریم کمتر به ان اطلاعات فکر کنیم. ما در تشخیص تفاوت بین دانشی که در ذهنمان نگه می داریم و اطلاعاتی که در تلفن هایمان می یابیم خیلی خوب نیستیم. قضیه خیلی پیچ و تاب دارد و ابعاد مختلفی دارد. به نظر می رسد که ما در تشخیص دانشی که در ذهن خود داریم از اطلاعاتی که در تلفن یا رایانه خود مشاهده میکنیم، خیلی خوب نیستیم. همانطور که دکتر وگنر و دکتر وارد در مقاله ای در سا ل 2013 د ر ساینتیف یک آمریکا توضیح دادند، زمانی که مردم اطلاعات را از طریق گوشی و تبلت خودشون مشاهده می کنند، اغلب دچار توهمات هوشی می شوند . یعنی وقتی افراد یک سری اطلاعات رو از طریق سرچ در اینترنت مشاهده میکنند آنها احساس میکنند که «ظرفیتهای ذهنی خودشان» اطلاعات را تولید کرده است، نه دستگاههایشان. محققان نتیجه گرفتند: «به نظر میرسد ظهور عصر اطلاعات ، نسلی از مردم را به وجود آورده است که احساس میکنند بیش از هر زمان دیگری میدانند، حتی اگر احتمالن از دنیای اطراف خود کمتر بدانند . این نگرش میتواند کمی پرده از بحران زودباوری که دامن گیر جوامع بشری شده بردارد بحرانی که مردم به هر چیز دروغ یا شبه برانگیزی که در فضای مجازی پخش میشه اعتبار میدهند . اگه گوشی توی دستتون قدرت تشخیص خوب و بد رو از شما بگیره اونجاست که شما هر چیزی رو که توی اسکرین گوشی میبینید رو باور خواهید کرد. سینت یا اوزیک، رماننویس و منتقد، دیتا میگه : «خاطره بدون تاریخ». بررسی ها و مطالعات او به مساله اجازه دادن به تلفن های هوشمند در به دست گرفتن کنترل مغز ما اشاره می کند. هنگامی که ظرفیت خود را برای استدلال محدود می کنیم و این وظیفه رو به گوشی ها و اپلیکیشن ها محول میکنیم ،در واقع داریم توانایی خود را برای تبدیل اطلاعات به دانش قربانی می کنیم. ما داده ها را دریافت می کنیم اما معنی را از دست می دهیم. ارتقاء ابزارهای ما مشکل را حل نمی کند. باید به ذهنمان فضای بیشتر ی برای فکر کردن بدهیم. و این به معنای فاصله گذاری بین خود و تلفن هایمان است.

اثر گوگلگوشی هوشمندفضای مجازیگوشی‌های هوشمند
من یه مترجم آماتور هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید