ارضای آنی و زود هنگام تمام امیالمون آفت خیلی بزرگی تو زندگی همست.
وقتی تصمیم به انجام کاری میگیری، به هیچ عنوان نباید با هیچ کس درموردش صحبت کنی.
منظورم منتور داشتن نیستا، اون باید باشه، منظورم از هدفات و برنامه هات برای کسی تعریف کردنه.
هدفات باید تو ذهن خودت باشن، اصلا نباید به زبونشون بیاری.
خیلی ها فکر میکنن این به دلیل اینه که مورد تمسخر واقع نشن، یا دلسرد نشن.
نه اصلا موضوع صحبتم اینا نیست.
دارم درمورد ارضای زود هنگام صحبت میکنم.
چشیدن لذت ارضای پیش از موقع
باهام بمون تا بیشتر توضیح بدم:
ببین، وقتی یه کاری رو شروع میکنی، ذهنت دنبال تمام کردن کاره و تا به هدف هایی که تعیین کردی براش نرسه آروم نمیشه.
این خوبه، ولی یه مشکلی هست، ذهن سریع گول میخوره.
اگه زودتر از موعد تشویق بشه، این حس بهش دست میده که کار تمام شده و به اهدافش رسیده(چون تشویق شده)
آفت کار جایی خودشو نشون میده که تو قدم هایی که تو مسیرت برمیداری دیده میشه، برات دست میزنن، تشویقت میکنن و تو به یک ارضا شناختی میرسی و بعد از یک مدت دلسرد میشی برای ادامه.
به هدفی که تعیین کرده بودی نرسیدی ولی ذهن ناخودآگاه مسیر را تمام شده میبینه و دیگه انگیزه ای برای تلاش بیشتر نمیبینه.
مثال میزنم:
دیدین کسایی که هفته های اول باشگاه، شروع میکنن عکس و استوری کردن.
دوستان و اطرافیان هم شروع به تعریف و تمجید میکنن و با جرئت بهتون میگم، تمرین کردن این دوست عزیز به دو ماه نمیکشه.
چرا؟! چون اعمالش دیده شده، براش دست زدن و تشویقش کردن و ذهنش دیگه کار رو تمام شده میبینه و دیگه انگیزه ای برای ادامه نداره.
بازم میپرسین چرا؟! چون بعد از یک مدت که همه دوستان و اطرافیان و فالوور های محترم تمرین کردنشو دیدن و تشویقش کردن، ناخودآگاه این فکر میاد سراغش که دیگه برای چی تمرین کنم؟! البته این فکر نا خودآگاه هستش و بدون اینکه خودش متوجه بشه انرژیش ازش گرفته میشه.
ذهنش ورزش کردن رو تمام شده میبینه و تمام.
حالا مثال عکسش:
ورزش کار پرش با دیسک رو در نظر بگیرین.
هر روز تنها میره تمرین و بر میگرده خونه.
خانواده و اطرافیان هر روز ازش میپرسن خب چیشد؟!الان یکساله هر روز داری میری تمرین و بر میگردی؟!
اون جوابی نداره بده، چون قرار نیست اتفاقی تو او لحظه بیافته، قراره تو مسابقاتی که پیش رو داره شرکت کنه و این روزهایی که داره میره باشگاه، فقط قدم های کوچکی هستن برای رسیدن به اون سکویی که مد نظرشه.
ذهنش تا بالای سکوی قهرمانی خودشو نبینه آروم نمیشه.
پس دوست من،
اگه هدفت خیلی خیلی والا و بلند پروازانه باشه، نباید به کسی بگی، و با تشویق های یکی دو نفر ذهنتو ارضا نکنی.
اونوقته که تشویق یک استادیوم آدم که دارن ایستاده تشویقت میکنن ارضات میکنه.
یکم متن طولانی شد، ولی میخوام یه نتیجه گیری دیگه هم بکنم،
تو زندگی واقعی دیگه بحث قهرمانی و اول و دوم شدن نیست،
اونجا فقط و فقط خودت مهمی.پس باید چیکار کنیم که از زندگی راضی باشیم!؟
ببین،زندگی درواقع مسیر شکوفایی وجود خودته.
وقتی هدفت این باشه که تو سن ۷۰/۸۰ سالگی وقتی به خودت و زندگیت نگاه می کنی، حسرت نخوری و خودتو ملامت نکنی، سرتو بالابگیری و با افتخار به همه دست آوردهات نگاه کنی و بهشون افتخار کنی و به خودت بگی آفرین،
باید به اون سن و همه دست آوردهایی که دوست داری داشته باشی فکر کنی، و شکست و موفقیت ها و یا حتی تشویق های زودهنگام اطرافیان تو رو ارضا نکنه و از مسیرت جدا نکنه، چون تو هدف های والاتری تعیین کردی که جزئ mindset خودتن و کسی ازشون خبرنداره.
فقط برای اهدافی که تو ذهنتن بجنگ، کسی از اهداف تو خبر نداره.
هیچ کس و هیچکس اصلا مهم نیستن. نظر هیچ عهدی مهم نیست، حتی یک استادیوم پر آدم، فقط و فقط نظر خودت مهمه که چی باشه واز زندگیت راضی باشی.
چون فقط خود تو هستی که mindset خودتو از بچگی ساختی و تا وقتی بهش نرسی به آرامش نمیرسی