پابندها میتوانند طرحهای مختلفی داشته باشند، از مواد مختلف (مثل طلا، نقره، چرم، پلاستیک، نایلون، مهره، استخوان و این قبیل مواد)ساخته شده باشند و اهمیت اساسی در جفت و جور کردن لباسها با هم داشته باشند. این مساله میتواند منجر به فرض اشتباهی شود که پابندها تکههای مد روز زیورآلاتاند و تاریخی پشت سر خود ندارند و سمبولیسمی در آنها پنهان نیست. پابندها البته تاریخچهای دارند که ارزش کشف و کنکاش دارد.
در حالی که فرهنگ غربی تنها از قرن بیستم توانست از این نوع زیورآلات استفاده کند، تاریخچهی پابند در فرهنگ شرقی به زمان باستان برمیگردد. اولین نمونههای زنجیرهای مچ پا در حین تخلیه آرامگاههای سومریها پیدا شدند و اگر به تاریخ مسلط باشید، میدانید که سومریها ملقب به «گهواره تمدن» اند که 4500 سال پیش در جنوبیترین ناحیه بین النهرین زندگی میکردند. کاوشهای باستان شناسان منجر به کشف و شناسایی یک مجموعه پابند شد که از فلز و سنگ قیمتی یا معمولی ساخته شده بودند.
در مصر باستان، پابندها که دور مچ پای زنان بسته میشدند گویای ثروت و منزلت اجتماعی زنان بوده است. زنی که دور مچ پایش پابند طلا یا نقره مزین به سنگهای قیمتی داشت، واضحاً میخواست نشان دهد که همسر مردی ثروتمند است، حال آن که بردهها یا عوام عموماً پابندهای چرمی یا فلزی، یا استخوانی میپوشیدند و عمدتاً نقش تعویذ داشتند.
اما پابندها در هند باستان به نسبت سایر مناطق بیشتر مورد استفاده عموم قرار میگرفتند. پابندها در هند ممکن بود بیانگر وضعیت تاهل زن باشند یا فقط استفاده تزیینی داشته باشند. زنجیرهای دور مچ پا، که پایال نام داشتند، درهند به طور گسترده مورد استفاده رقصندهها بودند. زنجیرهای فلزی میتوانستند با زیورآلات و زلم زیمبوهای ارزان صدادار تکمیل شوند و هنگام رقص جیرینگ جیرینگ آرامی تولید کنند. چنین پابندهایی امروزه نیز مورد استفاده است؛ عمدتاً درمیان رقصندگان عربی که رقص شکم میکنند. درکنارسایر جواهر قیمتی دیگر، پابندهای قیمتی وظریف اکنون بخش جداناپذیری از لباس عروس در هند است.
همچنین استفاده دیگری از پابندها در خاورمیانه و جنوب شرقی آسیا وجود دارد. در زمانهای قدیم، گامهای فرز و کوتاه «زنانه» بینهایت جذاب تلقی میشد و منظور از پوشیدن پابند در هر دو مچ و با اتصال آنها توسط یک زنجیر، محدود کردن قدمهای زنان و به این ترتیب رسیدن به طرز راه رفتن باشکوه زنانه بود.
پابندهایی که در دهه 70 در امریکا همه گیر شد، زیورآلات محبوب خانمهای مستقلی بود که همه جا و در هر چیز، دنبال آزادی بودند، و بنابراین این زیورآلات، جزئی موثر از سبک سنت شکن لباس پوشیدن بودند.
راست یا چپ؟ پابند را در کدام مچ بپوشیم؟
حالا، در این زمانهی دیوانه، که تمام مرزها در آن مخدوش شده و کمتر چیزی ما را میترساند، تمام آن کلیشهها و حتی سنتها تبدیل به هیچ شدهاند. به همین خاطر، چندان مهم نیست که پابند را در پای چپتان بپوشید یا پای راستتان. اما عدهی کنجکاوی هستند که شاید بخواهند درباره آداب پوشیدن پابند بیشتر بدانند.
همان قدر که حلقه ازدواج معمولا در انگشت حلقه دست چپ است و این گونه وضعیت تاهل صاحب آن را مشخص میکند، پابندها هم زمانی هدیه داماد به عروس بودند؛ نماد عشق و آرزوی ازدواج رسمی با آن زن. حال اگر زنی پابند را در پای سمت راست میکرد، تن فروش بود. گرچه در مسیحیت، در واقع سمت چپ نشانهی شیطان و در کل هر نیروی شیطانی است. هم چنین روایت دیگری وجود دارد که پابند در پای سمت راست نشانگر زندگی غیرسنتی آن شخص بود.
قبل از خرید پابند، اولین و آخرین چیزی که باید درنظر داشت، سبک لباس پوشیدن شماست. تاجرید؟ مناسب سبک شما نیست. ورزشکارید؟ باز هم مناسب شما نیست. پابند بیشتر با سبک بوهمی و سنت شکن لباس پوشیدن همخوانی دارد یا با زنی که حداقل یک دست لباس سنت شکنانه در کمد لباسش داشته باشد.
پابند باید با دامن کوتاه یا پیراهن کوتاه، شلوارک یا ساق شلواری یا شلوار جینی به لبههای تا شده پوشیده شود. در یک کلام، با هر چیز غیررسمیای که ناحیه مچ پایتان را برهنه میگذارد.
برای پوشیدن پابند، باید پاهای زیبایی داشته باشید؛ بدون پینه و میخچه، با پدیکور بیعیب و نقص و ترجیحاً با رنگهای زنده.
بعضی زنان خاص و عجیب پابند را به جوراب شلواری یا جوراب ترجیح میدهند. ولی سعی کنید از این عادت حذر کنید و فقط با مچ پای برهنه پابند به پا کنید.
اگر پاهایتان لاغر و ظریف است، پابندهای نازک فلزی یا حتی پابندهای نازک پلاستیکی بگیرید، اما اگر پاهایتان چندان لاغر نیست و دوست دارید لاغرتر و استخوانی تر نشانشان دهید، پابندهایی که کمی زلم زیمبو ازشان آویزان است، قطعاً مشکل را حل میکند.