ویرگول
ورودثبت نام
رضا شیرعسکر  ا  Reza shiraskar
رضا شیرعسکر ا Reza shiraskar
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

آیا دیزاین یعنی طراحی؟

آنچه در این مطلب می‌خوانید:

  • مفهوم واقعی دیزاین
  • چالش دیزاین
  • تفکر دیزاین
  • طراحی انسان محور

مفهوم واقعی دیزاین

دیزاین چیست ؟ تفاوت دیزاین با طراحی چیست ؟

«دیزاین» در زبان فارسی «طراحی» ترجمه شده و به‌ کار می‌رود؛ در صورتی‌ که «دیزاین» مفهوم متفاوت و وسیع‌ تری را در بر مى‌گيرد. دیزاین به معنی ساختار دادن و یا سازمان دادن است. سازمان دهى معنا یا منظوری خاص، با در نظر گرفتن امکانات، اولویت و با کمک منطق و خلاقیت برای درک و یا مصرف مخاطب یا قشر خاص؛ که از معنی طراحی بسیار فاصله دارد. در واقع طراحی آخرین مرحله‌ى شکل گرفتن دیزاین است که برای نشان دادن فکر و ایده بر روی کاغذ به کار می‌رود.

«طراحی» ترجمه لغت “Drawing” است. بنابراين شاید بهتر باشد بگوییم: مى توان هر آن چه را که پیش از شروع فرآیند ثبت یک طرح رخ می دهد، دیزاین نامید.

واژه‌ی طراحی، با وجود پیشینه‌ی تاریخی‌اش در زبان فارسی، معمولاً بیانگر نتیجه بصری و ملموس فعالیت دیزاین است، درحالی که بخش اصلی و مهم فعالیت دیزاین، بخش غیر بصری و غیر ملموس آن است. امروزه جهان درک کرده است که ارزش افزوده‌ی اصلی دیزاین تفکر دیزاین* است.

چالش دیزاین

برای دیزاین مهم آن است که اشیا چگونه کار می‌کند چگونه کنترل می‌شوند و طبیعت تعامل میان انسان و فناوری چیست این ها اگر خوب انجام شود نتایج عالی به بار خواهد آورد

دیزاین مستلزم همکاری گرایش‌های مختلف است گرایش هایی که برای تولید یک محصول موفق لازمند خیلی زیاد است. چالش طراحی آن است که از اصول طراحی دیزاین برای تولید نتایج مثبت یعنی محصولاتی که زندگی را بهبود می دهند و بر شادی و لذت ما می افزایند استفاده شود.

در طراحی رمز موفقیت فهم مشکل واقعی است.

در دنیای واقعی مسائل در بسته بندی های زیبا و شیک نمی آیند آنها را باید کشف کرد خیلی آسان است که فقط مشکلات سطحی را ببینیم و هرگز برای یافتن مسائل واقعی عمیق تر کند و کاو نکنیم. مهندسان و مدیران برای حل مسائل آموزش می‌بینند و طراحان آموزش می‌بینند که مشکلات واقعی را کشف کنند. یک راه حل درست برای یک مشکل غلط می تواند بدتر از بی جوابی باشد. طراحان خوب هرگز با مسئله‌ای که به آنها داده می‌شود آغاز نمی‌کند آنها با تلاش برای فهم اشکالات واقعی آغاز می‌کنند، به جای همگرایی به یک راه حل آنها واگرا می شوند، مردم و خواسته‌های آنها را مطالعه می کند در حالی که ایده پس از ایده تولید می‌کنند.

شاید عبارت thinking outside of the box را شنیده باشید یعنی خارج از چهارچوب فکر کردن این یکی از خصوصیات بارز یک طراح خوب است که باید در مورد مشکل و مسئله ای که به آن داده شده است سطحی نگاه نکند و به اصطلاح خارج از چهار چوب فکر کند تا ابعاد واقعی و دقیق مسئله را متوجه شود.

طراحان تکنیک‌های مختلفی برای جلوگیری از افتادن در دام راه‌حل‌های سرسری پیدا میکنند آنها مسئله اولیه را به عنوان یک پیشنهاد و نه یک بیان نهایی در نظر می‌گیرند و سپس آزادانه درباره اینکه مشکلات اساسی این مسئله چه چیز هایی هستند فکر می‌کنند. طراحان در برابر وسوسه چسبیدن به اولین راه حل برای مسئله مطرح شده مقاومت می‌کنند آنها ابتدا به تعیین نیازهای اساسی که باید به آنها توجه شود می‌پردازند. آنها تا زمانی که مشکل واقعی را تعیین نکرده‌اند به دنبال راه حل نمیروند.

تفکر دیزاین

تفکر دیزاین (Design Thinking) روشی اثر بخش برای بهبود فرآیندهای سنتی و تبدیل آنها به راه‌حل‌های کاربر محور در دنیای کسب‌ و کار است. در تعریف دونالد نورمن (Donald Arthur Norman) تفکر دیزاین واژه‌ای است که برای شرح آنچه افراد خلاق انجام می‌دهند، یعنی شکستن قوانین و فراتر رفتن از پارادایم‌های موجود و فکر کردن از نو، استفاده می‌شود. پس می‌توان نتیجه گرفت در تفکر دیزاین با ساختاری انعطاف‌پذیر و غیر خطی مواجهیم که برمبنای خلاقیت بنا شده است. لاوسون (Bryan Lawson) عقیده دارد تفکر دیزاین همانگونه که به حل مساله می‌پردازد در پی یافتن آن نیز هست و روشی راه‌ حل محور است به این معنا که طراحان پیش از انجام تحلیل برای آشکار شدن همه جوانب صورت مساله، با شناختی نسبی و اولیه شروع به تطبیق راه‌حل‌های اولیه خود با مساله می‌کنند.

تفکر طراحی دارای انحصاری طراحان نیست همه نوآوران شاید حتی نادانسته از اینکه هنرمند باشند یا شاعر، نویسنده یا دانشمند، مهندس یا مدیر آن را به کار بستند. از آنجا که طراحان به توانایی خود برای نوآوری، به توانایی خود در یافتن راه حل های خلاقانه برای مشکلات اساسی می بالند تفکر طراحی به مشخصه بارز شرکت‌های طراحی امروزی تبدیل شده است. این مفهوم معمولا برای حل مسئله در سیستم های دیگر هم استفاده می شود.

دو ابزار قوی تفکر طراحی عبارتند از:

  • طراحی انسان محور* (Human Centered Design)
  • طراحی واگرا و همگرا یا دو الماس *(Double Diamond)
در پست های بعدی به طور مفصل به توضیح کاربردی این فرآیند ها و مراحل آن ها خواهم پرداخت، خوشحال میشم منو دنبال کنید تا سریع تر از بقیه بتونی پست ها رو بخونی و مطالب رو از دست ندی.

اما به طور کلی مفهوم طراحی انسان محور چیست؟

طراحی انسان محور

طراحی انسان محور یک فلسفه طراحی است . معنی آن آغاز طراحی با فهمی خوب از کاربر است و نیازهایی که برای برطرف کردن آنها طراحی انجام می‌شود و معمولاً با مشاهده به دست می آید زیرا مردم معمولاً از نیازهای واقعی خودشان و حتی سختی‌هایی که تحمل می‌کنند نا آگاهند.

طراحی انسان محور روشی است که نخست به نیازها توانایی ها و اعمال انسان توجه می‌کند و سپس به طراحی برای برآورده کردن آن نیازها، توانایی ها و اعمال می پردازد. طراحی خوب با فهمیدن روانشناسی و فناوری و آغاز می‌شود. طراحی خوب نیازمند ارتباط خوب است مخصوصا از طرف ماشین با انسان که تعیین کند که چه اعمالی انجام پذیرند، چه اتفاقی دارد می‌افتد و چه اتفاقی خواهد افتاد.

طراحی انسان محور عبارت است از فرآیند اطمینان از اینکه نیازهای انسان بر آورده شده است و محصول نهایی فهم پذیر و کاربردی است. طراحی موثر باید تعداد زیادی از قید ها و نگرانی ها مانند شکل و حجم، قیمت و بازدهی ، مطمئن موثر بودن فهمیدنی و کاربردی بودن، لذت ظاهری، افتخار به مالکیت و شادمانی از استفاده واقعی را پاسخ گوید. طراحی انسان محور روندی برای پرداختن به این نیازمندی ها است ولی همواره با تاکید بر دو چیز حل مسئله درست و انجام آن به گونه‌ای که نیازها و توانمندی‌های انسان را در نظر بگیرد.

با گذشت زمان مردم و صنایع مختلفی در طراحی نقش داشته‌اند، به دسته مشترک از روش ها برای انجام HCD رسیده اند. هر کس روش مورد علاقه خود را دارد ولی همه آنها گونه هایی از یک مضمون مشترک هستند، تکرار چهار مرحله:

  • مشاهده
  • خلق
  • نمونه سازی
  • آزمایش

اما پیش از این ها یک اصل مهم وجود دارد، مسئله درست* را حل کنید.

این دو جزء طراحی- یافتن مسئله درست و برآوردن نیازها و توانمندیهای انسان به دو مرحله روند طراحی می‌انجامد: مرحله اول یافتن مسئله درست و مرحله دوم یافتن راه حل درست.

نتیجه گیری

دیزاین یک تخصص شگفت انگیز است که مردم و فناوری، کسب و کار و سیاست ،فرهنگ و تجارت را کنار هم جمع می‌کند. فشارهای مختلف بر طرح خیلی جدی هستند که برای طراح چالش‌های بزرگ ایجاد می کند در عین حال طراحان باید همیشه این را در ذهن خود نگه دارد که این مردم هستند که از محصولات استفاده می‌کنند.

تفکر دیزاین یک روش جدید و موثر برای تیم‌های استارتاپی و کسب و کار ها است تا آنچه را که می‌خواهند، هر چه بیشتر با دنیای کسب‌ و کار منطبق سازند و بهبود فرآیندهای خود را با نگرشی دیزاین محور تضمین کنند. چیزی که طراحی را رشته چنین ارزشمند می‌کند از یک سو قیدهایی بسیار پیچیده برای فائق آمدن، از سوی دیگر فرصت توسعه چیزهایی که زندگی مردم را آسان و غنی می کند از این‌ رو منفعت و لذت به بار می آورد.

اگر حس میکنی این مطلب بدرد کسی میخوره حتما براش بفرست تا با هم کمک کنیم جامعه‌ی بهتر و با دانش تری داشته باشیم. ممنون که وقت گذاشتی و تا آخر مطلب رو خوندی منتظر نظرات و حمایتتون هستم.

شبکه های اجتماعی من:

لینکدین

اینستاگرام


طراحی محصولتفکر طراحیطراحی انسان محورمفهوم طراحیحل مسئله
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید