اگر از من بپرسند مرگ بهتر است یا زندگی؟ خیلی ساده و صمیمی خواهم گفت: زندگی!
تنها دلیل پذیرفتن زندگی هم به روال عادی زیستن برمی گردد؛ اینکه زاده شده ام که زندگی کنم و مرگ هم امری طبیعی در پایان آن خواهد بود؛ یعنی گریزی از مرگ هم نیست اما تا مادامی که هستم ترجیج ام زندگی است به آن شیوه ای که دلم می خواهد و آن طور که باید از همه چیزش لذت می برم و سخت به آن دلبسته و پای بند هستم بی آنکه بخواهم دست و پایم را در مسیر زندگی ببندم.